
١. بعد عبادى: حضرت فاطمه(س) بسیار شیفته عبادت و نیایش به درگاه الهى بود و هرگز از نماز و دعا و نیایش خسته نمىشد، بلکه لذّت معنوى او در عبادت بود. براى هر روز از روزهاى هفته و تعقیبات نماز، دعاهای ویژهای داشت (در کتابهاى دعا، متن دعاها و ذکرهاى روزانه و تعقیبات نماز آن بانوى بزرگ آمده است).تسبیحات حضرت زهرا(س) از برکات آن بانو است که جبرائیل از سوی خدا به پیامبرش هدیه داد تا به دخترش آموزش دهد و بهتر از کنیز و خدمتکار باشد. آرى... الهام و نیرو گرفتن از یاد خدا براى غلبه بر دشواریهاى زندگى!
2. بعد اخلاقى: ادب و متانت او در گفتار، زبانزد و معروف بود و اخلاق و نشست و برخاست او، به پدرش پیامبر خدا شباهت داشت. صداقت و صراحت لهجه و راستگویى، از ویژگیهاى آن حضرت بود. یکى از همسران پیامبر مىگوید: من کسى را راستگوتر از فاطمه ندیدم، مگر پدرش را.چنان خود را در خدا و رضاى خدا محو و فانى کرده بود که به تعبیر روایات، خشم و رضاى او خشم و رضاى پروردگار به شمار مىرفت، یا رضایت و غضب او با خشم و رضاى پیامبر اعظم(ص)برابر بود.
3. بعد اجتماعی: از پاسخگویى به سؤالات دینى زنان خسته نمىشد و با روى باز از آنان استقبال مىکرد. در سیره رفتارى آن حضرت آمده است: وى از توان مالى خویش در راه کمک به محرومان نیازمند بهره مىگرفت. یک بار، پارچهاى را که داشت، به رسول خدا(ص)داد و آن حضرت آن را تکه تکه برید و به تعدادى از اسیران بىلباس رومى داد که خود را بپوشانند. داستان نزول سوره «هَلْ اَتى» مشهورتر از آن است که نیاز به تکرار داشته باشد. گردنبندى را که على(ع) براى او خریده بود، فروخت و با پول آن بردهاى خرید و آزاد کرد. آن بانو، حتى در دعا و حاجتخواهى از خدا هم از یاد مردم غافل نبود.
4. شیوه حضور در جامعه: آن بزرگ معلم بشریت هم در سخن، معلم حجاب بود و هم در رفتار، اسوه عفاف. عقیده داشت بهترین چیز براى زن، آن است که نه نامحرم او را ببیند و نه نگاه او به مردان نامحرم بیفتد. این سخن، نه به معناى ردّ فعالیتها و حضور اجتماعى زن در صحنه، بلکه هشدار و تذکر به لغزشگاههایى است که بر سر راه پاکدامنى و عفاف وجود دارد و گاهى زمینه یک فساد عظیم، یک «نگاه» است، چه از سوى زن، چه مرد. ماجرای پوشش در برابر مرد نابینا و نیز وصیت به «اسماء» برای آنکه پیکرش را داخل تابوتى بگذارند تا حجم بدن دیده نشود، از موارد مشهور در این خصوص است.
5. حضور سیاسى: خط سیاسى فاطمه زهرا(س) بسیار روشن و روشنگر و ابهامزدا بود. حضرت زهرا(س)، دختر رسول بزرگوارى است که «مدنیت اسلام» را بر پایه وحى پدید آورد و به مسلمانان، تعهد اجتماعى و نظارت بر عملکرد مسؤلان و حساسیت به معروف و منکر را آموخت. پس از رحلت پیامبر(ص) که آغاز کژراه ها را مشاهده کرد ، چنان فعالانه حاضر شد که مورّخان نوشته اند ، زهراى مرضیه(س) تا زنده بود، على(ع) حامى نیرومندى داشت و به خاطر فاطمه(س)، حرمت على(ع) را پاس مىداشتند. اما پس از شهادتش، على تنهاتر و بىپناهتر گشت.تدبیر او در غسل و دفن شبانه و مخفی ماندن قبر از جمله عملکردهای مدبّرانه سیاسی آن حضرت بود که اثر آن در طول تاریخ پا برجا ماند.
6. ترویج فرهنگ جهاد، ایثار و جانبازی: موارد بسیاری است که نشان می دهد آن حضرت اهتمام ویژه به ترویج فرهنگ شهادت داشت. از جمله آنکه پس از شهادت حمزه سیّدالشهدا در جنگ احد، از خاک تربت او تسبیح ساخته بود و با آن ذکر مىگفت. از آن پس مردم نیز در پیروى از رفتار او چنان کردند. از دیگر نمونه ها در جنگ اُحد که نخستین رویارویى مسلمانان با مشرکان بود، شرکت داشت و به امدادگرى و مداواى زخمهاى رسول خدا(ص)مشغول بود. همراه سه زن دیگر از مدینه آب و غذا مىآوردند و به جبهه نبرد مىرساندند و به درمان مجروحان مىپرداختند.روزهاى دوشنبه و پنجشنبه به احد مىرفت و مزار شهداى احد و حضرت حمزه را زیارت مىکرد و به عنوان یک شاهد زنده و روایتگر آن حماسه دینى به بازخوانی رشادتها و حماسه های آن دلیران می پرداخت.
7. خانه دارى: حیات طیّبه حضرت صدیقه طاهره، الگویی مهجور مانده از چگونه زیستن و معاشرت کردن با هسمر و فرزندان و سامان بخشى به امور خانه و زندگى است که باید برای ترویج آن در زندگی امروز پژوهشها کرد. از همسرش درخواستی نداشت زیرا بیم آن داشت که همسرش نتواند خواسته او را برآورد و شرمنده شود.از تجمّل در زندگى پرهیز داشت و سختیهاى دنیا را تحمّل مىکرد تا به شیرینیهاى آخرت برسد. وسایل زندگى او ساده و مهریهاش اندک بود.على(ع) فرموده است: «وقتى به خانه مىآمدم و به زهرا نگاه مىکردم، تمام غم و اندوهم برطرف مىشد. هرگز کارى نکردم که فاطمه از من خشمناک شود، فاطمه نیز هرگز مرا خشمناک نساخت».
* سرخط های ارائه شده تلخیصی از پژوهش محمدمهدى بهداروند است