نگاه

سنتهای الهی که انقلاب اسلامی راحفظ کرده است

وقتی خداوند برای مردمی بدی بخواهد (که البته نمی خواهد مگر آن که ایشان خود را تغییر دهند و از زی عبودیت و مقتضیات فطرت خارج شوند) هیچ کس نیست که از شقاوت و نقمت و یا عذاب آن ها جلوگیری به عمل آورد
حمیدرضا ترقی- وقتی این حوادث اتّفاق می‌افتاد ــ چه در شهادت شهید بهشتی، چه در حوادث بعدی ــ دشمن ذوق میکرد، دشمنان سر شوق می‌آمدند، امیدوار میشدند که دیگر بساط این نظام انقلابی جمع شد؛ ولی ناامید شدند. آن روز ناامید شدند، در این چهار دهه هم مکرّر این ناامیدی تکرار شده. 1401/04/07

سنتهای الهی چیست ؟

در عالمِ بشر غیر از محاسبات و مناسبات سیاسی، یک محاسبات و مناسبات دیگری هم وجود دارد که آنها قادر به فهم آن نیستند؛ آنها سنّت‌های الهی است,سنّت یعنی قانون، قاعده؛ خدای متعال در عالم طبیعت، در عالم انسان قواعدی دارد، قوانینی دارد.در قرآن کریم کلمه «سنت» شانزده بار در یازده آیه به کار رفته است که به استثنای یک مورد همواره سنت الهی مقصود بوده است.

خصوصیات سنت الهی

سنت های الهی دارای خصوصیات ویژه ای هستند. مهم ترین خصوصیت آن ها که صریحاً در قرآن ذکر شده این است که قابل تغییر و تبدیل نیستند: «لا تَجِدُ لِسُنَّتِنا تَحویلاً» (اسراء / 77) و آیاتی چون فاطر/ 43 و احزاب / 62 .

ممکن است برخی از سنت های الهی بر برخی دیگر در بعضی موارد حاکم باشند و آن ها را دستخوش تغییر قرار دهند. مثلاً سنت پذیرش توبه تا قبل از حتمی شدن عذاب الهی، بر سنت عذاب حاکم است و اگر هنوز عذابْ حتمی نشده توبه قابل پذیرش است، آن چنان که در قرآن آمده است: «قُل لِلَّذینَ کَفرُوا ان یَنتَهوا یُغفَر لَهم ما قد سَلَف و ان یَعُودوا فَقَد مَضَت سُنَّتُ الأوّلین»؛ انفال/38 .

تقسیم بندی سنت های الهی

سنت های الهی در یک تقسیم بندی به دو دسته تقسیم می شوند:

1ـ سنت های مطلق: سنت هایی هستند که متوقف بر چیزی نیستند و در واقع قوانین اساسی آفرینش و تدبیر انسان هستند لذا ثابت و عمومی هستند و به عبارت دیگر این سنت ها استثناپذیر نیستند و شامل همه انسان ها و دائمی و همیشگی هستند و هیچ سنت دیگری نمی تواند بر آن ها حاکم شود.

2ـ سنت های مقید: سنت هایی هستند که تحقق آن ها متوقف بر مقدماتی است که فراهم ساختن آن مقدمات در اختیار انسان است این سنت ها قابل تغییر و تبدیل هستند و ممکن است بعضی از آن ها بر بعضی دیگر، در شرایط خاص، مقدم باشند.

اینک به توضیح و بیان سنت های مطلق مرتبط با انقلاب اسلامی می پردازیم:

1ـ سنت هدایت تکوینی: «قَال رَبُّنا الذی أعطی کُلَّ شَی ءٍ خَلقَهُ ثُمَّ هَدی» طه .

«الّذی خَلَقَنی فَهُوَ یَهدیِن»؛ شعراء/ 78 .

2ـ ـ سنت هدایت فطری: در قرآن آمده که میل به خدا پرستی در نهاد و فطرت انسان قرار داده شده است: «وَ إذ أَخَذَ رَبُّکَ مِن بَنی آدم مِن ظُهُورِهِم ذُرِّیَّتهم وَ أشهَدَهُم عَلی أنفُسِهِم ألستُ بِرَبِّکُم قالوُا بَلی»؛ اعراف/ 172 و نیز: روم/ 3 .

3-سنت قدر الهی: این سنت بدان معناست که تقدیر امور به دست پروردگار است، آن سان که می فرماید: «وَ الَّذی قَدَّرَ فَهَدی»؛ اعلی/3 و نیز حدید / 22.

جامعه اسلامی ایران باهدایت الهی تکوین یافته ودراین هدایت فطرت اوبااهنمائی های امام خمینی شکوفا وتقدیر الهی موجب پیروزی او بر رژیم ستم شاهی گردیده است

4- سنت دفاع از حق و سرکوبی باطل: یکی دیگر از سنت های الهی این است که پروردگار، همواره حقیقت را روشن و تقویت نموده، ظلم را فرو می نشاند: «لِیُحِقُّ الحَقَّ وَ یُبطِلَ الباطِلَ وَ لَو کَرِهَ المُجرِمُون»؛ انفال/ 8 و نیز صف/ 8 .

ملت ایران برهبری امام خمینی ره از حق دفاع وباطل بودن رژیم ستم شاهی و جامیان استکباری آنرا افشا نمود .

5ـ سنت غلبه دین حق و پیروزی بردشمنان: پروردگار، پیامبران خود را به طور خاص یاری می کند و می فرماید: «انا لننصر رسلنا و الذین آمنوا فی الحیوه الدنیا»؛ غافر/ 51.

یکی از این قوانین این است: لَیَنصُرَنَّ اللَهُ مَن یَنصُرُه؛هر کسی که خدا را نصرت کند، خدا او را نصرت میکند؛ لَیَنصُرَنَّ الله ــ با چند علامت تأکید ــ یا «اِن تَنصُرُوا اللَهَ یَنصُرکُم»؛(این سنّت الهی است. اگر طریقی که شما دارید میروید، کاری که شما دارید میکنید، جهت‌گیری شما، نصرت خدا [باشد] ــ نصرت خدا یعنی نصرت دین خدا، یعنی نصرت ارزشهای الهی؛ یعنی این ــ اگر در این جهت حرکت بکنید، پیروز خواهید شد، خدا شما را کمک خواهد کرد. البتّه به شرطی که حرکت کنید، عمل کنید، نه اینکه [فقط] بگویید؛ عمل کنید. این یک سنّت الهی است. مقام معظم رهبری 7/4/1401

و یاری حق چهار گونه است:

1ـ پیروزی کامل حق و ریشه کن شدن باطل.

2ـ خداوند جهان را به سوی حق رهبری می کند و سرانجام روزی می رسد که باطل جایی در آن ندارد.

3ـ حق مطلق فقط خداست. بنابراین همه چیز به سوی او باز می گردد.

4ـ در برخوردهایی که میان حق و باطل پیش می آید خداوند برای این که حق پایمال نشود جانب آن را می گیرد اما نه به نحوی که به باطل هیچ میدانی ندهد.

سنّت الهی یعنی قانون؛ قانون چه جوری عمل میکند؟ قانون یک موضوع دارد، یک حکم دارد؛ یک موضوع دارد، یک نتیجه دارد. شما خودتان را با آن موضوع منطبق کنید، نتیجه قطعاً مترتّب خواهد شد. اِن تَنصُرُوا اللَهَ یَنصُرکُم؛(۱۷)«تَنصُرُوا اللَه» موضوع است؛ یاری کنید خدا را، حکم و نتیجه «یَنصُرکُم» است. اگر شما خودتان را با این تطبیق کردید، حتماً آن نتیجه مترتّب خواهد شد؛ بروبرگرد ندارد. وعده‌ی الهی است دیگر؛ قرآن، فرمایش صریح حضرت رب (جلّ جلاله) به ما است؛ در این که العیاذ بالله یک ذرّه مبالغه و خلاف و امثال اینها که وجود ندارد؛ منتها شرط این است که شما خودتان را منطبق کنید با آن موضوع؛ اگر منطبق کردید، آن نتیجه حاصل میشود. جمهوری اسلامی آن روز این‌ جوری حرکت کرد؛ هر وقتی هم ما پیروز شدیم، این‌ جوری حرکت کردیم؛ [یعنی] خودمان را با یک مصداق سنّت الهی منطبق کردیم و خدای متعال هم نتیجه را مترتّب کرد. وَ اَن لَوِ استَقاموا عَلَی الطَّریقَهِ لَاَسقَیناهُم ماءً غَدَقًا؛(۱۸)[فرمود: اگر] بِایستید، خدا شما را سیراب میکند، شما را بی‌نیاز میکند. ایستادگی کردیم، ایستادیم، خدا بی‌نیاز کرد.

آیات قرآنی که دلالت بر پیروزی اهل حق بر اهل باطل دارد به هفت دسته قابل تقسیم است:

یک‌ـ آیاتی که دال است به پیروزی «حق» بر «باطل»: این پیروزی ممکن است به دو معنا باشد: یکی پیروزی حق بر باطل در میدان حجت و استدلال و برهان؛ و دیگری پیروزی اهل حق بر اهل باطل در صحنه جنگ و نبرد. هر ‌دوی این معانی صحیح است؛ و شواهدی در دست است بر اینکه در این آیات شریفه هر دو معنا مراد است:

وَیُرِیدُ اللّهُ أَنْ یُحِقَّ الْحَقَّ بِکَلِماتِهِ وَیَقْطَعَ دابِرَ الْکافِرِینَ * لِیُحِقَّ الْحَقَّ وَیُبْطِلَ الْباطِلَ وَلَوْ کَرِهَ الْمُجْرِمُونَ(انفال، 7 و 8)؛ «خدای متعالی می‌خواهد که حق را، با کلمات خویش، استقرار دهد و دنباله کافران را بِبُرد* تا حق را استقرار دهد وباطل را نابود کند، هرچند گناهکاران را بد آید».

جاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْباطِلُ إِنَّ الْباطِلَ کانَ زَهُوقاً(بنی‌اسرائیل، 81)؛ «حق بیامد و باطل از‌میان رفت، که باطل از‌میان‌رفتنی است».

بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَی الْباطِلِ فَیَدْمَغُهُ فَإِذا هُوَ زاهِقٌ(انبیاء، 18)؛ «حق را بر‌روی باطل می‌افکنیم و [حق]، آن [باطل] را درهم می‌شکند و آن [باطل] یک‌باره از‌میان می‌رود».

فَإِنَّ حِزْبَ اللّهِ هُمُ الْغالِبُونَ(مائده، 56)؛ «به‌راستی گروه خدای متعالی است که چیره است».

ثُمَّ نُنَجِّی رُسُلَنا وَالَّذِینَ آمَنُوا کَذلِکَ حَقًّا عَلَیْنا نُنْجِ الْمُؤمِنِینَ(یونس، 103)؛ «آن‌گاه فرستادگانمان و نیز کسانی را که ایمان آورده‌اند می‌رهانیم. بر‌عهده ماست که مؤمنان را رهایی دهیم».

یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اذْکُرُوا نِعْمَهَ اللّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ جاءَتْکُمْ جُنُودٌ فَأَرْسَلْنا عَلَیْهِمْ رِیحاً وَجُنُوداً لَمْ تَرَوْها وَکانَ اللّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِیراً *(احزاب، 9ـ)؛ «ای کسانی که ایمان آورده‌اید، به‌یاد آورید نعمت خدای متعالی را بر خودتان، هنگامی‌که سپاهیانی به‌سویتان بیامدند و ما بر‌ضدشان بادی و سپاهیانی که ندیدیدشان فرستادیم و خدای متعالی به آنچه می‌کنید بیناست*

طبق سنت الهی و وعده خداوند ملت ایران بر دشمنان اسلام پیروز گردیده و این پیروزی تا زمانی که ملت بر ایمان و اعتقادات خود پایبند باشند ادامه خواهد یافت تا دولت حق بدمد

5ـ سنت تنبه: خدا برای توجه دادن انسان ها و دور نمودن آن ها از غفلت، این سنت را روا می دارد: «فَأَخذنا هُم بِالبَأساءِ وَ الضَّراءِ لَعَلَّهُم یَتَصَرَّعُون»؛ انعام / 42.

چکیده آیه «ان الله لا یغیر ما بقوم...» این است که خداوند چنین مقرر کرده که نعمت ها و موهبت هایی که به انسان می دهد مربوط به حالات روحی روانی و رفتار خود انسان باشد، که اگر آن حالات موافق با فطرتش ادامه یافت آن نعمت ها و موهبت ها هم جریان داشته باشد. مثلاً اگر مردمی به خاطر استقامت فطرتشان به خدا ایمان آورده و عمل صالح کردند به دنبال آن نعمت های دنیا و آخرت بر آن ها سرازیر شود، همچنان که فرموده است: «وَ لَو أنَّ أهلَ القُری آمَنوا و اتَّقَوْا لَفَتَحنا عَلَیهِم بَرَکاتٍ مِن السَّماء و الأرضِ وَ لکن کَذَّبُوا»؛ اعراف/96.

و مادامی که آن حالت در دل های ایشان دوام داشته باشد این وضع هم از ناحیه خدا دوام یابد. البته ممکن است از آیه، عمومیت برداشت شود یعنی نقمت را هم شامل شده چنین افاده کند که: میان تمامی حالات انسان و اوضاع خارجی ـ چه در جانب خیر و چه در جانب شر ـ یک نوع تلازم است، پس اگر مردمی دارای ایمان و اطاعت و شکر باشند خداوند هم نعمت های ظاهری و باطنی اش را به ایشان ارزانی بدارد و همین که ایشان وضع خود را تغییر دادند و کفر ورزیدند خدا هم نعمت خود را به نقمت مبدل کند و همین طور دچار نقمت باشند تا خود را تغییر دهند.

و لیکن ظاهر سیاق با این عمومیت مساعد نیست مخصوصاً دنباله آن، که «وَ إذا أرادَ اللّهَ بِقَومٍ سُوءً فَلا مَرَدَّ لَه» و این خود بهترین شاهد است بر این که مقصود از «ما بقوم»، نعمت قبلی ایشان است نه اعم از نعمت و نقمت.

بنابراین معنای آیه این می شود که: وقتی خداوند برای مردمی بدی بخواهد (که البته نمی خواهد مگر آن که ایشان خود را تغییر دهند و از زی عبودیت و مقتضیات فطرت خارج شوند) هیچ کس نیست که از شقاوت و نقمت و یا عذاب آن ها جلوگیری به عمل آورد.

بنابراین از همه آن چه گذشت این معنا روشن گردید که آیه شریفه این معنا را افاده می کند که برای هر فردی از افراد مردم، به هر حال که بوده باشند، معقِّب هایی هستند که ایشان را در مسیری که به سوی خدا دارند تعقیب می نمایند و از پیش رو، و از پشت سر، در حال حاضر و در حال گذشته، به امر خدا حفظشان می کنند و نمی گذارند حالشان به هلاکت و یا فساد و یا شقاوت، که خود امر دیگر خداست، متغیر شود و این امر دیگر که حال را تغییر می دهد وقتی اثر خود را می گذارد که مردم خود را تغییر دهند. در این هنگام است که خدا آن چه از نعمت به ایشان داده تغییر می دهد و بدی را برایشان می خواهد.

سنّت‌های خدای متعال انواع و اقسامی دارد دیگر؛ آنجا میگوید: لَئِن شَکَرتُم لَاَزیدَنَّکُم، بعد میگوید: وَ لَئِن کَفَرتُم اِنَّ عَذابی لَشَدید؛(۱۹)این هم سنّت است ــ «کَفَرتُم» یعنی کفران نعمت ــ اگر کفران نعمت هم کردید، از نعمت استفاده نکردید، بد استفاده کردید، سوء استفاده کردید، اگر این کارها شد، اِنَّ عَذابی لَشَدِید؛ آن هم یک سنّت الهی است. اگر خودمان را بر طبق آن موضوع قرار دادیم، آن نتیجه بر آن مترتّب خواهد شد، یعنی هر دو موردش سنّت الهی است؛ آن طرف قضیّه هم همین ‌جور است.مقام معظم رهبری 7/4/1401


6- سنت آزمایش و سنت های وابسته به آن

برای این که سنت آزمایش که علاوه بر جنبه اجتماعی، در امور فردی هم جاری است تحقق یابد، باید زمینه ارتکاب افعال اختیاری و انتخاب راه و روش برای انسان ها فراهم گردد و چیزهایی در دسترس آنان قرار گیرد که به وسیله آن ها آزموده شوند. این ابزارهای آزمایش، هم چیزهایی است که مورد پسند و خوشایند انسان هاست و هم چیزهایی است که آدمیان آن ها را نمی پسندند و خوش نمی دارند، لذا همه سنت های مقید و وابسته که در حق مؤمنان و کافران وجود دارد وابسته به این سنت است:

«وَ لَنبلُوَنَّکُم بِشَی ءٍ مِن الخَوفِ و الجُوعِ وَ نَقصٍ مِنَ الأموالِ وَ الأنفسِ و الثَّمراتِ»؛ بقره / 155. همچنین: انبیاء / 35 و تغابن/ 15.

ملت ایران پس از پیروزی و تمکن دراین منطقه مورد آزمایشهای سخت و فشارها و مشکلات زیادی قرار گرفته است تا میزان پایبندی اش به آرمانها ی الهی و اسلامی مشخص و عبرتی برای عالمیان بویژه جوامع اسلامی گردد.

7- خداوند راههای هدایت را به کسانی که درراه او تلاش کنند نشان میدهد :و الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا»؛ عنکبوت/69.

علی رغم تلاش دشمن برای به بن بست کشاندن جمهوری اسلامی ولی ملت ایران راه رشد و پیشرفت خود بسوی تمدن نوین اسلامی را با صلابت ادامه میدهد

8ـ خداوند ولی و سرپرست مؤمنان است:

«اللّهُ وَلِیُّ الَّذینَ آمنُوا...»؛ بقره/ 257. حضرت موسیٰ به قوم ترسوی خود از فرعون فرمود: کَلّا؛ هرگز! اِنَّ مَعِیَ رَبّی سَیَهدین؛

خدا با من است. این سنّت الهی است؛ اینها سنّت‌های الهی است. مقام معظم رهبری 7/4/1401

بارها ملت ایران متوجه شده که خداوند با اوست و او را در سختی ها یاری کرده و انقلاب را از بحرانها عبور دا ده است

از نابودی لشکر آمریکا در توفان شن طبس تا کودتاهای ناموفق تا فتنه های براندازی متعدد .

9ـ عدم لیاقت ظالمین برای رهبری انسان ها از طرف خداوند:

«لا ینال عَهدِی الظّالِمینَ»؛ بقره/ 124. این آیه در مقام بیان این مطلب است که عهد الهی، که همان زعامت و رهبری و امامت بر انسان هاست، به انسان های ظالم سپرده نمی شود. لذا امام باید معصوم از هر ضلالت و گناهی باشد و گرنه مهتدی به نفس نخواهد بود، بلکه محتاج به هدایت غیر خواهد بود و دیگر این که هر کس که معصوم نباشد، امام و هادی به سوی حق نخواهد بود.

کاهش و افول هژمونی آمریکا در جهان و منطقه بعد از اضمحلال ابر قدرت شوروی کمونیستی و حرکت جهان بسوی نظام چندقطبی و ایفای نقش جدید اسلام و مسلمانان در این معادلات واعتراف دشمنان به رهبری بی بدیل و منطقی و هوشمندانه و

خردمندانه ودوراندیشانه رهبری انقلاب اثبات این سنت الهی است .

پسسنّت الهی یعنی قانون؛ قانون چه جوری عمل میکند؟ قانون یک موضوع دارد، یک حکم دارد؛ یک موضوع دارد، یک نتیجه دارد. شما خودتان را با آن موضوع منطبق کنید، نتیجه قطعاً مترتّب خواهد شد. اِن تَنصُرُوا اللَهَ یَنصُرکُم؛(۱۷)«تَنصُرُوا اللَه» موضوع است؛ یاری کنید خدا را، حکم و نتیجه «یَنصُرکُم» است. اگر شما خودتان را با این تطبیق دادید، حتماً آن نتیجه مترتّب خواهد شد؛ بروبرگرد ندارد. وعده‌ی الهی است

جمهوری اسلامی آن روز این‌ جوری حرکت کرد؛ هر وقتی هم ما پیروز شدیم، این‌ جوری حرکت کردیم؛ [یعنی] خودمان را با یک مصداق سنّت الهی منطبق کردیم و خدای متعال هم نتیجه را مترتّب کرد.

ما در سال ۶۰، در مقابل این همه حادثه و شدّت عمل توانستیم روی پای خودمان بِایستیم و دشمن را ناامید کنیم، امروز هم میتوانیم؛ خدای سال ۶۰، همان خدای امسال است؛ خدای دورانهای سختی و دورانهای گوناگون یکی است، همه‌ی سنّت‌های الهی هم سر جایش است. سعی کنیم خودمان را مصداق سنّت‌های الهی در راه پیشرفت قرار بدهیم؛ سعی‌مان این باشد. مقام معظم رهبری

7/4/1401


https://shoma-weekly.ir/BUCjoj