زنان

سبک زندگی اسلامی پادزهر استفاده ابزاری از زن است

اسلام زن را وسیله ی بهره کشی نمی داند و برعکس او را محور و استوانه خانواده و سپس جامعه دانسته و برای حضور او در این دو محیط یعنی خانواده و اجتماع برنامه ی دقیق و تنظیم شده ای دارد
گفتگو: اکرم یافتیان- همه ما با متن آگاهی تبلیغاتی، به یک منشی خانم با ظاهر آراسته و روابط عمومی بالا نیازمندیم، آشنا هستیم آگهی پیش از آنکه به ارزشهای وجودی یک زن توجه کند او را به عنوان ابزاری برای جذب مشتری میشناسد. آسیبشناسی این دست آگهیها در کنار استفاده از یک سری از ویژگیهای ظاهری زنان در نمایشگاهها و فروشگاهها باعث شد تا ما به سراغ اعظم نصیری کارشناس مطالعات زنان و خانواده برویم و در این زمینه با او به گفتگو بنشینیم.

تصمیم غرب برای ورود پررنگ زن به محیطهای اجتماعی به چه منظور بود؟

شما اگر تاریخ غرب را مرور کنید تا اوایل قرن بیستم تمام امور حقوقی مربوط به امور خاصی مثل حقوق کارفرما، ارباب و رعیت بود. در قرن بیستم اولین بار مسئله تساوی حقوق زنان و مردان مطرح شد و با یک شتاب بسیار عجیب در تمام اروپا انتشار پیدا کرد و گاهی میبینیم این حرکت کاملا به دور از نظریههای علمی و منطقی است، نظریههایی که باید بر مبنای دانش علمی، اجتماعی و دینی ساخته و پرداخته میشد و بدون این پیش زمینه یکباره وارد شبکههای سیاسی و اجتماعی شد. از این رو حرکت یاد شده گرچه یک سلسله درها را به روی زنان باز کرد اما در ‌‌نهایت بیچارگیهایی را هم برای زن و هم برای جامعه بشریت ایجاد کرد. به طور مسلم اگر آن شتابزدگی نبود احقاق حقوق زن به شکل بسیار بهتری صورت میگرفت اما باید گفت چنین بیتوجهی را نمیتوان صرفاً به حساب یک غفلت فلسفی ناشی از شتابزدگی گذاشت.

عوامل دیگری هم در کار بود که میخواست از عنوان آزادی و تساوی زن سوء استفاده کند، طمع سرمایه داران و صاحبان کارخانهها و نظام سرمایه داری در این ماجرا بیدخالت نبود زیرا این گونه افراد برای آنکه زنان را به سوی مراکز صنعتی بکشانند و از توان این قشر از جامعه بهره کشی کنند حقوق زن، استقلال اقتصادی، آزادی و تساوی حقوقش را با مرد عنوان کرده و به این خواستهای خود جنبه قانونی و ملی دادند تا حداقل بتوانند با افکارعمومی بازی کنند درست از همین زمان است که با این حربه غرب زنان به شکل افراطی وارد بازار کار میشوند و این حضور بیش از آنکه جنبه تولیدی داشته باشد جنبه بازاریابی دارد.

آسیبهای این حرکت برای غرب چه بود؟

بعد از آنکه غرب ادعای تساوی را مطرح کرد و این ادعا به اصطلاح در جامعه آن روز جواب دا،د پس از مدتی با یک سری از بازخوردها مواجه شد. یکی از این بازخوردها کم شدن ضریب سلامتی زنانی بود که در کارخانهها مثل مردان به مشاغل سخت روی آورده بودند، افزایش اضطراب و افسردگی را هم باید به این لیست اضافه کنیم، در‌‌ همان زمان زنانی بودند که خواستار برخورد زنانه با آنها در محیط شغلی و جامعه شدند و از نگاه مردانهای که در محیط شغلیشان به آنها میشد اظهار ناراحتی میکردند، این البته برای آن بخش از زنانی هم که به خاطر مسایلی مثل آراستگی و زیبایی ظاهر توسط شرکتها و کارخانهها برای بازاریابی جذب میشدند هم صادق است، زیرا آنها بعد از یک مدتی پی میبردند که کارفرما تنها قصد بهره کشی از آنها را دارد. از سوی دیگر در غرب به دلیل نگاه تساوی حقوق زن و مرد و حضور افراطی زنان که تنها به نیت بهره کشی صورت میگیرد، شاهد فروپاشی خانوادهها، بیاعتمادی و از همه مهمتر ترویج بیبندوباری اخلاقی و سوء امنیت برای زنان هستیم این مسئله زمانی شدت خود را بیشتر نشان میدهد که نگاهی به آمارهای سوء رفتار علیه زنان را که در غرب منتشر میشود حتی به صورت گذرا نگاه کنیم.

با این تفاصیل چرا و چگونه این موضوع در جامعه ایرانی جای خود را باز کرد؟

اگر بخواهیم چرایی موضوع مورد نظر را بررسی کنیم باید به چگونگی ورود جریان تساوی زن و مرد بپردازیم، این جریان شبه روشنفکر در حدود دهه ۵۰ هجری وارد نظام فکری کشور شد و به فراخور حضور رژیم پهلوی در کشور آزادانه دیدگاههای خود را انتشار میداد و قشر خاصی از جامعه که نسبت به سایرین قید وبند مذهبی نداشتند در دام این تفکر گرفتار شدند. البته خانواده سلطنتی هم در این زمینه تلاشهای زیادی کردند.

در‌‌ همان سالها البته مقالههای شهید مطهری در یکی از نشریات زنانه که بعدها با عنوان کتاب نظام حقوق زن در اسلام منتشر شد توطئههای فمنیسمها را خنثی کرد. در اواخر دهه ۵۰ با پیروزی انقلاب اسلامی این جریان از بین نرفت بلکه تلاش کرد در بستر انقلاب مطالبات بیهوده خودش را به شکلی تازه پیگیری کند و در مقاطع مختلف شکل متفاوتی از قبل پیدا کرد این مطالبات به همراه یک سری از تحرکات باعث شد تا چیزی شبیه آنچه برای غرب اتفاق افتاد جامعه ما را هم تهدید کند یعنی مجموعا برمبنای یک سری از تحرکات و چیزی به نام جنگ نرم، تفکر حضور زنان با نیت سوء استفاده از آنها برای فروش محصولات متاسفانه برخلاف تفکر دینی و مدنی ما در جامعه حاکم شد.

به نظر شما، آسیبهای گرایش به این الگوی تفکری برای حضور زنان در محیط شغلی چیست؟

طبیعی است که حضور زنان در مشاغلی که شرط اول آنها براساس آنچه در آگهیهای تبلیغاتی کاریابی آمده زیبایی ظاهر و آراستگی است، در درجه اول نشان از این دارد که زن را در مرتبهای بسیار متنزل و پایین قرار میدهد شاید در نگاه اول این زیبایی باعث جذب عدهای برای خرید محصولی خاص شود اما به مرور زمان و به دلیل حس تنوع سبب میشود به راحتی کارفرما از این عبور کند و به فردی با مشخصات بهتر و دستمزد پایینتر برسد. بنابراین تنها مطلبی که از این مورد به ذهن میرسد‌‌ همان بهره کشی برخی از مشاغل از برخی از مختصات ظاهری زنان و دختران جوان است، در لایههای پنهانی این مسئله قطعا عدم امنیت روانی و اجتماعی در وهله اول برای زنان مطرح میشود، عدم امنیتی که از بعد فردی تا بعد خانوادگی و اجتماعی افراد جامعه را تحت پوشش خود قرار میدهد و این درست برخلاف اندیشهها و مرام اسلامی ما است که برای زن، خانواده و اجتماع ارزش و اعتبارو اصالت قایل است.

برای جلوگیری از این موضوع چه باید کرد؟

جامعه ما یک جامعه دینی است، تعالیم دین اسلام نسبت به زن و خانواده در عالیترین حد ممکن قرار دارد، اسلام زن را وسیله بهره کشی نمیداند و برعکس او را محور و استوانه خانواده و سپس جامعه دانسته و برای حضور او در این دو محیط یعنی خانه و اجتماع برنامه دقیق و تنظیم شدهای دارد، بنابراین ما در حوزه مقابله با این تفکر و‌‌ همان چیزی که رهبر معظم انقلاب از آن با عنوان شکل گیری یک جبهه طلبکارانه علیه غرب یاد میکنند، نقص و کمبودی نداریم و به بیان بهتر ما خودمان دارای یک نظام جامع فکری و عملی هستیم که مانند یک پادتن قوی برضد تفکر غرب است به رخ کشیدن این الگو به غرب و سایر جوامع طبیعتا باید با همراهی الگوهای داخلی همراه شوند. آگاهی جامعه از آسیبهای ناشی از تبرج و خودنمایی زنان برای خود آنها و خانواده و جامعه در کنار تزریق نظام فکری جامع انقلاب اسلامی به زنان میتواند تا حد بسیار زیادی از آسیبها جلوگیری کرده و جامعه زنان را به سوی اهداف متعالی سوق دهد.

https://shoma-weekly.ir/bOvasS