سریال "دیوار" نه تنها نام خود را از یک فیلم هندی وام گرفته است، بلکه از نظر ساختار، دکوپاژ و بازی بازیگرانش شباهت زیادی به محصولات بالیوود و البته نیم نگاهی به هالیوود دارد.
سریال "دیوار" نه تنها نام خود را از یک فیلم هندی وام گرفته است، بلکه از نظر ساختار، دکوپاژ و بازی بازیگرانش شباهت زیادی به محصولات بالیوود و البته نیم نگاهی به هالیوود دارد. توجه کنید به صحنه ای که شخصیت اصلی سریال با بازی آتیلا پسیانی بعد از تعقیب و گریزی طولانی و البته سرد و بی روح، سارقی را دستگیر کرده و همان موقع نیز یک هلی کوپتر او را در آسمان پوشش می دهد. نه! حضرت عباسی چنین صحنه ای چقدر مابه ازای واقعی دارد و برای تماشاگران باور پذیر است. درست است که تمام وقایع یک فیلم و سریال قرار نیست همیشه بر اساس واقعیات نوشته و ساخته شوند، اما در سریالی که ناجی هنر آن را ساخته و قرار است تصویرگر گوشه ای از خدمات پلیس و واکاوی بخشی از معضلات و آسیب های اجتماعی باشد، نسبت تخیل با واقعیت باید فاصله ای میلیمتری از هم داشته باشند و نه فاصله ای کهکشانی! آیا بیننده ای که این سریال را تماشا می کند با خود نمی گوید که چرا با این همه تجهیزات و امکانات، هنوز بعضی جرائم در جامعه وجود دارد و با یک عملیات و امکانات اینچنینی از بین نمی نمی روند؟ یا اینکه چرا هنوز بعضی ایستگاه ها و پاسگاه های انتظامی از نظر بعضی امکانات ابتدایی دچار مضیقه هستند و نیروهای زحمت کش پلیس با کمترین امکانات مجبورند بار بسیاری از مشکلات را که چه بسا به علت کم کاری سایر دستگاه ها به آنها منتقل می شود، تحمل کنند.
در هر حال سریال دیوار با اغراق هایی که در بازی بعضی بازیگرانش دیده می شود و نیز سیر داستانی آن که از جنس فیلم های هندی است و همچنین به علت شبیه سازی هایی که در صحنه های درگیری و تعقیب و گریزهای آن انجام گرفته که از جنس فیلم های هالیوودی است، عملأ به سریالی تبدیل شده که میان سبک فیلمسازی هالیوود و بالیوود در نوسان و سرگردان است و نمی تواند به مشخصه های یک سریال پلیسی ایرانی که قرار است تصویرگر نیروهای زحمت کش پلیس کشورمان باشد، دست یابد.
چه خوب است تهیه کنندگان چنین آثاری در کارهای آتی به شکلی ریشه ای به آسیب های اجتماعی پرداخته و در کنار آن نیز پلیسی را به تصویر بکشند که از هر نظر یک پلیس بومی است.
البته سریال دیوار ضعف های عمده دیگری در خصوص فیلمنامه، شخصیت پردازی و نیز ضعف مفرط دیالوگ نویسی نیز دارد. توجه کنید به بعضی دیالوگ ها که بارها و بارها از زبان کاراکترها مطرح می شود، از جمله دیالوگی که به نام فیلم یعنی دیوار اشاره می کند و یونس در گفتگو با پسرش چندین بار از جمیل به عنوان یک دیوار بلند نام می برد. این تمثیل آنقدر و آنقدر در صحنه های مختلف تکرار می شود که گویی نویسنده و کارگردان قصد شیر فهم کردن بینندگان را دارند
در هر حال سریال دیوار با اغراق هایی که در بازی بعضی بازیگرانش دیده می شود و نیز سیر داستانی آن که از جنس فیلم های هندی است و همچنین به علت شبیه سازی هایی که در صحنه های درگیری و تعقیب و گریزهای آن انجام گرفته که از جنس فیلم های هالیوودی است، عملأ به سریالی تبدیل شده که میان سبک فیلمسازی هالیوود و بالیوود در نوسان و سرگردان است و نمی تواند به مشخصه های یک سریال پلیسی ایرانی که قرار است تصویرگر نیروهای زحمت کش پلیس کشورمان باشد، دست یابد.
چه خوب است تهیه کنندگان چنین آثاری در کارهای آتی به شکلی ریشه ای به آسیب های اجتماعی پرداخته و در کنار آن نیز پلیسی را به تصویر بکشند که از هر نظر یک پلیس بومی است.
البته سریال دیوار ضعف های عمده دیگری در خصوص فیلمنامه، شخصیت پردازی و نیز ضعف مفرط دیالوگ نویسی نیز دارد. توجه کنید به بعضی دیالوگ ها که بارها و بارها از زبان کاراکترها مطرح می شود، از جمله دیالوگی که به نام فیلم یعنی دیوار اشاره می کند و یونس در گفتگو با پسرش چندین بار از جمیل به عنوان یک دیوار بلند نام می برد. این تمثیل آنقدر و آنقدر در صحنه های مختلف تکرار می شود که گویی نویسنده و کارگردان قصد شیر فهم کردن بینندگان را دارند