واقعیت این است تمام توانشان که در حوزههای مختلف صرف فلجکردن اقتصاد کشور کردهاند، 10 تا 20 درصد و در برخی موارد حساس 25 درصد است. لذا خودشان متوجه شدهاند آنچه که میخواستند با این ابزار بدان برسند، یعنی ازبینبردن نظام و واردساختن ضربههای اساسی به جمهوری اسلامی موفق نشدهاند. علت اینکه پای مذاکره نشستهاند، قطعا همین قضیه است، والا اگر در تلاشهایشان به موفقیت رسیده بودند، دلیلی برای مذاکره نمیدیدند. مجبور شدند برای اینکه اوضاعشان بدتر نشود و فرصتهای بیشتری را از دست ندهند، پای میز مذاکره بنشینند.
دکتر یحیی آلاسحاق- وقتی انقلاب اسلامی ایران اتفاق افتاد، موشه دایان نخستوزیر وقت اسرائیل اعلام کرد زلزله در کره زمین اتفاق افتاده است و به همه دنیای استکبار هشدار داد که هر طور شده باید جلوی این را گرفت. لذا از همان روز اول با این برداشت که جمهوری اسلامی ایران از مدارات نظامات استکباری و توطئه جهانی بیرون رفت و باید به سر جای خودش برمیگشت. این نگرانی از دید آنها درست بود، چون منافعشان بهشدت در معرض خطر قرار گرفت و این موج تسرّی مییابد و همه مدارات و نظامات مهندسی جهان را به هم خواهد زد و فقط منحصر به ایران نیست و به بقیه نقاط جهان تسرّی خواهد کرد. بر این اساس همّ خود را گذاشتند که از راههای ممکن درگیر شوند. مسائل اولیه نظامی که محرز است و از کودتای نوژه این قضیه را شروع کردند، بعد هم طبس و سایر قضایا که نتیجهای نگرفتند. پس از آن دیدند رسما جنگ استکبار علیه ایران را با محوریت صدام به راه انداختند، یعنی روی کار صدام بود و پشت کار تمام استکبار به اضافه همه دستنشاندههای منطقهایشان در دفاع مقدس حضور و هرچه در توان داشتند به کار گرفتند و هشت سال این جنگ را بر ملت تحمیل کردند، باز هم نشد. بعد در عرصههای سیاسی، فرهنگی و... وارد شدند و با برخوردهای سیاسی و فرهنگی و سایر حوزهها خواستند کاری از پیش ببرند، از جمله این حوزهها بحث تحریم بود که تحریمهای اقتصادی و مسائل مربوط به آن را اعمال کردند، یعنی تحریم کالایی، شبکههای پولی و بانکی، خدمات، حمل و نقل و تجارت. همه تلاششان با این تحریمها این بود که تا آنجا که میتوانند تحرک اقتصادی را از جمهوری اسلامی ایران بگیرند.
یک سری از اینها در قالب مسائل بانکی، پولی و ارزی بخشی در چارچوب خدمات مثل بیمه و حمل و نقل مطرح میشود و یک سری درباره تکنولوژی فناوری و قسمتی راجع به تأمین نیازهای بخشهای تولید ما است، یعنی مواد اولیه، قطعات و مانند اینها. از همه راههای ممکن استفاده کردند. آنها همه موارد جز دارو و غذا را تحریم کردند. حتی درباره دارو و غذا هم به بهانه زحمتی که در نقل و انتقال پول و وجه وجود دارد، ایجاد مسئله کردند و بهزعم خودشان مهمترین تأثیر را در این حوزه ایجاد کردهاند، میکنند و خواهند کرد؛ ولی واقعیت این است تمام توانشان که در حوزههای مختلف صرف فلجکردن اقتصاد کشور کردهاند، 10 تا 20 درصد و در برخی موارد حساس 25 درصد است. لذا خودشان متوجه شدهاند آنچه که میخواستند با این ابزار بدان برسند، یعنی ازبینبردن نظام و واردساختن ضربههای اساسی به جمهوری اسلامی موفق نشدهاند. علت اینکه پای مذاکره نشستهاند، قطعا همین قضیه است، والا اگر در تلاشهایشان به موفقیت رسیده بودند، دلیلی برای مذاکره نمیدیدند. مجبور شدند برای اینکه اوضاعشان بدتر نشود و فرصتهای بیشتری را از دست ندهند، پای میز مذاکره بنشینند.
موضوع هستهای ابزاری در دست آنها است و امیدواریم سر عقل بیایند و بیش از این «عرض خود میبری و زحمت ما میداری».
اینها هرچه در توان داشتند به کار گرفتهاند و نتیجه این شده است و قطعا بیش از این نخواهد بود. کما اینکه متوجه این قضیه هستند و به نظر من این انتهای خطشان است. داد و بیداد میشود؛ ولی بیش از 20، 25 درصد نخواهد بود.