در طول بیش از سه دهه پس از پیروزی انقلاب اسلامی ملت عزیز ایران شاهد سایش اعتقادی و ایمانی و عملی خیلی از نیروهای انقلاب بوده، کسانی که دچار تجدیدنظر طلبی شده و اعتقادات و باورهای ابتدای انقلاب را کنار گذاشته و دیگر به آنها پایبند نیستند.
- روحانی با سابقه‌ای که در مبارزه به خاطر مقام به موضع مخالف امام افتاد و در دامن صدام افتاد و علیه امام که روزی مرشد و مولای او بود موضع گرفت و تمام نقاط مثبت مبارزه و تبعید خود را نابود کرد.
- رئیس جمهوری که در فرانسه با امام بود و راه او را پذیرفت و بعد از به قدرت رسیدن علیه امام و نظام وارد عمل شد و از مبانی فکری قبلی‌اش عدول کرد.
- روشنفکرمآب‌هایی که در ابتدای انقلاب، تفسیر نهج‌البلاغه می‌گفتند و انقلاب را تأیید می‌کردند اما اکنون در دامن فلسفه‌های غربی گرفتار شده و حق و درستی را منکر می‌شوند و پلورالیسم را مروج شده‌اند.
- روحانیونی که همراه امام بودند و اکنون در برابر نظام بنا نهاده توسط امام قیام کرده‌اند و دست دوستی با دشمنان می‌دهند.
- انقلابیونی که با فقه سیاسی امام همراه بودند و مبارزه را به ثمر رساندند و اکنون به فقه سیاسی او ایمان نداشته و آن را رد می‌کنند و به مواضع امام(ره) ایراد می‌گیرند و به تعبیری از او عبور کرده و به فتنه سیاسی کسانی می‌پیوندند که امام سالها در نجف علیه آن تفکر موضع داشتند.
وقتی وضع تمام این سایش‌پذیران اعتقادی و ایمانی و عملی را مورد بررسی قرار دهید متوجه می‌شوید که اینان در مسیر زندگی با وسوسه‌های گوناگون مواجه شده‌اند، وسوسه شهوات، وسوسه مقام، وسوسه رفاقت و این وسوسه‌ها آنها را دچار سایش اعتقادی و ایمانی کرده و عمل صالح آنها را کاهش داده یا از بین برده است.
آنان که از نظام جمهوری اسلامی بسوی نظام سکولار گرایش یافته‌اند همانهایی هستند که سایش اعتقادی پیدا کرده‌اند. آنان که ایمان به توانمندی‌های کشور را برای پیشرفت از دست داده‌اند و بدنبال تکیه به بیگانه هستند از همان قماش‌اند.آنان که ایمانشان به پیروزی وموفقیت نظام جمهوری اسلامی در برابر
توطئه‌های دشمنان کاهش یافته آنان که در عمل و روش بجای استفاده از روشهای اسلامی و خداپسندانه بسوی روشهای غیردینی و ارزشهای غربی گرایش پیدا کرده‌اند.اینان همگی همان کسانی هستند که دچار انحراف درعمل گردیده‌اند، اینان به تعبیر دقیقتر بصیرت خود را از دست داده و فاقد بصیرت هستند. لذا در فتنه‌ها سرگردان و گمراه خواهند بود.
رمز حفظ بصیرت
اگر نیروهای بسیجی و انقلابی که از دو خصلت و پایه مهم تفکری یعنی مسئولیت‌پذیری و احساس مسئولیت اجتماعی و روشن‌بینی و بصیرت بر خوردارند، بخواهند این روحیه و خصوصیت را همیشه حفظ کنند و نگذارند در معرض سایش و کمرنگ شدن و ضایع شدن قرار گیرد باید دو عنصر مهم را در خود حفظ کنند:
1- اخلاق
2- حفظ استحکام و عدم سایش اعتقادی، ایمانی وعملی
برخورداری از حلم و بردباری، صبر و مقاومت، صدق و صفا، شجاعت و فداکاری، طهارت و پاکدامنی موجب می‌شود بنای تفکر بسیجی‌اش که از او انسانی مسئول و بصیر ساخته از استحکام لازم برخوردار شده و آسیبی نبیند.جامعه اسلامی که بارها اثبات کرده در برابر توطئه‌ها و دسیسه‌های دشمنان خارجی و داخلی از بصیرت و احساس مسئولیت بالایی برخوردار است و به تعبیر رهبر معظم انقلاب موجب شکست ناپذیری نظام اسلامی و جمهوری اسلامی شده برای حفظ این بصیرت و روشن‌بینی باید ضمن برخورداری از ویژگی‌های اخلاقی فوق‌الذکر برای مصون ماندن در برابر خودپرستی‌ها، شهوت‌پرستی‌ها، پول‌پرستی‌های دنیایی مواظب باشد وسوسه‌های دشمن و نفسانی در باورهایش سایش ایجاد نکند تا نسبت به پاسداری از نظام اسلامی و حفظ آن دچار سستی و اشتباه در محاسبه و جهت‌گیری غلط شود.
تلاش دشمن از طریق تهاجم فرهنگی
دشمن از طریق تهاجم فرهنگی تلاش می‌کند تا ضمن تأثیرگذاری بر نسل اول و دوم انقلاب برای دست شستن از آرمانهای انقلاب و ایجاد سایش اعتقادی وایمانی در آنها، نسل سوم و چهارم را نیز از پیمودن راه آنان بازداشته و انقلاب اسلامی را از دستیابی به اهدافش باز دارد، لذا اگر هوشیاری و بصیرت مستمر مردم و تبعیت و فرمانبری مستمر آنان از ولایت و رهبری تضعیف و متزلزل شود قطعاً دشمنان به اهداف خود خواهند رسید. بنابر این تکلیف و وظیفه همگی ما به عنوان مقدمات انجام واجب حفظ نظام این است که بر سر حفظ بصیرت و مسئولیت در خود از بداخلاقی، سایش اعتقادی، ایمانی و عملی جلوگیری کنیم.