این ماهیت همه جنگها، انقلابها و رویدادهای مهم تاریخ بشر است که همیشه ناگفتههایی درباره آنها وجود داشته باشد و این سرنوشت محتوم برخی اسناد و مدارک است که تا سالهای سال محرمانه بماند. اما همیشه کنجکاویهای نسلهای بعد و ابهامات و سوالاتی که در ذهن آنها شکل میگیرد به کشف حقیقتهای ناگفته منجر میشود. به خصوص اگر این نسل نمایندههایی داشته باشد که به مطالعه دقیق تاریخ جنگ بپردازند و به دانستن درباره آن علاقه داشته باشند.
با آغاز هفته دفاع مقدس امسال شبکه یک سیما برنامهای به نام سطرهای ناخوانده روی آنتن برد که از ساعت ۱۱ و ۳۰ دقیقه به نمایش درمیآمد. برنامهای که هرچند زمان پخش آن قدری دیروقت بود اما به هرحال در یک دکور نسبتا شلوغ با نمادهای جذاب، مخاطب مشتاق به دانستن درباره دفاع ۸ ساله را تا پاسی از شب گذشته پای خود مینشاند.
نگاهی به میهمانان برنامه اهمیت آن را بیشتر نشان میدهد؛ امیر دریابان شمخانی، دبیر شورای امنیت ملی که از سرداران جنگ و فرمانده سپاه خوزستان در آغاز جنگ بوده، امیر بختیاری و امیر مفید از فرماندهان ارتش در آن دوران، محسن رفیقدوست وزیر سپاه و رئیس سابق بنیاد مستضعفان و محسن رضایی که فرمانده سپاه در زمان جنگ بود و اکنون دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام است. همه اینها کفه ترازوی این برنامه را سنگین کردند.
در این برنامه هر شب ۴ کارشناس جوان با عناوین نویسنده، مستندساز، پژوهشگر و... که تقریبا همه آنها از متولدین زمان جنگ هستند، سوالاتی را از میهمان برنامه میپرسیدند و در فضایی صمیمی، محترمانه و البته صریح سخنان او را میشنیدند. اینگونه برای اولینبار در یک برنامه تلویزیونی فرصتی فراهم شد که در بازخوانی دفاع مقدس مواردی جدی به چالش کشیده شود.
البته چند شب طول کشید تا این ۴ نفر به هماهنگی در اداره برنامه دست پیدا کنند و مخاطب شاهد صحنه حرف زدن همزمان چند نفر نباشد. در این میان حضور جعفر شیرعلی نیا به عنوان فرد مسلط و دارای اطلاعات دقیق در میان پرسش کنندگان او را تبدیل به چهره اول این برنامه کرد. کسی که چندین کتاب درباره تاریخ جنگ نوشته، با مطالعه سخن میگفت، مصاحبهها و اظهارنظرهای قبلی میهمانان را مطالعه کرده و تلاش میکرد میهمان از دایره بحث خارج نشود و برنامه به ورطه خاطره گویی نیفتد.
شاید مزیت اصلی این برنامه نیز همین بود، چراکه این اولین حضور چهرههای میهمان بر صفحه تلویزیون و پاسخ به سوالات نبود اما این وظیفه در برنامههای دیگر به مجریهای صرفا مجری و کم اطلاعی سپرده میشد که با پرسیدن سوال اول دیگر سوال دومی غیر از آنچه روی برگه مقابل داشتند نمیپرسیدند و معمولا هم چیزی جز سوالات و پاسخهای تکراری و تعارفات معمول دست مخاطب را نمیگرفت. این دقیقا ضعفی است که موجب شده برنامه گفتگوی خبری شبکه دو که زمانی بسیار پرمخاطب بود کاملا ضعیف شود و آن را به یک برنامه درجه دو تنزل داده است به خصوص وقتی مجری خانم جوان در مقابل میهمان مینشیند. البته تمام مشکل به مجری باز نمیگردد، بلکه متوجه مدیرانی است که ارزش فرصت به وجود آمده را با چنین ضعفی به هدر میدهند. این بار شبکه یک توانست با توجه به همین نکته یک برنامه ماندگار را خلق کند که این امید وجود دارد بار دیگر شاهد تکرار چنین برنامههای ارزشمندی باشیم.