اگر امت هم عقیده و هم رایی با یک دیگر متحد شوند، نمیتوان ابعاد و آثار سیاسی و اجتماعی پدیده اتحاد امت را نادیده گرفت و تنها به آثار فلسفی و یا حقوقی و اخلاقی آن اشاره کرد. از این روست که سخن گفتن از اتحاد و یا اختلاف ارتباط تنگاتنگی به مسایل سیاسی و اجتماعی پیدا میکند.
در آیات بسیاری از قرآن به مسئله اتحاد از دیدگاه اجتماعی آن نگریسته و بر اهمیت آن میان جهانیان، ادیان، مسلمانان و نهاد خانواده تاکید شده است. در این آیات پدیده اتحاد به عنوان امتنان الهی دانسته شده و پیوند میان دلهای مومنان را نوعی تصرف الهی برشمرده است. در نگرش قرآنی ایجاد و حفظ چنین یگانگی و هم دلیلی و همرایی در میان مومنان، به علت ارسال پیامبران و عمل به شرایع دانسته شده و از امت خواسته شده تا با تمسک به دین و آموزههای قرآن و روش و سنت پیامبر(ص) اتحاد و انسجام خود را حفظ و تحکیم کنند. (بقره آیه 213 و نیز آل عمران آیه 103 و نیز آل عمران آیه 46 و انعام آیه 153)
در آیه 153 سوره انعام آمده است: و ان هذا صراطی مستقیما فاتبعوه و لاتتبعوا السبل فتفرق بکم عن سبیله؛ و این (دین اسلام) راه مستقیم و راست من است؛ پس از آن پیروی کنید و از راههای دیگر پیروی نکنید تا از راه خدا متفرق شوید.
تفرقه و اختلاف امری است که در این آیه به آن توجه شده است و آسیبهای عدم اتحاد و اختلاف روشن و تبیین گردیده است. آسیب هایی که نه تنها در دنیا و شیوه زیست و بهرهمندی از دنیا پدیدار خواهد شد بلکه برآیند آن به آخرت نیز کشیده و انسان از آثار سوء آن در امان نخواهند ماند.
قرآن با توجه به این که ریشه بسیاری از اختلافات مذهبی و فرقهای میان امت واحد، گرایشها و تفسیرهای فرقه ای است، از مسلمانان خواسته است تا به قرآن (اسلام، پیغمبر) اعتصام و تمسک جسته و از تفرقه پرهیز کنند: «واعتصموا بحبل الله جمیعا و لاتفرقوا». (آل عمران آیه 103) این دعوت الهی نشان میدهد که قرآن کریم، ظهور چنین پراکندگی و تفرقهای را پیش بینی کرده و به سبب خطرآفرینی آن، به شدت درباره آن هشدار داده است.
مرجع حل اختلاف
قرآن، خدا و رسول (ص) را مرجع حل اختلاف معرفی کرده و از مردمان خواسته است در صورت اختلاف میبایست به خدا و رسولش مراجعه کنند. به این معنا که اگر در چیزی اختلاف کرده آن را به خدا و پیامبرش برگردانده و از او برای حل اختلاف یاری جویند. از این رو خود پیامبر و آموزههای قرآن و سنت پیامبر و امامان معصوم (ع) به عنوان اولوالامر و جانشینان به حق پیامبر تنها کسانی هستند که به عنوان مرجع حل اختلاف امت مطرح شدهاند. قرآن درآیه 95 سوره نساء میفرماید: فان تنازعتم فی شی فردوه الی الله والرسول؛ هرگاه درچیزی اختلاف و نزاع کردید پس آن را به سوی خدا و پیامبرش برگردانید. هم چنین از مراجعه به طاغوت و کسانی که به ناحق زمام امور دین و دولت را در دست گرفته اند بازداشته و از مومنان خواسته برای داوری درمورد اختلافات و منازعات به آنان مراجعه نشود.(همان آیه60) در این آیات و دیگر آیات قرآنی به مساله مرجعیت خدا، قرآن، پـیامبر و اولوالامر درحل و فصل منازعات توجه داده و آنان را فصل الخطاب دانسته است (بنگرید آیات 60 و 56 سوره نساء و نیز بقره آیه 213)
رهبر معظم انقلاب اسلامی د ردیدار با نمایندگان مجلس خبرگان در 19/12/95 فرمودند :راه حل اختلاف نظر و سلابق متفاوت در موضوعات اصلی کشور رجوع به مبانی و اصول و محکمات نظام اسلامی است که از اسلام و قرآن گرفته شده و استدلال ها باید با آن اصول همخوانی داشته باشد در غیر اینصورت مردود است .
محکمات نظام اسلامی
مقام معظم رهبری با الهام از قرآن کریم محکمات نظام را که قابل رجوع برای رفع اختلافات هستند بقرار زیر برشمردند:
1- تحقق احکام اسلامی ولو به صورت تدریجی
2- عقب نشینی نکردن از روند اجرای احکام اسلامی
3- مبارزه با استکبار و اعتماد نداشتن به آن
4- مردم گرائی و اعتماد به مردم
5- عدالت طلبی
6- ایستادگی در برابر ظلم و فساد
7- اعتماد به نفس ملی وعزت ملی
8- احساس سیادت فرهنگی
9- ذلیل نبودن در مقابل فرهنگ بیگانه
10- خودداری از گرایش به اشرافی گری
11- دلسوزی برای طبقات ضعیف
بنابر این چنانچه در مسائل کشور و روش اداره آن اختلافی وجود دارد باید استدلال های جریانها و افراد و مسئولان کشور با این محکمات انقلاب مورد ارزیابی قرار گیرد ؛ چنانچه با آنها منطبق بود قابل قبول است و در غیر اینصورت مردود بوده و قابلیت اجرایی ند ارد.
برای مثال اگر در مورد اعتماد به غرب و آمریکا اختلاف نظر است باید دید این تئوری با بند های 3و6و9 همخوانی دارد یا نه ؟
یا اگر دررابطه با سیاستهای فرهنگی در کشور اختلاف است باید استدلال خودرا با بندهای 1و2و8و9 تطبیق دهند .
یا اگر دررابطه با جامعه سازی اسلامی اختلافی هست باید روش آن رابا بندهای 1و2و5و10 تطبیق دهند .
راه اساسی خنثی سازی توطئه دشمن
رهبر معظم انقلاب اسلامی فشار شدید اقتصادی و هجوم وسیع آما بی سرو صدا در عرصه فرهنگ را از محور های اصلی طراحی و عملیات جبهه دشمن دانستند که با هدف نا امید کردن مردم از نظام اسلامی و گرفتن این پشتوانه اساسی از مسئولان در ایستادگی مقابل دشمن صورت می گیرد .
بنابر این دومحور عملیاتی دشمن میدان اقتصاد و فرهنگ است که میدان اول برای ناراضی سازی مردم و میدان دوم برای بی اعتماد کردن مردم به اسلام و نظام طراحی و عملیاتی شده است
مقابله قوی و تهاجمی متکی بر منطق
معظم له راه اساسی مقابله با توطئه های فوق دشمن و مواری دیگر مثل حقوق بشر , تروریسم ؛ جنایات جنگی ؛ در مقابل غرب را حالت هجومی داشتن دانستند.
متاسفانه موضع انفعالی دولتمردان و دیپلماتهادر برابر تهاجمات سیاسی و اتهامات وقیحانه دشمن موجب گستاخی و جری تر شدن او در برابر ملت بزرک ایران شده و تا دولتمردان و دیپلماتهای ما همچون رهبری انقلابی نباشند و از موضع انقلابی با حملات آنها برخورد نکنند جلو پیشروی سیاسی آنها گرفته نخواهد شد .