نصیحتم کن، دلالتم کن، ارشادم کن و بگو که غم، حق است و غم تو ، بخش کوچکی از حق؛ اما هرگز مخواه که، زار نزنم... همدردی کن، دلداری بده، نوازش کن، اما هرگز مگو که گریستن، دردی را درمان نخواهد کرد.گریستن به خاطر شفای انسان نیست، به خاطر وفای انسان است...

فاطمه حسینی- غم، مرز ندارد. اگر تن بسپاری به گریستن، گریه دیگر بند نخواهد امد. اگر خودخوری کنی، اندرونت از حیات تهی می شود و هیچ کس به فریادت نمی رسد. آنکس که میتواند گریه نکند و می کند، غم او صورت غم است نه ذات غم. غلبه کن! ریشه سوز کن! خلاص کن خودت را. اندوه را بتکان از خویش! کمر راست کن! گذشته را رها کن! فردا باز آفتابی ست. چشمه ای هست، امیدی هست...
- نصیحتم کن، دلالتم کن، ارشادم کن و بگو که غم، حق است و غم تو ، بخش کوچکی از حق؛ اما هرگز مخواه که، زار نزنم... همدردی کن، دلداری بده، نوازش کن، اما هرگز مگو که گریستن، دردی را درمان نخواهد کرد.گریستن به خاطر شفای انسان نیست، به خاطر وفای انسان است...