حسنی که یکی از بازیگران این مجموعه است، معتقد است مسابقه به انگیزه جایزه 20 میلیون تومانی برای بازیگران است، به این دلیل که وضع پرداخت های سینما خراب و نا بسامان است!!! با توجه به این که در قسمت اول این مسابقه تنها 20 ساعت از 70 مسابقه گذشته است، به نظر میرسد که ابوطالب و سرمایه گذار کار کیسهی بزرگی برای این کپی برنامه دوخته باشند.
سید مجتبی مومنی
سود حمله آمریکا به عراق
وقتی آمریکا به عراق حمله کرد، هیچ کس فکر نمیکرد عده ای غیر از غربی ها و سازنندگان اسلحه و حامیانشان از این حمله سود ببرند. بدیهی بود این حمله کاملا آسیب رسان است به خصوص برای اهالی خاورمیانه. اما به تعبیری عده ای هستند که گاهی شانس در خانه شان را میزند. سعید ابوطالب از جمله کسانی بود که از حمله آمریکا به عراق سود کرد و توانست از این سود خود استفاده حداکثری بکند. او که شاید تا پیش از اسارت حدود پنج ماهه در عراق تنها مستند سازی بود که به تعبیر دوستانش در حوزه ارزش های خود مستند میساخت و از این راه ارتزاق می کرد، بعد از آزادی اش به چهره ای دیگر تبدیل شد. او توانست با استفاده از احساسات پاک مردمی که به خاطر اسارت و سختی هایش او را شناختند راهی مجلس هفتم شود. کسی که تا پیش از انتخابات اظهار نظری در حوزه سیاست از او دیده و یا شنیده نشده بود، تبدیل به نماینده ای پر تب و تاب با برچسب عضویت در کمیسیون فرهنگی مجلس و رئیس کمیته هنر و رسانه شد. از نطق های تند و تیز او به سازمان صدا و سیما و اشکالات سازمان و توجه به ضرورت ارزشی بودن رسانه ملی احتمالا هنوز در آرشیو مجلس باشد، هنوز از تعداد سال های حضور او در مجلس به اندازه انگشتان دو دست نمی گذرد.
بازاری به اسم شبکه ویدیوی خانگی
تا چند سال قبل وقتی فیلم های سینمایی از روی پرده پایین می آمد، دو یا سه مجموعه بودند که فیلم ها را تبدیل به سی دی میکردند و برای فروش راهی موسسات فرهنگی و نه البته سوپرمارکت ها می کردند. بعد از مدتی یکی از این مجموعه ها تغییر سیاست داد و موسسه دیگر هم ورشکست و تنها یک موسسه تقریبا دولتی این کار را دنبال کرد. بعد از مدتی وقتی در نیمه راه دولت نهم قیمت بلیط های سینما یک جهش سعودی پیدا کرد، اقبال عمومی مردم به ویدیوی خانگی بیشتر شدو این اقبال رفته رفته با ورود سریال های فصلی خارجی در فاز اول و راه اندازی فیلم های چند فصلی در فاز دوم ادامه یافت و به خوبی تقویت شد. همین اقبال عمومی و سود آوری این صنعت عده ای از سرمایه داران و بعضا هنرمندان را متوجه این شبکه کرد. موسساتی هم برای این بازار تاسیس شدند و حالا بجای این که تنها در مراکز فرهنگی به فروش برسد، در سوپر مارکت ها و اسباب بازی فروشی ها هم به فروش می رسد. همه ی این مقدمه شروع فصل جدیدی در صنعت فیلم سازی کشور بود. فیلم هایی که بعضا دارای طنزهای بی پایه بود و حتی فیلم هایی که اقبالی در سینما نشد به این شبکه سرازیر می شد.
رالی ایرانی
چند وقت قبل بنرها و پوسترهایی در سطح شهر ها نصب شد که حکایت از یک فیلم جدید و تاکید متن هم بر روی ژانر جدید داشتنش بود. در تصویر تعدادی از بازیگران و به تعبیر خودشان سوپر استارهای سینما حضور دارند که در ترکیبی مختلط(البته که برایشان عادی است) لبخند به لب ایستاده اند. نکته جالب توجه این که نویسنده و تهیه کنننده اثر سعید ابوطالب - همان عضو کمیسیون فرهنگی مچلس و مستندساز ارزشی- است. فیلم با یک تیتراژ جذاب و دیالوگ های هیجان آور فرزاد حسنی شروع می شود. صحبت هایی که در مورد یک مسابقه هیجان آور است. نمای بعدی ورود بازیگران است، آن ها به ترتیب از ماشین های چند ده میلیونی یا شاید هم چند صد میلیونی شان پیاده می شوند. راننده ماشین شان را تحویل می گیرد و آن ها از روی فرش قرمز وارد مکان جلسه که جایی به اسم (کبابخانه درباری) است می شوند. آرایش های زننده روسری هایی که کاش روی سر نباشد و لبخندهایی که بیشتر وسوسه انگیز و مصنوعی است را هم اگر کنار بگذاریم، مخاطب قرار دادن های مفرد و آشکار کردن روابط پشت دوربینی بازیگران از جمله خصوصیت های این فیلم است. حال این سوال پیش می آید که چه ضرورتی وجود دارد که بخواهیم لایه های پنهان و بعضا نادرست که در بین هنرمندان و بازیگران وجود دارد در بین مردم آشکار شود. مهمانی توجیهی مسابقه دارای غذاهایی اشرافی و چیدمانی بود که شاید به راحتی بتوان گفت شاید تنها چند درصد از مردم به این مدل مهمانی ها عادت داشته باشند. حال این سوال مطرح میشود مردی که توانست از اسارت چند ماهه اش تا کنون چند سال بهره ببرد، در مجلس پرچم ارزشمداری بر علیه سازمان صدا و سیما بلند کند و الان بر صندلی مشاوره معاونت سازمان بنشیند، برای دفاع از کدام ارزش، سوپر استارها با آرایش های زننده و شوخی های نابجا و بدون رعایت هیچ حریمی به عنوان محرم یا نامحرم چنین به بازی وا می دارد. واقعا مسابقه ای که هر کدام از مرحله های آن به اعتراف مجری در قسمت اول بازی بوده و غیر واقعی است با این حجم از هزینه، ترویج بی بند و باری چه ضرورتی دارد؟
حسنی که یکی از بازیگران این مجموعه است، معتقد است مسابقه به انگیزه جایزه 20 میلیون تومانی برای بازیگران است، به این دلیل که وضع پرداخت های سینما خراب و نا بسامان است!!! با توجه به این که در قسمت اول این مسابقه تنها 20 ساعت از 70 مسابقه گذشته است، به نظر میرسد که ابوطالب و سرمایه گذار کار کیسهی بزرگی برای این کپی برنامه دوخته باشند.
سود حمله آمریکا به عراق
وقتی آمریکا به عراق حمله کرد، هیچ کس فکر نمیکرد عده ای غیر از غربی ها و سازنندگان اسلحه و حامیانشان از این حمله سود ببرند. بدیهی بود این حمله کاملا آسیب رسان است به خصوص برای اهالی خاورمیانه. اما به تعبیری عده ای هستند که گاهی شانس در خانه شان را میزند. سعید ابوطالب از جمله کسانی بود که از حمله آمریکا به عراق سود کرد و توانست از این سود خود استفاده حداکثری بکند. او که شاید تا پیش از اسارت حدود پنج ماهه در عراق تنها مستند سازی بود که به تعبیر دوستانش در حوزه ارزش های خود مستند میساخت و از این راه ارتزاق می کرد، بعد از آزادی اش به چهره ای دیگر تبدیل شد. او توانست با استفاده از احساسات پاک مردمی که به خاطر اسارت و سختی هایش او را شناختند راهی مجلس هفتم شود. کسی که تا پیش از انتخابات اظهار نظری در حوزه سیاست از او دیده و یا شنیده نشده بود، تبدیل به نماینده ای پر تب و تاب با برچسب عضویت در کمیسیون فرهنگی مجلس و رئیس کمیته هنر و رسانه شد. از نطق های تند و تیز او به سازمان صدا و سیما و اشکالات سازمان و توجه به ضرورت ارزشی بودن رسانه ملی احتمالا هنوز در آرشیو مجلس باشد، هنوز از تعداد سال های حضور او در مجلس به اندازه انگشتان دو دست نمی گذرد.
بازاری به اسم شبکه ویدیوی خانگی
تا چند سال قبل وقتی فیلم های سینمایی از روی پرده پایین می آمد، دو یا سه مجموعه بودند که فیلم ها را تبدیل به سی دی میکردند و برای فروش راهی موسسات فرهنگی و نه البته سوپرمارکت ها می کردند. بعد از مدتی یکی از این مجموعه ها تغییر سیاست داد و موسسه دیگر هم ورشکست و تنها یک موسسه تقریبا دولتی این کار را دنبال کرد. بعد از مدتی وقتی در نیمه راه دولت نهم قیمت بلیط های سینما یک جهش سعودی پیدا کرد، اقبال عمومی مردم به ویدیوی خانگی بیشتر شدو این اقبال رفته رفته با ورود سریال های فصلی خارجی در فاز اول و راه اندازی فیلم های چند فصلی در فاز دوم ادامه یافت و به خوبی تقویت شد. همین اقبال عمومی و سود آوری این صنعت عده ای از سرمایه داران و بعضا هنرمندان را متوجه این شبکه کرد. موسساتی هم برای این بازار تاسیس شدند و حالا بجای این که تنها در مراکز فرهنگی به فروش برسد، در سوپر مارکت ها و اسباب بازی فروشی ها هم به فروش می رسد. همه ی این مقدمه شروع فصل جدیدی در صنعت فیلم سازی کشور بود. فیلم هایی که بعضا دارای طنزهای بی پایه بود و حتی فیلم هایی که اقبالی در سینما نشد به این شبکه سرازیر می شد.
رالی ایرانی
چند وقت قبل بنرها و پوسترهایی در سطح شهر ها نصب شد که حکایت از یک فیلم جدید و تاکید متن هم بر روی ژانر جدید داشتنش بود. در تصویر تعدادی از بازیگران و به تعبیر خودشان سوپر استارهای سینما حضور دارند که در ترکیبی مختلط(البته که برایشان عادی است) لبخند به لب ایستاده اند. نکته جالب توجه این که نویسنده و تهیه کنننده اثر سعید ابوطالب - همان عضو کمیسیون فرهنگی مچلس و مستندساز ارزشی- است. فیلم با یک تیتراژ جذاب و دیالوگ های هیجان آور فرزاد حسنی شروع می شود. صحبت هایی که در مورد یک مسابقه هیجان آور است. نمای بعدی ورود بازیگران است، آن ها به ترتیب از ماشین های چند ده میلیونی یا شاید هم چند صد میلیونی شان پیاده می شوند. راننده ماشین شان را تحویل می گیرد و آن ها از روی فرش قرمز وارد مکان جلسه که جایی به اسم (کبابخانه درباری) است می شوند. آرایش های زننده روسری هایی که کاش روی سر نباشد و لبخندهایی که بیشتر وسوسه انگیز و مصنوعی است را هم اگر کنار بگذاریم، مخاطب قرار دادن های مفرد و آشکار کردن روابط پشت دوربینی بازیگران از جمله خصوصیت های این فیلم است. حال این سوال پیش می آید که چه ضرورتی وجود دارد که بخواهیم لایه های پنهان و بعضا نادرست که در بین هنرمندان و بازیگران وجود دارد در بین مردم آشکار شود. مهمانی توجیهی مسابقه دارای غذاهایی اشرافی و چیدمانی بود که شاید به راحتی بتوان گفت شاید تنها چند درصد از مردم به این مدل مهمانی ها عادت داشته باشند. حال این سوال مطرح میشود مردی که توانست از اسارت چند ماهه اش تا کنون چند سال بهره ببرد، در مجلس پرچم ارزشمداری بر علیه سازمان صدا و سیما بلند کند و الان بر صندلی مشاوره معاونت سازمان بنشیند، برای دفاع از کدام ارزش، سوپر استارها با آرایش های زننده و شوخی های نابجا و بدون رعایت هیچ حریمی به عنوان محرم یا نامحرم چنین به بازی وا می دارد. واقعا مسابقه ای که هر کدام از مرحله های آن به اعتراف مجری در قسمت اول بازی بوده و غیر واقعی است با این حجم از هزینه، ترویج بی بند و باری چه ضرورتی دارد؟
حسنی که یکی از بازیگران این مجموعه است، معتقد است مسابقه به انگیزه جایزه 20 میلیون تومانی برای بازیگران است، به این دلیل که وضع پرداخت های سینما خراب و نا بسامان است!!! با توجه به این که در قسمت اول این مسابقه تنها 20 ساعت از 70 مسابقه گذشته است، به نظر میرسد که ابوطالب و سرمایه گذار کار کیسهی بزرگی برای این کپی برنامه دوخته باشند.