همه کارگرند، حق کار را ادا کنند
از دیدگاه رهبری کار سازنده خود انسان و سازنده جامعه و دیگران است بنابر این ارزش است و در نقطه مقابل بیکاری و تنبلی و هدر دادن نیروی جوانی و فکری و بدنی مذموم و ضد ارزش است. (8/2/95)
بنابر این کسانی که در دولت از بیکاری نکاهند و فرصت‌های شغلی جدید پدید نیاورند مروج ضد ارزشها و کوتاهی در ساختن جامعه و انسانها کرده‌اند. لذا هر چه نرخ بیکاری در جامعه کاهش یابد مجموعه نظام و دولت بسوی ساختن جامعه و افراد و ارزشها حرکت می‌کند و هر چه نرخ بیکاری افزایش یابد، جامعه بسوی ضد ارزشها سوق یافته و جامعه از ساخته شدن باز می‌ماند و این خود شاخصی برای ارزیابی دولتهاست.
از طرف دیگر هر کسی که در جامعه کار می‌کند، درس می‌خواند، مدیریت می‌کند، قانون وضع می‌کند، مطالعه می‌کند، درس می‌دهد و مسئولیتی را که پذیرفته انجام می‌دهد کارگر است و باید حق کار را اداء کند و مسئولیتش را به نحو مطلوب انجام دهد. اگر همه حق کار و مسئولیتی را که پذیرفته‌اند اداء کنند و از آن کم نگذارند یا وقتشان را صرف کاری غیر از مسئولیتشان نکنند همه کارها به نحو کیفی و مطلوب انجام می‌شود.
الزامات کار متقن و محکم
1- مهارت‌افزایی کارگران از طریق تقویت آموزش‌های فنی و حرفه‌ای
2- حفظ امنیت شغلی کارگران از طریق حفظ روند تولید در کارخانجات و بنگاههای اقتصادی
3- ترویج محصول کار کارگر ایرانی
4- حفظ سلامت محیط کار
5- کارگر و کارفرما را مکمل یکدیگر داشتن و وسایل کارفرما را تسهیل کردن
6- نظارت بر سلامت و کیفیت کالاهای صادراتی
7- ضدارزش شناخته شدن کالاهای خارجی که مشابه آن وجود دارد
8- مبارزه با قاچاق کالاهای خارجی
با رعایت نکات فوق می‌شود کشور را ساخت و روی پای خود قرار داد و تکیه‌اش به بیرون را به حداقل رساند مشروط به اینکه عوامل با نفوذ و سوداگر مانع تولید داخلی نشده و از سود و منفعت خود از واردات کالاهای قابل تولید در داخل دست بردارند.
چه نسلی را باید برای آینده بسازیم؟
آینده کشور ایران که قدرت اول اقتصادی، نظامی، علمی و فرهنگی منطقه خواهد بود به چه افرادی نیاز دارد؟ در برابر دشمن و برنامه‌های آن که می‌خواهد نسلی همفکر با دشمن، با فرهنگ دشمن با سلیقه دشمن با نگاه او به جهان و جهان‌بینی مادی خاص بسازد، چه نسلی را می‌خواهیم پرورش دهیم. آیا باید مستقل باشد، هویت مستقل ملی و دینی داشته باشد، به دنبال فرهنگ مستقل باشد، به دنبال اقتصاد مستقل باشد به دیگران اعتماد نکند و به دیگران تکیه نکند. اعتماد به نفس داشته باشد. یا نه فردی وابسته به غرب باشد؟
شاخص های نسل آینده چه باشد؟
شاخص هایی که باید برای تربیت و ساختن نسل آینده مورد توجه معلمان و مربیان قرار گیرد، عبارتند از؛
1- ایمان 2- اندیشه‌ورزی 3- یاد بگیرد فکر کند 4- مشارکت اجتماعی 5- دوری از انزوای اجتماعی نامطلوب 6- تکافل اجتماعی و کفیل یکدیگر شدن 7- اصلاح الگوی مصرف 8- تحمل مخالف 9- ادب و مؤدب بودن 10- متدیّن و عامل به واجبات و تکالیف دینی بودن 11- اشرافی بار نیامدن و از زندگی اشرافی به دور بودن 12- مراعات حیا و عفت در فضای مجازی نمودن 13- سبک زندگی اسلامی بودن
نهادینه کردن شاخص‌های فوق در نسل جوان امروز از طریق فضای آموزش و پرورش و مراکز علمی و فرهنگی ابتدا باید توسط معلمان و محتوای کتب درسی و آموزش‌های رسمی و غیررسمی و سپس امور تربیتی مدارس انجام گردد و برای تکمیل آن دستگاه های دیگر نیز باید همکاری نزدیک داشته باشند مثل؛
1- صدا و سیما از طریق ارائه برنامه‌های مناسب آموزشی غیرمستقیم برای ایجاد آن شاخصه‌ها در جوانان
2- وزارت ارتباطات در رابطه با سالم‌سازی فضای مجازی برای جوانان
رهبر معظم انقلاب اسلامی به منظور ارتقاء توان آموزش و پرورش در انجام رسالت انسان‌سازی به لزوم رفع چند اشکال مهم در ساختار آموزش و پرورش اشاره فرمودند:
1- لزوم تزریق روحیه شادابی و جوانی در معلم
روحیه جوان و پرتحرک و با نشاط داشتن معلمان ولو اینکه سنشان بالا باشد در تربیت نسل جوان و تأثیرگذاری بر آنها بسیار مهم و تعیین کننده است.
2- اصلاح و نوسازی نظام آموزش فرسوده و قدیمی و کهنه فعلی این نظام آموزش که به تعبیر مقام معظم رهبری از اروپا اقتباس شده است را نباید نگه داشت این نظام به درد موزه می‌خورد، باید افراد نخبه دعوت شوند و بنشینند و نظام نوین را طراحی کنند و همین طرح تحول گامی به جلو است، مناسب است با نگاه انتقادی اجرا کنند، اشکالات آن مشخص شود.
3- سرمایه‌گذاری جدی روی دانشگاه فرهنگیان
این دانشگاه باید دانشجو معلمانی را تربیت کند که قادر به تربیت نسل جوان کشور با شاخصه‌های فوق‌الذکر باشند.
به این سوگندی که معلمان اخیرا بتوانند عمل کنند و آنها را به این سوگند متعهد کند، چون سوگند و قسم خوردن مسئولیت شرعی اجرای آن را بر دوش می‌گذارد و خلاف آن عمل کردن مسئولیت شرعی و قانونی خواهد داشت.
4- توجه به مراکز فنی و حرفه‌ای برای جوانانی که می‌خواهند به مشاغل مورد نیاز جامعه برسند بسیار لازم است. با توجه به اینکه 12000 شغل تعریف شده در کشور وجود دارد، تربیت نیروی انسانی با مهارت فنی لازم برای این مشاغل بسیار ضروری است که کسانی که نمی‌توانند مدارج عالی تحصیلی را طی کنند باید بتوانند با مهارت آموزش به مشاغل لازم در کشور وارد شوند. زیرا مهارت‌افزایی موجب افزایش کارآمدی و بروز خلاقیت‌ها و رشد استعدادهای جوانان در رشته‌های مختلف می‌شود.
5- آموزش و پرورش یک مسئله حاکمیتی است و نباید خیلی آن را با غیر انتفاعی کردن از کنترل نظام خارج کرد.
6- در آموزش و پرورش از نشانه‌‌های دوران طاغوت مثل پیشاهنگی استفاده نشود.