نگاه

راه حل‌های پیش روی اصولگرایان

اصولگرایان در این دور از انتخابات به جای معرفی یک نامزد یک تیم کارآمد به مردم معرفی کنند و به جای آنکه یک نامزد را در معرض رأی مردم قرار دهند یک کابینه از نیروهای قوی اصولگرا در یک الگوی ائتلافی را به رأی مردم بگذارند. این راه حل به شرط ایجاد روحیه ائتلاف بین اصولگرایان فرهنگ سیاسی در کشور را ارتقا می دهد و شانس پیروزی اصولگرایان را در مرحله اول بسیار بالا می برد.
صالح اسکندری- اقدام قاطع شورای نگهبان در عمل به مر قانون فارغ از مصلحت سنجی های متداول پیام های مختلفی در سطوح تحلیل گوناگون سیاسی، مدنی و اجتماعی چه در داخل و چه در خارج از کشور به همراه  داشت.

 در سطح تحلیل اجتماعی، فرد فرد و در نهایت توده های مجتمع مردم اقدام شورای نگهبان را پیام اقتدار و استقرار نظام دانستند. نظام اسلامی امروز به پشتوانه مردم در درجهای از اقتدار قرار دارد که حاضر نیست خطوط مصرح قانون اساسی و چارچوب های اصولی نظام مردمسالاری دینی را که بارها توسط حضرت امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری مورد تبیین قرار گرفته است را زیر پای مصلحت سنجی های کاذب و فضاسازی های غیر واقعی ذبح کند و اتفاقاً مردم نیز چنین انتظاری را از نظام سیاسی دارند. آنها می خواهند نظام اسلامی و مسئولان آن قدر اعتماد و اطمینان توده های میلیونی مردم را بدانند و از این سرمایه بی بدیل به بهترین نحو ممکن در راستای اعتلا و پیشرفت کشور بهره ببرند. اگر یک نظام سیاسی به دلیل فهم غیرعقلانی و یا حتی فهم ضد عقلانی که «ماکس وبر» می گوید: واقعیات محیطی خود را وارونه ببیند با یک تصمیم نادرست روی تمام سرمایه های خود قمار می کند. اما فهم عقلانی از واقعیات سیاسی و اجتماعی به همراه محاسبات درست نظام سیاسی را به تصمیمات و سیاستگذاری های درست رهنمون میسازد که این تصمیمات بسیاری از هزینه هایی که بعداً ممکن است به مردم تحمیل شود را می کاهد.

در سطح تحلیل مدنی اقدام قاطع شورای نگهبان به نخبگان این پیام را داد که نظام اسلامی ارث پدری کسی نیست. نظام اسلامی در درجه اول متعلق به مردم است و کسی نمی تواند بگوید که بیش از سایرین در آن ذیحق است. این نظام بیش از 75 میلیون استوانه دارد که هر یک به خودی خود یکی از مواضع استقرار«Stablishment» نظام اسلامی محسوب می شوند.

از سویی شورای نگهبان با این اقدام قاطع در گوش نخبگان همان تاکید مقام معظم رهبری را که نظام اسلامی نمی خواهد پیر بشود، را تکرار کرد. لکوموتیو نظام اسلامی یک انقلاب جوان است که امروز موج های جدید آن از خاورمیانه تا شمال آفریقا یک سونامی به پا کرده است. این انقلاب جوان طبیعتاً در کانون خود مولد یک نظام جوان است و این نظام جوان امروز به دنبال رئیس جمهوری در تراز دهه چهارم انقلاب است. دهه ای که به اذعان بسیاری از تحلیلگران منصف، منطقه و جهان در یک پیچ تاریخی قرار دارد.

این اقدام شورای نگهبان پیام های مهمی نیز برای گروههای مخالف و معاند و بهخصوص دشمنان خارجی انقلاب اعم از آمریکا و صهیونیسم بین المللی داشت. تصمیم شورای نگهبان به فتنه گران یک شوک وارد کرد. جریان فتنه که از آخرین روز ثبت نام در حال مجتمع کردن نیروهای پراکنده خود بود و این تحلیل را داشت آقای هاشمی حداکثر 4 سال در قدرت است و در نهایت می بایست قدرت را به آنها واگذار کند، با عدم احراز صلاحیت آقای هاشمی شوکی غیر قابل باور را تجربه کرد و تمام اوهام آنها برآشفته شد به خصوص که مواضع آیت الله هاشمی بعد از اعلام نظر شورای نگهبان و تمکین ایشان به قانون نیز آب سردی بود که بر آتش فتنه گران ریخته شد.

اقدام شورای نگهبان اما معادلات گروه انحرافی را نیز بههم ریخت. آنها که در صدد بودند با مظلوم نمایی در ایام پیش از انتخابات مقدمات بلوا و آشوب را در کشور فراهم کنند به یک باره  با رویکرد عادلانه شورای نگهبان مواجه شدند که بدون هیچ تبعیضی به مسئله صلاحیت ها رسیدگی کرد و تنها چیزی را که مد نظر قرار داد قانون بود و لا غیر.مهمترین پیام شورای نگهبان برای دشمنان خارجی نظام و فتنه گران اصلی در آمریکا، انگلیس و رژیم صهیونیستی بود.

 این پیام دشمنان انقلاب را به شدت عصبانی کرد به نحوی که مقامات آمریکایی حملات بی سابقه ای را به شورای نگهبان طی چند روز گذشته داشته اند. حماسه شورای نگهبان دست دشمن را رو کرد. آنها تصور می کردند که انتخابات 92 مثل انتخابات 88 است و آنها می توانند از این نمد کلاهی برای خود بدوزند اما اقدام پیشدستانه شورای نگهبان و واکنش معقول و منطبق بر قانون کسانی که بههر دلیل صلاحیتشان احراز نشد، تمام توطئه ها و محاسباتشان را به هم ریخت.

دشمن هم برای برد و هم برای باخت نامزدهای عدم احراز صلاحیت شده برنامه داشت اما هیچ فکری برای رد صلاحیت آنها نکرده بود.با این اوصاف بعد از چندین دهه تلاش به منظور ریل گذاری ثبات در مسیر قطار رقابت های سیاسی، انتخابات 92 واجد ویژگی های منحصر به فردی است که آن را از انتخاباتهای گذشته متمایز می کند. برای اولین بار رقابت های انتخاباتی حول اصول مسلم و پذیرفته شده نظام شکل نگرفته و به بیانی دو قطبی کاذب انقلاب و ضد انقلاب در انتخابات به وجود نیامده است.

در این انتخابات هر 8 نامزد تلاش دارند ذیل گفتمان انقلاب به طرح ایده ها و برنامه های خود برای اداره کشور بپردازند. مسئله امروز برای هر 8 نامزد اثبات ایده کارآمدی اسلام در اداره جامعه است. هیچ یک از نامزدها به دنبال بلند کردن صدای آمریکا و اسرائیل در رقابت های سیاسی انتخابات یازدهم ریاست جمهوری نیست و علت عصبانیت آمریکا مطمئنا همین مسئله است. البته این به معنای نادیده گرفتن توان و ظرفیت سیاسی و اجتماعی نامزدهای اصلاح طلب مثل آقای روحانی و آقای عارف در رقابت درون چارچوب با اصولگرایان نیست. اتفاقاً زمانی که صدای آمریکا و اسرائیل خاموش شود اصلاح طلبان واقعی می توانند خیلی بهتر و جدی تر از گذشته وارد رقابت با اصولگرایان شوند.

اما در این بین راه حل های پیش روی اصولگرایان برای ائتلاف سیاسی و یا وحدت گفتمانی چیست؟

اولین سناریو و راه حل پیش روی اصولگرایان احیای ایده حضور تیمی در انتخابات است. یعنی اصولگرایان در این دور از انتخابات به جای معرفی یک نامزد یک تیم کارآمد به مردم معرفی کنند و به جای آنکه یک نامزد را در معرض رأی مردم قرار دهند یک کابینه از نیروهای قوی اصولگرا در یک الگوی ائتلافی را به رأی مردم بگذارند. این راه حل به شرط ایجاد روحیه ائتلاف بین اصولگرایان فرهنگ سیاسی در کشور را ارتقا می دهد و شانس پیروزی اصولگرایان را در مرحله اول بسیار بالا می برد.

راه حل دوم حضور دو نامزد اصولگرا در انتخابات با این ملاحظه است که انتخابات به دور دوم کشیده می شود. یک نامزد اصولگرا نماینده جناح میانه رو و یک نامزد نماینده جناح انقلابی تر بین اصولگرایان باشد. در این الگو ترجیح بین این دو جریان به خود مردم واگذار می شود.

راه حل سوم توافق گفتمانی بر یک نامزد واحد انقلابی است که می تواند تمام جریانات اصولگرا را به همدیگر وصل نماید. این نامزد باید مانند یک نخ تسبیحی باشد که بتواند اصولگرایان سنتی و جدید را به هم پیوند بزند و در عین حال قابلیت های گفتمانی جریان مقاومت و تدبیر برای پیشرفت را داشته باشد.
https://shoma-weekly.ir/osEXL2