از جمله پس از سال 88 دولت اوباما با تحریم هایی که فلج کننده توصیف میشد، تلاش کرد از ملت ایران بابت شکست فتنه انتقام بگیرد. اما نه در آن زمان و نه امروز، نه دولت و ملت ایران و نه دولتها و ملتهای دیگر، ادعای دولتمردان امریکا مبنی بر خیرخواهی برای مردم ایران را نپذیرفتند. بویژه در مورد ایران، واقعیت این است که ملت ایران پشتیبان و حامی دولت خود است و دولت ایران نیز مشروع و برخاسته از رأی ملت است. از این رو، چنانچه تجربه 40 سال گذشته ثابت کرده است، این تحریمها نمیتواند میان این دولت و ملت، فاصلهای بیندازد.
این درحالی است که در همه سالهای پس از انقلاب، دولتهای مختلف امریکا و برخی دولتهای اروپایی از در ناسازگاری با ملت ایران درآمدند و نه تنها انقلاب ملت ایران را به رسمیت نشناختند، بلکه با مواضع سخت و نرم خود علیه ملت ایران تلاش کردند آن را منزوی یا از رفتن در مسیری که برگزیدهاند، بازدارند. اما امروز میبینیم که این امریکا است که در حال ترک منطقه است و در داخل نیز پیوند دولت و ملت، هر روز بیشتر و قویتر میشود. با توجه به چنین تجربهای است که میتوان گفت تهدیدات و تحریمهای امریکا علیه ملت، همانند 40 سال گذشته به شکست خواهد انجامید و ما بار دیگر آنان را در برخورد با ملت ایران، ناموفق خواهیم دید. اما پرسش اساسی این است که آیا آنان از تجارب شکست خورده خود درس خواهند گرفت و از مسیر خود بازخواهند گشت یا خیر؟