نگاه

رنج جاهلیت‌نشناسی

آنها که امروزه زیر بیرق اصلاحات، سازمان فتنه کودتاگرانه آمریکایی را راه می‌اندازند و یا فضای رقابت بصیرت و خدمت را تبدیل به فضای رقابت قدرت و سرمایه و تزویر می‌نمایند، اینها همان پیاده نظام‌های جاهلیت مدرن هستند که تاب تحمل حکومتی الهی بر پایه‌های علم و دانش و معرفت و استقلال و آگاهی و خوداتکایی و حامی مظلوم و دارای الگوهای پیشرفت و برنامه برای اداره جهان را ندارند.
نصر عزیزی- جاهلیت در جای خود یک فرهنگ است. فرهنگی که پایگاه اجتماعیاش اشرافیت و استکبار است. زمانی که مقابله استکبار با خالق جهان هستی و خالق نعمتها یک اصل باشد، تکلیف بندگان خدا مشخص است.

در فرهنگی که همیشه جمعی حاکم و جمعی محکوم وجود دارد، لاجرم رابطه تحقق شرایط و الزامات آن هم یک اصل است گستره فرهنگ استکباری و اشرافیت گاهی جهانی است که هست و گاهی منطقهای و محلی و گروهی و حتی انفرادی میباشد. خلاصه فرهنگ جاهلیت شورش دائمی و تلاش برای ثبات و استمرار وضعیتی است که همیشه همه چیز جمعی از انسانها در خدمت تام و تمام گروهی و اقلیتی دیگر باشد آنچنان که مصادیق فراوان آن در دنیای امروز وجود دارد و در گذشته نیز چنین بود.

اما تکیه کلام گریزی به رویداد پرمیمون عید مبعث و حلول خورشید فروزان زندگی توأم با صفا و صمیمیت و گزینش پیامبر صلح و رحمت و فرمایشات مقام معظم رهبری پیرامون جاهلیت مدرن میباشد که امروز درد و رنج بشریت است، ولی درد و رنج مهمتر آن که با وجود شاهد قدسی و عینی وقوع انقلاب اسلامی و انقلاب جهانی اسلام و مستندات برابر با اصل بعثت پیامبر اکرم(ص) باز هم جاهلیت مدرن در ابعاد مختلف تجلی دارد و طرفدارانی در لباس دین و در آیین اسلام متصل به این پدیده زشت بنیانکن هستند. به عبارت دیگر آنها که عصیان انقلاب اسلامی علیه جاهلیت را نمیفهمند و یا نمیخواهند بفهمند، اگر بعثت پیامبر اکرم هم امروز واقع شود، باز هم اینها در همان جبهه ابوسفیان و ابوجهل خواهند بود. اینکه در دنیای غرب چه مصیبت نکبتباری علیرغم ظاهر زیبا و
دل
فریب آن حاکم است بحثی نیست و باز هم از اینکه در بین کشورهای اسلامی و زندگی بیش از 5/1 میلیارد مسلمان و نظام حاکم بر آنها و تقلید کورکورانه، جاهلیت مدرن تا عمق وجود جامعه و اشخاص و خانوادهها و نظامهای اجتماعی رخنه کرده و نمادهای حاکمیتی دارد،

باز هم درد و رنجی مزمن و شاید قابل تحمل باشد ولی اشاره مطلب به درون نظام جمهوری اسلامی، نظامی الهی با ویژگیهای انقلاب بعثت و رهبری پیامبر گونه ونهاد ولایت فقیه و قانون اساسی دینی و قوانین منطبق با شریعت و استناد استمرار آن به خون و شهادت است که دیدگاهی وجود داشته باشد که کعبه آمال و آرزوهایش همان روکش ظاهری و فریبنده جاهلیت غرب باشد و برای آن هم تلاش گروهی و تشکیلاتی نمایند و با نظریهپردازان نوین این نوع جاهلیت ارتباط سازمان یافته برقرار سازند.

در زمانی که امام راحل بعثت پرماجرای اسلام ناب محمدی و اسلام آمریکایی را مطرح ساختند، هدف آن عالم ژرفنگر و دوراندیش پاکسازی دین و نظام دینی در حال و آینده از پیرایههایی بود که عناصر پیرایهساز آن با اعتقاد دینی و گرایش مسلمانی و مسلک شرعی در همین نظام اسلامی سردر آبشخور غرب دارند و این یعنی پذیرش بخشی از جاهلیت مدرنی که به انحای مختلف تحت عناوین تعامل با غرب، مبادلات فکری پایاپای، بهرهگیری از پیشرفتهای غربی، دوری از انزوا و... در فکر و ذهن و منش برخیها وجود دارد.

آن زمان که عالم زمانشناسی چون شهید مطهری همه آدرسهای پیرایههای دینی گرایش به جاهلیت را داد و به پای قلماش و فکرش جاناش را هدیه نمود. آن زمان که مقام معظم رهبری در سالهای مبارزه و کارفرهنگی توأم با جهاد کتاب جاهلیت قرن بیستم مصری اهل سنت یعنی سید قطب را ترجمه و روانه بازار فرهنگ نمود، یا آن زمان که شهید مظلوم بهشتی آن نامه از سر درد و رنج و آه را مبنی بر وجود دو نوع طرز تفکر در کشور به امام راحل تقدیم نمود، اینها جملگی دغدغههای دینی بودهاند که با نگرانی از نگاه به تمدن غربی هشدارگونه تحلیل فهم بصیرت مینمودند تا امالقرای جهان اسلام بدون آسیبهای جهلزدگی و غربزدگی و از خود بیگانگی راه پرپیچ و خم بیداری اسلامی را طی نماید.

امروزه به لطف الهی انقلاب الهی اسلامی و نظام برخاسته از آن از چنان عناصر و عوامل مقاوم معنوی و فکری و اجتماعی برخوردار است که با وجود هجمههای عالمگیر تهاجم جاهلیت یعنی همان تهاجم فرهنگی صخرهها را در نوردیده و راه توأم با توفیق خود را طی مینماید ولی داخلیهایی که حتی لایهای از آنها ترکشهای جنگ تحمیلی هشت ساله را در بدن دارند و باز هم تیغ منافقین و کمونیستها را از یاد نبردهاند، بدانند که به هر حال جاهلیت نوعی سرطان اجتماعی است که اگربا آن مبارزه نشود، نه تنها حیات اخروی خود شماها که حیات دنیویتان را هم نابود میسازد و اگر نگاه مادی به امور دارید، بدانید که حتی سرطانهای معمول عالم پزشکی هم محصول همین سرطان اجتماعی جاهلیت مدرن است که سربازان جبهه دانش و علم را نیز به شهادت میرساند.

بخواهیم یا نخواهیم آنها که امروزه زیر بیرق اصلاحات، سازمان فتنه کودتاگرانه آمریکایی را راه میاندازند و یا فضای رقابت بصیرت و خدمت را تبدیل به فضای رقابت قدرت و سرمایه و تزویر مینمایند، اینها همان پیاده نظامهای جاهلیت مدرن هستند که تاب تحمل حکومتی الهی بر پایههای علم و دانش و معرفت و استقلال و آگاهی و خوداتکایی و حامی مظلوم و دارای الگوهای پیشرفت و برنامه برای اداره جهان را ندارند. وقتی صدایی مخالف از جبههای با آرمانهای نظام و رهبری دینی و جبهه ایثارگران شنیده میشود، این صدای شوم صدای همان فوارههای آتشی است که در سینه اقبال لاهوری از نیاکان شما، هستی یک امت اسلامی را میسوزاند و درک و فهم ابعاد جاهلیت مدرن را یا نمیفهمد و یا خود را به نفهمی میزند.

https://shoma-weekly.ir/peyPA1