میکند رابطه ایران با این کشور را از این منظر بررسی کند. ضمن اینکه برای بررسی بیشتر هم به تاریخ روابط دیپلماتیک می پردازد.این نوع نگاه چهارچوب های خود را در زوایای دیپلماتیک قرار داده وبه شکلی در ابعاد مختلف در همین محدوده به تحلیل آنها می پردازد.
دراین میان برخی ها هم از زاویه تازه تری به این مسئله نگاه می کنند. زاویه ای که هم برای افکار عمومی وهم سیاستمداران می تواند ناشناخته تر باشد، این مسئله که آمریکایی ها در این سالها در حوزه سخت و نرم هرچه از دستشان بر می آمده علیه ایران به کار برده اند و حالا مستاصل به نقطه گدایی مذاکره از سوی ایران رسیده اند. در حوزه جنگ نرم یکی از ابزارهای استفاده شده از سوی آمریکا علیه کشورمان بازی های رایانه ای بوده است که در این نگاره مرور کوتاهی بر آنها خواهیم داشت.
بازیهای رایانه ای، زاویه دیدی تازه تر!
شاید از محصولات فرهنگی در روابط دیپلماتیک اسمی برده نشود و به نوعی در تحلیل های سیاسی توجه آن چنانی به آنها نشود، اما با توجه به تاثیرگذاری آنها باید اشاره کرد که روز به روز اهمیت بیشتری در موضوع روابط وتحلیل آن پیدا می کنند، چرا که بررسی محتوایی آنها می تواند در نهایت تحلیل درستی از نوع نگاه غربی ها به ایران در اختیار بگذارد.
تردیدی نیست که وقتی نام بازیهای رایانه ای درباره ایران به گوش می رسد بسیاری از صاحب نظران وکارشناسان نام «میدان نبرد 3» را می برند. فیلمی که کمپانی الکترونیک آرتز آن را عرضه کرد. دراین فیلم سربازان آمریکایی به خاورمیانه حمله می کنند که در نهایت این حمله ایران قرار دارد. فضای شهری مانند تهران دراین بازی به صورت ویرانه ای به تصویر کشیده می شود که در نبرد با آمریکایی ها به این وضعیت دچار شده است.ضمن اینکه دراین بازی در تمام مراحل حضور سربازان آمریکایی در خاورمیانه، همیشه ردپای ایرانی و نیروهای آن احساس می شود، به طوری که تروریست اصلی داستان وابستگی به ایران دارد و طبق داستان این بازی، این تروریست از ایران خط وحمایت می گیرد. دامنه فعالیت این تروریستها هم در همه جا شامل می شود و دائما سعی می کنند تا منافع آمریکا را مورد تهدید قرار دهند. به روایت داستان این بازی این تهدیدها هم در عراق از سوی ایران صورت می گیرد وهم در قلب آمریکا!
ایران سرزمینی پر از توهم و موجودات وحشی!
شاید میدان نبرد3 (battle field) به دلیل تازگی و گیم پلی نسبتا بهتر، دیده شد و به نوعی یکی از مهمترین بازیهای رایانه ای برجسته ضد ایرانی نام گرفته است. اما با توجه به سیر ساخت بازیهای رایانه ای درباره ایران، میدان نبرد 3 را باید ادامه یک حرکت جهت دار دانست.حرکتی که به صورت جدی حدود 12 سال پیش در اولین سری بازیهای
رایانه ای سام شجاع کلید خورد. بازی که درآن ایران سرزمینی با نیروهای اهریمنی نشان داده می شود. ضمن اینکه در این بازی ایرانیها به شکل عجیب و غریبی به نمایش گذاشته
میشوند. فضای تاریکی درباره ایران در این بازی حکمفرماست که به نوعی سعی دارد تا تصوری از ایران در نزد کاربر کم سن وسال خود ایجاد کند.
همان طور که این مسئله را می توان در قسمت دوم سری بازی های IGI به عینه مشاهده کرد. در این بازی هم کاربر هنگامی که در مراحل مختلف شرکت می کند در برخی مراحل تصاویری از بنیان گذار انقلاب مشاهده می کند. ضمن اینکه صدای اذان هم گاه گاه در فیلم به گوش می رسد. همه اینها در شرایطی رخ می دهدکه به طور کلی مامور اصلی فیلم به عنوان یک کاراکتر آمریکایی سعی دارد تا با گروههای تروریستی مبارزه کند و برای این کار به مخفی گاه آنها نفوذ می کند. این به معنی آن است که در این فیلم ایرانی ها هم به شکل ویژه ای جز تروریستهای جهانی معرفی می شوند.
لیست سیاه و مبارزه تن به تن با ایرانیان
دراین میان نکته ای که به شکل جدی وجود دارد، تغییر فرم وگیم پلی های بازیهای رایانه ای درباره ایران وحفظ ساختار محتوایی خاص است. به این شکل که این بازیها با محورهای محتوای همیشگی وخاصی تولید می شوند.تغییرات جدی در مراحل و نوع گیم پلی ها رخ می دهد. در غیر این صورت با نگاهی تحلیلی و زنجیره ای می توان به این مسئله پی برد که در تمام این فیلمها نوعی تلاش خاص برای تصویر سازی از ایران وجود دارد.
در یکی از جدیدترین بازیهای شرکت یوبی سافت با عنوان «spilinter cell:black list» باز هم ماجرای تروریست بودن ایرانی ها به شکلی دیگر مطرح می شود. هر چند که شکل مطرح شدن در این بازی بسیار آشکار وعریان است. حتی در این بازی از نیروهایی مانند سپاه قدس هم سخن به میان می آید و به شکل آشکاری این نیرو عامل ناامنی منطقه و به خطر افتادن منافع غربی ها معرفی می شود.
داستان این بازی رایانه ای پرفروش، از آنجا شروع
میشود که آمریکایی ها تصمیم می گیرند برای رفع تهدیدات ایران در منطقه وتامین منافع خود درخاورمیانه،گروهی از سربازان آماده را به داخل کردستان ایران بفرستند. این سربازان وظیفه دارند تا اطلاعات کاملی در راستای انهدام تروریستی که توسط دولت ایران حمایت می شود به دست آورند. ضمن اینکه در نهایت حتی تصمیم می گیرند تا به سفارت قدیم آمریکا حمله کنند تا به تعبیر خود، فرماندهان سپاه قدس را از بین ببرند.
محورهای زنجیره ای از چه می گویند؟
با نگاهی به عملکرد این شرکت بازی ساز می توان به این اشاره کرد که یوبی سافت پروژه ایران هراسی را به شکل دیگری آغاز کرده است و سری بازی های شناخته شده آیین ترور از محصولات مهم یوبی سافت هستند. بازی که درباره گروهی به نام حشاشین ساخته شد. اگر مخاطب این بازی کمی دقت تاریخی داشته باشد، متوجه خواهد شد که اولین حشاشین در تاریخ ایرانیان بوده اند.در این بازی که تولید سری های بعدی آن همچنان ادامه دارد، حشاشین در نهایت هویت چندان مشخصی ندارند و تنها هدف خود را در کشتن یهودیان ومسیحیان می بینند. داستان بازی به شدت سعی کرده تا ذهن مخاطب کم سن وسال خود را نسبت به ایرانیان و فرهنگ ایرانی بدبین کند .به شکلی که پس از فراغت از انجام این بازی دیگر نمی توان انتظار داشت تا کودک آمریکایی و غربی تصویر درستی از ایران داشته باشد، چرا که بازی به صورت خیلی جدی این مسئله را مطرح
میکند که ایرانیان اولین تروریستهای جهان بودند.
به نوعی دیگر بنیان گذاران کشتار یهودیان و مسیحیان در جهان به تعبیر این بازی ایرانیان هستند.با نگاهی به همه این بازیها و بسیاری از بازیهای دیگری که در راه است و همچنین فیلمهای هالیوودی که تاکنون درباره ایران وتولید شده و ساخت برخی ازآنها در حال اتمام است می توان به نکات مهمی دست یافت.غربی ها همیشه در محصولات فرهنگی خود نگاهی ثابت به ایران دارند.
در واقع دیپلماسی رسانه ای کشورهای غربی درباره ایران همیشه خط مشخصی را دنبال نموده! است به این شکل بسیاری از این محصولات رسانه ای دارای محتوای خاص وزنجیره ای هستند. در هر محصول فرهنگی غرب اعم از بازی رایانه ای و فیلم و مستند این محورها به شکلهای مختلف تکرار می شوند.