می شود به سیستم ریاست جمهوری تغییر پیدا کند تا اختیارات رئیس جمهور افزایش یابد و رئیس جمهور بتواند امور جامعه را راحت تر مدیریت و مشکلات جامعه و تنگناها را آسانتر برطرف کند.

نگاهی که آقای اردوغان به ساختار قدرت داشت این بود که با تغییر نظام کشور از پارلمانی به ریاستی و به دست گرفتن قدرت مطلق توسط رئیس جمهور، کار کردن را آسان تر می کند. او با توجه به تجربه ایی که از نخست وزیری داشت و آمادگی که ذهن مردم نسبت به او دارد بر این باور است که اگر بتواند سیستم را ریاستی کند می تواند منشاء اثر و خدمات را بیشتر و بهتر از پیش کند.موضوع اختلاف بین این دو قدرت از گذشته بوده است ولی در حال حاضر با توجه به تجربه همکاری که اردغان با اوغلو در این چند سال گذشته و تبادل نظری که انجام شده، حاکی از این است که آقای اوغلو به سیستم نخست وزیری اصرار می کردندو هنوز هم اصرار دارند و بر این باورند که باتوجه به ساختار قدرت و بحث توزیع قدرت و همچنین شبکه قدرت در ساختار جامعه و نیروهای مختلف سیاسی ، اجتماعی که در جامعه ترکیه قرار دارند هنوز هم سیستم سیاسی متکی بر نخست وزیری یعنی همین ساختاری که اکنون رایج است و به آن پایبندند را بهتر می داند.

لذا در ماه های اخیر اختلاف نظرها تشدید شد و همانطور که می دانید در نهایت آقای اغلو تصمیم گرفت که از مدار قدرت کنار رود تا بتواند با دوستان خود همچنان همکاری کند و قلب آنها را نشکند.
اصل موضوع اختلاف ها در گذشته بوده و هیچ کدام هم حاضر نبودند که کوتاه بیایند لذا تصمیم گرفتند که یک راه حلی پیدا کنند. در این موارد عضو کوچکتر به کنار می رود و در شرایط فعلی جامعه ترکیه اوغلو منتخب حزب است و اردغان به عنوال بزرگتر حزب که سابقه بیشتری دارد بر ایشان ارجحیت دارد به همین دلیل داوود اوغلو به کنار رفت.