1- ایجاد جنگ ادراکی و محاسباتی در مسئولین جمهوری اسلامی و وادار ساختن مسئولین به محاسبه مجدد پیرامون اهداف و منافع و امنیت ملی
2- ایجاد اشتباه در محاسبات مسئولین و پذیرش اراده سلطه‌گران
3- از بین بردن عزت و اعتماد به نفس ملی در مسئولان و مردم ایران
4- خدشه‌دار کردن همبستگی و انسجام ملی و دو قطبی‌سازی جامعه و مسئولین
5- تضعیف قدرت نرم جمهوری اسلامی و افول جایگاه الهام‌بخش آن برای آزادیخواهان و کشورهای اسلامی
6- نفوذ سیاسی، فرهنگی و اقتصادی دوباره در ایران
7- هدر دادن فرصت‌ها و معطل نگه داشتن ظرفیت‌های داخلی برای پیشرفت و توسعه عزتمندانه
8- اثبات شد که طرف مقابل ما به شدت اهل فریب و دروغ و نقض عهد و حرکت در خلاف جهت صحیح است
9- به گفته نیویورک تایمز هدف نهایی فشارهای غرب در مذاکرات با مردم ایران این است که اصلاح‌طلبان مجددا روی کار بیایند. تا راه را برای نفوذ غرب هموار سازندبنابر این تجربه نشان داد که آمریکا به بهانه مذاکرات می‌خواهد از طریق تاثیرگذاری بر انتخابات آینده قدرت را تغییر دهد
10- در طی این مدت مذاکرات تلاش دشمن برای جاسوسی مجازی، شناسایی و ترور دانشمندان هسته‌ای نیز تجربه دیگری را رقم زد که آنها از مذاکرات برای ضربه زدن و نابود کردن صنعت هسته‌ای ایران استفاده می‌کنند.
سهل‌انگاران در مذاکره
رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار خود با فرماندهان و کارکنان نیروی دریایی سپاه در 15/7/94 فرمودند: عده‌ای در قضیه مذاکره و مسئله مذاکره، سهل‌انگاری می‌کنند، سهل‌اندیشی می‌کنند. مطلب را درست نمی‌فهمند. حالا بعضی بی خیالند(بی خیالان جامعه، که هر چه پیش بیاید برایشان اهمیتی ندارد، مصالح کشور از بین برود یا منافع ملی نابود شود) که حالا با آنها کاری نداریم، اما بعضی بی خیال هم نیستند لکن سهل‌اندیشند، عمق مسائل را نمی‌فهمند، وقتی صحبت از مذاکره می‌شود می‌گویند آقا شما چرا با مذاکره با آمریکا مخالفت می‌کنید؟ خب امیرالمومنین هم مذاکره کرد با فلان کس، امام حسین هم مذاکره کرد – خب اینها نشان دهنده سهل‌اندیشی است. نشان‌دهنده نرسیدن به عمق مسئله است این جور نمی‌شود مسائل کشور را تحلیل کرد، با این نگاه عامیانه و ساده‌اندیشانه نمی‌شود به مصالح کشور رسید.
چندی پیش آقای روحانی در توجیه مذاکره با آمریکا گفت: درس کربلا تعامل سازنده و مذاکره است. امام حسین(ع) عمرسعد را به مذاکره دعوت نمود تا با این حرکت خود به ما یاد بدهد که حتی با دشمن خود باید به گونه‌ای رفتار کنیم که دنیا منطق ما را در صحنه مذاکره، پیروز بداند.
این در حالی است که محققان و تاریخ‌شناسان معتقدند این مذاکره نبوده بلکه نهیب و نصیحت بوده و معامله‌ای صورت نگرفته.
رهبر معظم انقلاب با صراحت وجود این نوع افراد با این نوع بینش غلط و سطحی را مشکل کشور می‌دانند.
بنابر این رفتن بسوی مذاکره بدون توجه به اهداف دشمن از مذاکره اقدامی غیرمنطقی و ناشیانه است و امروز پس از تجربه چندین ساله اهداف آمریکا از مذاکره مشخص و برملا شده و آن اهداف با منافع ملی و مصالح ملی کشور منافات دارد و نباید ادامه یابد.
ضررهای مذاکره که موجب ممنوعیت دوباره شد
1- لحن آمریکایی‌ها تندتر و اهانت‌آمیزتر شد.
2- توقعات طلبکارانه بیشتری را در جلسات مذاکرات و تریبون‌های عمومی بیان کردند
3- مذاکره به هیچ چیز کمک نکرد و دشمنی‌ها را کم نکرد بلکه تحریم‌ها را هم افزایش داد
4- این مذاکرات ما را در افکار عمومی ملت‌ها و دولت‌ها به تذبذب متهم می‌کند و غربی‌ها با تبلیغات عظیم خودشان جمهوری اسلامی را دچار انفعال و دوگانگی جلوه می‌دهند
5- وقتی آمریکایی‌ها همدست جنایات صهیونیستها و نسل‌کشی در دیگر کشورهای اسلامی هستند مذاکره با این کشور چه دلیلی دارد
6- مذاکره با آمریکا باز کردن راه نفوذ سیاسی، اقتصادی و فرهنگی است
7-مذاکره با آمریکا نه تنها مشکلات اقتصادی را حل نکرده بلکه می‌خواهد تا 10 سال آینده همچنان باقی بماند
8- سران آمریکا و مذاکره کنندگان با صراحت گفتند که این مذاکرات و توافق اطلاعات آمریکا برای زدن ضربه نظامی به ایران را تکمیل می‌کند
9- آنها از مذاکرات برای افزایش امنیت اسرائیل می‌خواهند استفاده کنند، رژیمی که ایران خواستار نابودی و براندازی آن است
10- مذاکرات مسئولین را از تکیه به ظرفیت‌های داخلی و اجرای سیاست‌های کارساز در حل مشکلات اقتصادی مثل اقتصاد مقاومتی و اجرای اصل 44 باز داشته است
بنابر این بر اساس حداقل موارد دهگانه فوق مذاکره با آمریکا ممنوع است دیپلمات‌های ایرانی مجاز نیستند در موضوعات دیگر غیرهسته‌ای مذاکره‌ای با آمریکا داشته باشند، به نظر می‌رسد که وعده‌های رئیس جمهور برای مذاکره پیرامون موضوعات دیگر نه تنها محمل قانونی ندارد بلکه با سیاست‌های کلان کشور تعارض دارد و باید این دیدگاه خود را اصلاح نماید.