نگاه

زنگ خطر رکن اصلی تشکیل جامعه اسلامی

بررسی شاخص ترکیبىِ نسبت تعداد ازدواجها به طلاقها نشان دهندۀ وضع استحکام خانواده است: هر چه این شاخص در جامعه اى بزرگتر باشد، یعنی: ازدواجهای موفق و خانواده های با دوام به طور نسبی متعددترند و هر چه این نسبت کوچکتر باشد، یعنی: تهدید فروپاشی خانواده ها جدیتر است.دقت در روند عمومی تغییر شاخص ترکیبىِ نسبت تعداد ازدواجها به طلاقها نشان می دهد که مقدار شاخص به طور منظم از سال 1372 تا 1394 سیر نزولی داشته است
سید مصطفی میر سلیم- در اسلام خانواده کانون اصلی تشکیل جامعۀ سالم و رشد اجتماعی تلقی می شود و منزلت خاصی دارد به طوری که خانه که محل استقرار خانواده است حرمتى ویژه آنهم در حد تقدس دارد.

شکل گیری خانواده با پیمان ازدواج است که در آیات و روایات بدان تشویق شده و خدای متعال استغنای خانواده هاى نوپا را تضمین فرموده و فروپاشی آن براثر طلاق ، به عنوان مکروه ترین حلال، بسیار مذموم تلقى شده است.

بررسی شاخص ترکیبىِ نسبت تعداد ازدواجها به طلاقها نشان دهندۀ وضع استحکام خانواده است: هر چه این شاخص در جامعه اى بزرگتر باشد، یعنی: ازدواجهای موفق و خانواده های با دوام به طور نسبی متعددترند و هر چه این نسبت کوچکتر باشد، یعنی: تهدید فروپاشی خانواده ها جدیتر است.

شرایط استثنائی: به مناسبتهای خاص تاریخی و اجتماعی شاخص نسبت ازدواج به طلاق ممکن است جهش نشان دهد، نظیر وقوع پیروزی انقلاب اسلامی در 1357 و نیز خاتمۀ جنگ تحمیلی در 1367. این جهش دارای تفسیر روشن اجتماعی است که باید متمایز از روند عمومی تغییر شاخص بررسی و مطالعه شود.

دقت در روند عمومی تغییر شاخص ترکیبىِ نسبت تعداد ازدواجها به طلاقها (غیر از آن دو مورد خاص و استثنایى) نشان می دهد که مقدار شاخص به طور منظم از سال 1372 تا 1394 سیر نزولی داشته است: در 1372 مقدار آن 15.81 بوده و در انتهای 1393 مقدار آن به 4.43 رسیده است. این سیر نزولى منظم و شدید در مدتى بیش از بیست سال ، به طور متوسط، بیانگر سست شدن ارکان خانواده، از بین رفتن تقدس آن و نوعى فروپاشى ارزشهاى خانوادگى در جامعه است.

آثار و تبعات سست شدن کانون خانواده:

١- رشد مفاسد اجتماعى به دلیل افزایش بى بند و بارى و بى قیدى و تشکیل مراکز انفرادى و گروهىِ سازماندهى شدۀ فحشاء. در کانون خانواده مرد و زن مراقب یکدیگر و به تعبیر قرآنى لباس یکدیگرند؛

وقتى قید زناشویى برداشته شود فرو نشاندن تمایلات غریزى گرفتار آسیب مى گردد و به راحتى دام هاى فساد جنسى و راه هاى انحرافى گسترش مى یابد.

٢- افزایش سن ازدواج؛ این امر با توجه به کاهش سن بلوغ جوانان مشکلات عاطفى و غریزى را در جامعه دوچندان مىکند.

٣- بروز مشکلات تربیتى براى فرزندان در کانون هاى سست و افزایش تعداد فرزندان طلاق این فرزندان اغلب دچار عقدههاى روانى مى شوند و در اثر کمبود محبت براى خود و جامعه مسائلى را مى آفرینند. رشد اعتیاد و خشونت و ناهنجاری هاى اجتماعى از تبعات افزایش تعداد فرزندان طلاق است.

ریشههاى فروپاشى کانون خانواده:

١) ازدواج هاى نسنجیده و مبتنىبر شهوات لجام گسیخته: عشق هایى کز پى رنگى بود//عشق نبود عاقبت ننگى بود. شاهد آن این است که بیشتر طلاق ها در اولین سال پس از ازدواج رخ مى دهد.

٢) عدم مراعات حدود محرم و نامحرم در جامعه. تضعیف حجاب و عفت در محیط هاى تحصیلى و تفریحى و کارى و اختلاط هاى غیر ضرورى زن و مرد.

٣) چشم و همچشمى در تعیین مقدار مهریه و تامین جهیزیه و سنگین شدن بار معیشتى. متأثر شدن از تبلیغات تجارىِ لجام گسیخته به ویژه در مورد کالاهاى خارجى.

٤) کاهش مداخله مشورتى و نظارتى و حمایتى اولیاء نسبت به فرزندان و تضعیف حرف شنوى جوانان از بزرگ ترها.

٥) اعتناء به برخى آداب و رسوم غیر ارزشى و حتى خرافى که مانعى براى ازدواج آسان است.

٦) رشد آموزش عمومى بدون اهتمام نسبت به تفهیم اصالت جایگاه خانواده به ویژه در دختران.

٧) اشاعه الگوهاى انحرافى غربى یا غیر اسلامى خانوادگى و نیز تحریکات شهوانى در برنامه هاى نمایشى مجاز (سینماها) و غیرمجاز (شبکه جهانى اطلاع رسانى و ماهواره ها و لوح فشرده هاى قاچاقى)و بعضى برنامههاى زنجیره اى انفعالى سیماى جمهورى اسلامى.

٨) بى توجهى به مبغوض بودن طلاق، و رواج یافتن انحرافى طلاق هاى توافقى.

این تهدید بزرگ اجتماعى که موجب به هم ریختگی هاى متعدد دیگر از جمله در زمینه تعادل هاى جمعیتى مى شود باید هرچه سریع تر و در اجراى سیاست هاى مصوب نظام و بابرنامه ریزى و طراحى سازگار با اقتضاى این دوران، مهار و حذف شود تا به تضعیف و خداى ناکرده براندازى رکن اصلى تشکیل جامعه اسلامى نینجامد.

https://shoma-weekly.ir/eTnwBu