ایشان مسئلهی اول کشور را مسئلهی اقتصادی خواندند و افزودند: فعالیتهای دولت باید با گسترش خدمات ادامه پیدا کند اما با همهی تلاشها وضع اقتصادی کشور تعریفی ندارد و بسیاری از مردم در فشار شدید گرانی و مشکلات هستند.
حضرت آیتالله خامنهای حل مشکلات اقتصادی را در درجهی اول در گرو اعتقاد قلبی مسئولان به چند مسئله دانستند
وضع اقتصادی تعریفی ندارد؛مردم درفشارند
نمونه هایی از نامطلوبی وضع اقتصاد کشور بقرار زیر است :
# تکرار تجربه سیاستگذاری دستوری ارز و اثر منفی آن بر فضای کسبوکار
# بدهی دولت به بخش خصوصی بطوریکه در بودجه سال ۹۷/ ۱۱۰ هزار میلیارد تومان برای پرداخت بدهیهای دولت پیشبینی شده که 50هزار میلیارد تومان برای پرداخت بدهیهای دولت به بخش خصوصی پیشبینی شده
# رشد منفی سرمایهگذاری برای سال 97 . با توجه به ارزیابی های صورت گرفته می توان گفت ۱۱ عامل «بازده بازارهای دارایی و تاثیر آن بر انگیزه سرمایه گذاری در بخش های مختلف»، «شکاف قابل ملاحظه تشکیل صنعتی و مستغلات»، «عدم توسعه بخش خصوصی از طریق خصوصی سازی واقعی»، «وضعیت نامناسب محیط سرمایه گذاری و محیط کسب و کار»، «وضعیت نامطلوب رقابت پذیری صنعتی صنایع کشور»، «ریسک سرمایه گذاری بالا»، «اثر سوء وضعیت رکودی و فقدان تقاضای موثر بر توسعه سرمایه گذاری»، «افزایش نرخ ارز»، «بالا بودن هزینه تامین مالی سرمایه گذاری صنعتی جدید»، «ساختار دو قطبی بخش صنعتی و حاکمیت انحصارات» و «اثرشکاف میان شاخص قیمت مصرف کننده و تولیدکننده برانگیزه سرمایه گذاری» موجب شده تا شاهد روند نامطلوب در سرمایه گذاری صنعتی در کشور باشیم.
با توجه به موانع ذکر شده می توان گفت یکی از علل کاهش سرمایه گذاری در بخش مولد اقتصاد مربوط به ساختار بازدهی بازارهای موازی صنعت در اقتصاد کشور است، به این صورت که به طور معمول فعالیت های مولد اقتصادی دارای ریسک بالا و بازدهی پایین است و قادر به رقابت با بازارهای موازی مانند بازارهای مسکن، طلا، ارز و بازار سهام در جذب سرمایه نیستند. به همین دلیل در کشور در سال های اخیر سرمایه از بخش مولد خارج شده و به بازارهای مذکور انتقال یافته است.
# ایران به عنوان دارنده مزمنترین تورم دنیا به ثبت رسیده است. در حالی که کمتر پیش آمده که قیمت نفت در دامنه میانگین خود قرار گرفته باشد، بلکه معمولا در دو طیف کم و زیاد قرار میگیرد و این تورم مزمن ۲۰ درصد را برای اقتصاد ایران رقم میزند.
# یکی از چالشهای اصلی در سال 97 عدم ارتباط با بانکهای بینالمللی. ضمن اینکه دلارهای نفتی نیز به آسانی به مبدا صادرات برنمیگردد و تجارت خارجی در بند دیپلماسی سیاسی گرفتار است. در کنار همه اینها نباید فراموش کرد که با حذف دلار و دریافت معادل آن به ارزهای دیگر، هزینههای مبادله به شدت افزایش یافته که تاثیر آن بر افزایش قیمتهای داخلی اجتناب ناپذیر است.»
# بودجه ۹۶ با کسری ۴۰ تا ۴۵ هزار میلیارد تومانی رو برو بودواین کسری برای بودجه سال ۹۷ هم قابل پیش بینی است. زیرا منابع پیشبینی شده درآمدی در سال ۹۷ کاهش پیدا میکند.
# بی راه نیست اگر بگوییم که سال 97 ضمن اینکه بحران آب ادامه خواهد داشت، علاوه بر عوارض زیست محیطی، مسلما رشد کشاورزی را کاهش میدهد.»
# «به نظر نمیرسد که در سال 97 منابع بودجه به ویژه منابع نفتی و مالیاتی محقق شود. درباره منابع نفتی عوامل خارجی اعم از سیاسی و اقتصادی موثر هستند. شیل اویل آمریکا دوباره شروع به تولید کرده است که حدود ۵ تا ۶ میلیون بشکه در روز از تقاضای بینالمللی خواهد کاست. حتی اگر پیشبینی نفت بشکهای ۵۵ دلار در بودجه هم به واقعیت بپیوندد، در غیاب سرمایه گذاری، عدم تزریق گاز به چاههای نفت، کاهش تولید و عدم بازگشت به موقع ارزهای ناشی از فروش نفت، دولت با کمبود منابع مواجه خواهد شد.»
# خروج آمریکا از برجام سرمایه گذاران خارجی را در سرمایه گذاری حتی در حوزههای سودآور نفتی مردد کرده و این موضوع سبب کاهش رشد اقتصادی میشود. زیرا یکی از موثرترین عوامل در رشد اقتصادی سرمایه گذاری داخلی و خارجی است. متاسفانه سرمایههای داخلی در غالب اختلاسها و دزدیها از کانال تولید عبور نخواهند کرد که به رشد اقتصادی و اشتغال منجر شود. براساس اطلاعات منتشره از سوی موسسه مطالعات اقتصادی بامداد، رشد اقتصادی سال ۹۷ غریب به ۹/۳ درصد پیشبینی شده است که کمتر از سال ۹۶ خواهد بود.»
# «در چنین شرایطی دولت برای جبران کمبود درآمد به وضع انواع عوارض میپردازد تا آنچه کسری دارد، از جامعه به دست بیاورند.لذا درسال97 کمر آحاد آسیب پذیر و متوسط زیر بار عوارض متعدد که ماهیت آنها هم مشخص نیست، خمیدهتر میشود. از سوی دیگر کاهش سود بانکی به ۱۵ درصد سبب شد تا بانکها از بسیاری از منابع خود تهی شوند و بازار ارز و سکه پرتلاطم شود و تولید ضربه بخورد.»
# دورنمای مسکن هم چندان رضایت بخش نیست، «با وجود تقاضای موثر، قدرت خرید مردم برای خرید مسکن کافی نیست. آشکار است که مردم بی پول شده اند. ضمن اینکه صدور اوراق مشارکت ۲۰ درصدی هم بانکها را از سپردههای ۱۵ درصدی مردم تهی میکند و این موضوع به بدهیهای دولت، از لحاظ اصل و فرع میافزاید که دولت آینده باید تاوانش را پرداخت کند. البته نباید این نکته را هم نادیده گرفت که مبالغ فروش این اوراق مصروف هزینههای دولتی میشود که برای طرفهای هزینه، تقاضا ایجاد میکند که عرضهای در مقابلش شکل نگرفته است؛ لذا قیمتها بالا میرود و بانکها هم به سبب کاهش منابع اعتباری قادر به اعتای تسهیلات به تولید کنندگان نیستند. از سوی دیگر وجود نرخ سود ۲۰ درصدی گواهی سپرده ریالی و اوراق مشارکت ۲۰ درصدی بانکهارا در خطر قرار میدهد.»
13راه حل مشکلات اقتصادی
حضرت آیتالله خامنهای حل مشکلات اقتصادی را در درجهی اول در گرو اعتقاد قلبی مسئولان به چند مسئله دانستند
و افزودند: باید عمیقاً باور کنیم که مشکلات اقتصادی با تکیه بر ظرفیتهای فراوان داخل کشور قابل حل است و نسخههای غربی نه در زمینهی اقتصاد و نه در عرصههای دیگر نظیر جمعیت، حلّال مسائل و دشواریهای کشور نیستند.
ایشان دومین راه حل را: سپردن کارها به خارجیها با توجه به بدقولیهای آنها باید فقط در حد اضطرار باشد و فقط وقتی از امکانات داخلی مأیوس شدیم سراغ دیگران برویم.
معظم له دربیان سومین راه حل؛ با اشاره به منابع و ذخایر طبیعی و معدنی، ظرفیتهای سرزمینی، نیروی انسانی جوان و تحصیلکرده، دسترسی به آبهای بینالمللی و دیگر نقاط قوت کشور، تأکید کردند: کارشناسان معتقدند اگر ایران از این ظرفیتها بهدرستی استفاده کند جزو اقتصادهای پیشرفته خواهد شد.
ایشان چهارمین راه حل را: برنامهریزی و تدبیربراساس واقعیتهای موجود دانستند.
رهبر انقلاب با اشاره به جلسهی چند هفته پیش با مسئولان کشور دربارهی مسائل اقتصادی،پنجمین راه حل رااجرای: تصمیمات آن جلسه و پیگیری با جدیت آنها دانستند.
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به اینکه آمریکاییها وزارت خزانهداری خود را به اتاق جنگ علیه ایران تبدیل کردهاند، ششمین راه حل را:تشکیل ستاد مقابله با این شرارت دشمن در مرکز اقتصادی دولت و وزارت خارجه برای کمک به این مسئله اعلام نمودند
رهبر انقلاب هفتمین راه حل را : اقتصاد مقاومتی دانستند که علاج همهی مشکلات کشور است و امروز با توجه به اقدامات دشمن، باید بخشهایی از اقتصاد مقاومتی در اولویت قرار گیرد.
حضرت آیتالله خامنهای هشتمین راه حل را :، «اقتصاد مردمی» و ورود واقعی مردم به عرصهی اقتصادبعنوان امری کاملاً ضروری خواندند و افزودند: اقتصاد دولتی جواب نمیدهد و همانگونه که بارها گفتهام باید سیاستهای اصل ۴۴ جدی گرفته شود و بخش خصوصی را وارد میدان کنیم.
رهبر انقلاب در تبیین نهمین راه حل مشکلات اقتصادی به فلسفهی تشکیل صندوق توسعهی ملیکه برای کمک به بخش خصوصی ایجادشده خاطرنشان کردند: این صندوق کاملاً در اختیار دولت است اما منابع صندوق باید در اختیار فعالان بخش خصوصی قرار گیرد و نباید صرف مصارف جاری شود.
حضرت آیتالله خامنهای دهمین راه حل را: عبور ازاقتصاد نفتی ؛بعنوان عیب اساسی اقتصاد ایران خواندند و خاطرنشان کردند: ۲۰ سال پیش گفتیم باید به جایی برسیم که هر وقت اراده کردیم درِ چاههای نفت را ببندیم و این ممکن است.
رهبر انقلاب افزودند: امروز ما اسیر نفت هستیم چرا که قیمتگذاری و خرید یا عدم خرید آن دست دیگران است. این وضع باید تغییر کند و نفت بهعنوان سرمایهی ملی، واقعاً در اختیار ما باشد و وابستگی به آن را روزبهروز کم کنیم.
امام خامنه ای یازدهمین راه حل را :اهمیت دادن به اقتصاد دانشبنیان،و توجه به جوانان کارآفرین در رسانهها دانستند.
معظم له دوازدهمین راه حل مشکلات اقتصادی را: تقویت تولید داخل، اهمیت فراوان به کالای ایرانی و خودداری مطلق همهی دستگاهها از خرید محصولات غیر ایرانی اعلام نمودند.
ایشان بعنوان سیزدهمین راه حل ؛ اصلی کلی رامورد تأکید قراردادندکه: مسائل اقتصاد را نباید به برجام و امثال آن گره بزنیم، دیدید با برجام هم مشکل اقتصاد درست نشد، بنابراین اقتصاد به عوامل دیگری نیاز دارد.
بعضی مشکلات سیاسی اجتماعی ازنگاه نخبه گان؟
وضعیت امروز کشور در حالت عجیبی قرار گرفته و دولتی که خود مسئول اجرایی کشور است به مروج تئوریهای غربی بدل گشته و با فراموش کردن عموم مردم، موجب نارضایتی اجتماعی و اعتراض مردم به عدم رسیدگی به وضع معیشتی شان است .
مسئولین امر هیچ استراتژی و برنامهای برای فضای فرهنگی دانشگاهها ندارند، امروز فضای عمومی دانشگاهها بیصاحب مانده و دانشگاههای ایران عملا دانشجویانی تربیت میکنند برای یک رژیم سکولار نه یک نظام اسلامی، ولنگاری فرهنگی در دانشگاهها موج میزند و روز به روز شاهد گسترش فساد اخلاقی و اعتیاد در دانشگاهها هستیم.
شورای عالی انقلاب فرهنگی امروز تبدیل به یک دستگاه سند ساز شده، اسنادی که هیچ ضمانت اجرائی ندارند و نظارتی هم بر اجرا یا عدم اجرای آنها نمیشود.
آرمان رفع محرومیت به عنوان یکی از اهداف نظام مقدس جمهوری اسلامی و از تاکیدات اصلی بنیان گذار کبیر انقلاب و شما می باشد که با گذشت 4 دهه از عمر پر برکت این نظام ، هنوز با شرایط ایده آل فاصله ها دارد.
عدهای در این کشور در پنهان و عیان، بیشرفانه فردای بعد از رهبری را برنامه ریزی میکنند و یاللعجب از شیطان و دسیسه هایش. اینان در اتاقهای فکر خود با نقشههای دنیوی سعی بر تغییر ماهیت انقلاب بعد از ایشانرا دارند چون میدانند تا رهبری هست علم انقلاب نمیافتد، تا رهبری هست کوتاه نمیآید، تا امام خامنه ای هستند نمیگذارند انقلاب خمینی کبیر با تمام فراز و فرودها به خاطر خون های به خاک ریخته شهدا و ایثاری که ملت انجام داده است به موزه تاریخ بپیوندد.
عدهای از جریان غرب گرا ,پس از حاجت نگرفتن از کاخ سفید به پنجرههای کاخ الیزه و باکینگهام دخیل بستهاند
امروز شاهد عدم بسط مفهوم مردمسالاری در حوزه های فرهنگی، رسانه ای و اقتصادی هستیم که عاملی اثرگذار در تحقق ناقص مردمسالاری سیاسی نیز هست.
به نظر میرسد مجموعه نهادهای نظام حتی مجموعه های انتصابی و انقلابی ، برنامه درستی برای «تربیت» و «بهکارگیری» جوانان مومن انقلابی در عرصههای «تصمیمسازی» و «تصمیمگیری» ندارند.
«هزینه کردن از استقلال کشور» در مواجهه با استکبار جهانی ایده همیشگی یک جریان سیاسی برای رفع مشکلات کشور بوده است. ایدهای که ما آن را ارتجاع نسبت به اصول متعدد قانون اساسی میدانیم. ارتجاعی که یکی از مهمترین شاخصههای آن تجربه ناپذیریست.
ساده زیستی و دوری از اشرافی گری، توجه به محرومان و مستضعفان؛ عدالت در توزیع آموزش، بهداشت و خدمات عمومی؛ عدالت قضایی و استفاده از همه ظرفیتها و منابع انسانی، ارزشهای والایی بودند که در ابتدای انقلاب به عنوان شعارهایی اساسی مطرح شد. روی گرداندن از این ارزشها، اعتمادها را خدشهدار کرده و مانعی جدی برای گفتوگو میان مردم و حاکمیت است.
جریان مدعی آزادی، عرصه فرهنگی کشور را قبضه کرده است، اما برنمیتابد که کارگردانی برخلاف دیدگاههای آنها فیلمی برای مدافعان امنیت کشور بسازد و با ناجوانمردانهترین روشها، ترور شخصیتیش میکنند.
عدم شفافیت باعث شده مفسدین بهجای مستضعفین احساس امنیت کنند و اعتماد عمومی به قوه قضائیه سلب شود. اجرای عدالت یکچیز است و احساس عدالت چیز دیگر. مردم وقتی میبینند با یک آفتابهدزد بهتندی برخورد میشود؛ اما تاکنون برخوردی نظیر آنچه امیرالمؤمنین با ابنهَرَمه انجام دادند؛ با مدیر متخلف جمهوری اسلامی صورت نگرفته است؛ به کلیت نظام بدبین میشوند و میگویند نکند اینها همه با همند؟
عارض منافع و حضور ذینفعان در حکومت در کشورمان بی داد میکند! اگر قوانین به نفع مردم و عدالت تصویب نشده و یا اجرا نمیشود، به خاطر وجود مدیرانِ دوزیستی است که سر در آخور حکومت دارند و از این وضع نفع میبرند. این امر خود باعث بازتولید بیعدالتی در کشور شده است.
انتخابات ضروری است و فراوردههای مثبتی برای جمهوری اسلامی و جامعه ایران داشته است، ولی از بعد منفی انتخابات هم نباید غفلت بکنیم. انتخابات باعث شده است نظام سیاسی آنقدر دچار روزمرگیهای خودش شود که ضرورتهای دراز مدت منافع و مصالح عمومی را واگذار کند و به تعویق بیاندازد.
متاسفانه در جمهوری اسلامی در بعضی مواقع که تعداد آن خیلی زیاد شده است. آدم احساس میکند در درون ساخت سیاسی یک اجماع نسبی بر سر دستور کار مشترک وجود ندارد؛
مشکلات از نگاه رهبری
نیاز عمده امروز کشور ما عدالت است مردم از تبعیض رنج می برند مسئولان کشور که بحمدالله مسئولان ارشد کشور مؤمن و پاکیزه اند اگر آنچه را که نیاز حقیقی مردم است می خواهند باید به عدالت بیندیشند اگر فکر و اندیشه عدالت در دلها زنده باشد آنگاه فرصت کار و توفیق برای بازکردن گره ها یکی یکی بوجود خواهد آمد بیکاری و تنبلی اقتصادی و مشکلات مردم که در زمینه های فرهنگی وجود دارد حل شود و رشد علم در دستگاه ها ممکن خواهد شد بیانات رهبری در دیدار اعضای هیئت دولت 4/6/81
«یکی دیگر از عیوب و آفتها عدم اتحاد کلمه است مسئولان باید مواضع واحدی اتخاذ کنند بخصوص در مسائل جهانی و مسائل عمده کشور وقتی که اندک اختلاف در مسئولان پیدا می شود شما می بینید رادیوهای بیگانه چگونه اینها را بزرگ و چند برابر می کنند حتی آن جایی که اختلاف نیست اختلاف را جعل می کنند برای این که نشان دهند بین مسئولان اتحاد کلمه نیست آنها از جمع منسجمی که با هم کار کنند و همدل باشند خیلی می ترسند خوشبختانه ترکیب قانون اساسی ما راه حل مشکلات را معین کرده است رهبری را به عنوان محور در نقطه مرکزی همه مسئولان قرار داده است این امکان و فرصت خیلی بزرگ است تا مسئولان بتوانند با وحدت کلمه با همدیگر کار کنند.» بیانات در جمع جوانان اصفهان ۸۰.۸.۱۲
راه حل مشکلات از نظر رهبری
اگر خدای متعال توفیق دهد که رئیسجمهورِ کارآمدِ باکفایتِ پُرنشاطِ شادابی که علاقهی به مردم و علاقهی به عدالت و علاقهی به رفع فساد و تبعیض برای او در درجهی اولِ برنامهها قرار داشته باشد، سر کار بیاید، من به شما عرض بکنم که بسیاری از مشکلات اساسی این کشور - چه مسائل داخلی و چه مسائل خارجی - حل خواهد شد. ۱۳۸۴/۰۲/۱۱
نظام اسلامی باید به معنای واقعی کلمه، اسلامی باشد و روزبهروز به مبانی اسلام نزدیکتر شود؛ این است که گرههای فروبسته را باز میکند، این است که مشکلات را حل میکند، این است که به جامعه عزت و اقتدار میدهد، این است که طرفداران نظام جمهوری اسلامی را در همه جای دنیا بیشتر خواهد کرد. ۱۳۸۸/۰۶/۲۰
اگر میخواهیم مشکلات این کشور حل بشود، اگر میخواهیم این کشور عزّت پیدا کند، رفاه پیدا کند، کشوری بشود که از لحاظ پیشرفتهای مادّی و معنوی و اخلاقی و فرهنگی الگو بشود، باید راه انقلاب را ادامه بدهیم؛ انقلاب،راه علاج منحصر این کشور بود و هست و در آینده هم خواهد بود. ۱۳۹۵/۰۸/۲۶
این نسل جوانی که امروز ما داریم، اگر در ده سال آینده، بیست سال آینده و در دورهها و مرحلههای آیندهی این کشور بتوانیم آن را حفظ کنیم، همهی مشکلات کشور را اینها حل میکنند؛ با آن آمادگی، با آن نشاط، با آن شوقی که در نسل جوان هست، و با استعدادی که در ایرانی وجود دارد. پس ما مشکل اساسی برای پیشرفت نداریم. ۱۳۹۱/۰۷/۱۹
خیلی از مشکلات جامعهی ما با فرهنگسازی حل میشود. توجه بکنید که امروز، عمدهقوای دشمنان ما در جبههی فرهنگی دارد کار میکند. این جنگهای روانی، این فعالیتهای فرهنگی، این بودجههای پنهان و آشکاری که برای منحرف کردن ذهنها میگذارند، همهاش مربوط به مسئلهی فرهنگ است. ۱۳۸۶/۰۶/۰۴
مشکلات، تحمیلی است. علاوه بر ضعفها و فتورها و بیفکریها و عقب ماندگیهایی که در طول زمان بر ملت و کشور ما تحمیل شد، فشارهای دشمن هم زیاد است. در این محیطِ حقیقتاً جنگ احزابی، مسؤولان نظام وظیفه دارند از همه توانشان استفاده کنند؛ برای این که بتوانند یک قدم جلو بروند و کاری انجام دهند و یکی از مشکلات را حل کنند و گرهها را بگشایند؛ و این با اخلاص، با صفا، با همکاری، با حفظ آن مبانیای که این انقلاب براساس آن بهوجود آمد، ممکن است.
عمل به قانون اساسی، علاج اساسی دردهای این کشور است. و عمل هم متوقّف بر این است که عناصر عمل کننده؛ چه آنهایی که مجاری اجرای قانون اساسی را معیّن میکنند - مثل دستگاههای قانونگذاری - چه کسانی که آن را اجرا میکنند - مثل قوّه مجریّه - چه کسانیکه عدالت و تخلّفها را مورد ملاحظه قرار میدهند - مثل قوّه قضاییّه - و همه دستاندرکاران این کشور، در مقام عمل، اخلاص و صفا و مسؤولیت و انجام وظیفه را ملاک خودشان قرار دهند. این اساس قضیه است.
۱۳۷۹/۰۳/۲۹
اشتباهاتی که کردیم در اوایل انقلاب که همینطور اصرار کردیم بر اینکه همهچیز بایست متعلّق و در اختیار دولت باشد و چیزهای جزئیِ کوچک زندگی را هم ما سپردیم به دولت، خب نتیجهاش همین چیزها است؛ اینها را بایستی علاج کرد.
به نظر ما اگر اینجور فکر کنیم و اینجور حرکت بکنیم، مشکلات حل خواهد شد؛ یعنی ما در مشکلات، وابستهی به عطف محبّت طرف مقابل نخواهیم بود؛ ۱۳۹۳/۱۲/۲۱
مردم از اعماق وجودشان نظام اسلامی را میخواهند؛ منتها از این نظام اسلامی توقّعاتی دارند و این توقّعات باید برآورده شود. این توقّعات، بحق هم هست؛ توقّع عدل و رفاه و پیشرفت در امور زندگی و برطرف شدنمشکلات و کم شدن شکافهای طبقاتی و برخوردار نشدن عزیزانِ بیجهت در میدان سیاست و ادارهی کشور را دارند. این توقّعات، توقّعات درستی است؛ همین چیزهایی است که اسلام به ما و مردم یاد داده؛ اینها تعلیمات اسلامی است. رفتار بزرگان صدر اسلام و کسانی که الگوی مردم و الگوی ما هستند، برای ما نقل شده؛ این جزو فرهنگ ملت ما در طول سالهای متمادی است. ما باید به این توقّعات عمل کنیم؛ حتّی اگر لازم است، باید بر خودمان سخت بگیریم و فشار بیاوریم تا بتوانیم آنچه را که بر عهدهی ماست، انجام دهیم و انشاءاللَّه بر مشکلات فائق آییم. مردم نظام را دوست دارند؛ ما هستیم که وظیفه داریم طبق موازین نظام اسلامی در همهی بخشها عمل کنیم. ۱۳۸۱/۱۲/۱۳
آرمانها در کوتاهمدّت تحقّق پیدا نمیکند؛ اگر بخواهیم این آرمانها در جامعه تحقّق پیدا کند، یک حرکت بلندمدّت لازم دارد. یعنی چه؟ یعنی زنده بودن انقلاب. ببینید! اینکه مدام میگوییم انقلابی باشیم، انقلابی بمانیم، معنایش این است. اگر چنانچه انقلاب استمرار پیدا کرد، تحقّق این آرمانها ممکن خواهد شد؛ اگر چنانچه این استمرار با آگاهی و هوشیاری و دقّتِنظر و مانند اینها باشد، تحقّق این آرمانها قطعی خواهد شد؛ امّا اگر وسط راه به این نتیجه رسیدیم که انقلاب دیگر لازم نیست، دیگر دیوانسالاری و تشکیلات حکومت [باشد، اینها تحقّق پیدا نمیکند]
ما امروز در جامعهمان نیاز مبرم داریم به اینکه آرمانها را مدام تکرار کنیم، مدام بگوییم، مدام روی آن کار کنیم، مدام مطالبه کنیم. این مطالبهگری خیلی چیز خوبی است. مطالبهگریِ آرمانها از آن چیزهایی است که از آن نباید دست برداشت. اگر چنانچه این حجم عظیم و وسیع تهاجم به افکار عمومی از سوی ضدّ انقلاب با این مطالبهگریها مواجه نشود، قطعاً ویرانگری خواهد کرد. یادآوری آرمانها، مطرح کردن آرمانها، خواستن آرمانها، طلبکاری نسبت به تحقّق این آرمانها یک سدّی است در مقابل تخریب افکار عمومی و فضاهای نخبگانی -که متأسّفانه روی فضاهای نخبگانی هم دارند کار میکنند- و فضاهای مدیریّتی؛ که در مواردی هم متأسّفانه بیتأثیر نبوده. اینجا یک لشکری از جوانهای مؤمن و انقلابی لازم است که وارد میدان بشوند، مطالبه کنند آرمانها را و خودشان کمک کنند به تحقّق این آرمانها
[مقابله] با اشرافیگری؛ یعنی در افکار عمومی، اشرافیگری نفی بشود. وابستگیِ فکری نفی بشود.
نظام، اگر چنانچه مشی انقلابی نداشته باشد، به آن آرمانها نخواهد رسید، به دنبال آن آرمانها نخواهد بود و با آن رژیمهای گذشتهی کشور هم هیچ تفاوتی نخواهد داشت و ارزشی ندارد.البتّه انقلابیگری هم فقط در بستر نظام امکانپذیر است؛ ۱۳۹۷/۰۳/۰۷