نفیسه زارعی- از گذشته تا کنون کودتا، جنگ و در یک کلام "تفرقه بیانداز و حکومت کن" سیاست اصلی استعمار پیر بریتانیا بوده و هست به عبارت دقیق و متقن تر استعمارگر کهنه کار جهان بر مبنای این سیاست و منشوری از پیش تعیین شده همواره درصدد از بین بردن ، ثبت و ضبط منابع انسانی و طبیعی جوامع زیر سلطه به نفع خود است جوامعی نظیرهند،پاکستان و در مقطعی نه چندان دور ایران مهمترین بستر و کانون فعالیت این قطب پنهان قدرت جهان محسوب می شد البته کشورهایی که در برابر این قدرت و زورگویی و تجاوز آن ایستادگی کردند بعد از رهایی از کنش  سخت و ناهنجار قدرت نظامی انگلستان با جنگی فراتر از جنگ  و استعمار کهن مواجه شدند در این الگوی استعماری که آن را استعمار نوین می توان نام داد تمام توان استعمارگر صرف اجرای اهداف استعماری خود به سبک نوین می شود و در این مسیر از هرگونه ابزاری که منجر به قوت یافتن قدرت نرم وی با پیش شرط عدم خونریزی و تلفات نفسانی می شود استمداد می جوید و صد البته ذائقه یابی و ذائقه سازی از مهمترین برنامه های هر قدرتی برای پروژه ای است که مارکس وبرتئوریسین فلسفه اصلاح طلبی سیاسی از آن تحت عنوان فتح سنگر به سنگر تا رسیدن به سنگر نهایی یاد می کند.
 در مسیر این امر و ذائقه سازی ،رفتار استعمارگر با هر کشوری متناسب با شرایط اقلیمی ، فرهنگی واجتماعی آن کشور است بی شک با بررسی ابعاد وچگونگی استعمار نوین در هزاره ی سوم می توان به این مقوله پی برد اما در این بین رفتار استعمار با ایران بسیار متفاوت بوده است بعد از فروپاشی حکومت پهلوی و آغاز بهار انقلاب اسلامی در سال  1357 هجری که برابر با  1978 میلادی بود قدرت های برتر جهان که مرگ و اضمحلال سلطه خویش بر ایران را با چشم های متعجب خود می دیدند دریافتند تک تک مردان و زنان غیور این مرز وبوم همچون رئیس علی دلواری و دلاورمردان دیگر تاریخ ایران اسلامی در برابر هیچ قدرتی سر تعظیم فرود نخواهند آورد بنابراین استعمار نیز به خوبی دریافت که با ایران و ایرانیان آگاه سرو کار دارد.
حال در این فرصت که می توان آن را آغاز ذائقه یابی دانست استعمار نوین به مسئله ای خطیر پی  برد و این درست در زمانی بود که آنها نهال نوپای انقلاب را با چالش سخت جنگ تحمیلی مواجهه ساخته و بیش از بیش ذائقه ها را با محک خود شناسایی نمودند در این بین استعمار دریافت که ایرانیان با توجه به اعتقاد عمیق بر باورهای دین مبین اسلام موکدا بر مسئله خانواده و زن به عنوان محور وعامل قوام آن که رکنی جدایی ناپذیر در جمهوری اسلامی است تاکید دارد و در همین راستا قول های رسانه ای بزرگ که البته نقش آنها در پروژه ی جنگ نرم غیر قابل انکار است وارد عمل شدند نکته درخور توجه اینجا است که دست پنهان انگلیس زمانی رو شد که اپوزسیون خارج از کشور درست از مرکز و قلب لندن هدایت این نبرد معاصر را به دست داشت راه اندازی شبکه ی به ظاهر خبری بی بی سی فارسی و انعکاس اخبار کذب از ایران بخشی از این برنامه به حساب می آمد که البته در این بخش ما شاهد ارائه ی اخباری نا متعارف و دروغین از اوضاع عمومی حقوق بشر در ایران و به تبع آن ارائه ی خبرهایی از این دست در خصوص پایمال شدن حقوق زنان ایرانی بوده و هستیم در این بخش که می توان زمان تقریبی اوج آن را دوران اصلاحات در ایران و پیاده شدن افکاری از جنس افکار سروش و ظهور شخصیت هایی نظیر عبادی و صدر و امثالهم که می توان آنان را دایه به ظاهر دلسوزتر از مادر دانست تخمین زد استعمار با ارائه الگویی تحت عنوان ایده فکری فمنیسم های گوناگون و دست آخر فمنیسم اسلامی  وارد عمل شد ایده هایی که پس از مدتی نه چندان طولانی و اگرچه با حمایت ابر رسانه ها همراه بودند اما به همان شدتی که با تبی تند پا به عرصه گذاشته بودند با همان حدت نیز به سردی و افول گراییدند وبی تردید این حقیقت ناشی از توجه زنان ایرانی به عنوان زن مسلمان و انقلابی به مبحث مورد هجوم استعمار از منظر اسلام بود زیرا او می توانست اینک تمام پاسخ های خود را از شرع و شارع مقدس اخذ کند البته این نکته که هرچند در این بین عده ای معدود خواسته و یا ناخواسته در دام این توطئه ها افتادند امری غیر قابل انکار است لکن در مجموع این نوع از فعالیت استعمار برای تخریب زن ایرانی مسلمان که در بهترین مرحله ی انقلاب که عبارت است از اشاعه و ترویج آرا و تفکرات انقلابیون به ورای مرزها نا کام ماند و در حقیقت دگردیسی که استعمارگران و به ویژه انگلستان بعد از انقلاب نسبت به جمهوری اسلامی ایران و زنان ایرانی به عنوان طلایه دار این مهم اتخاذ کرده بودند ناکام ماند بنابراین دشمن زخم خورده با گذر از شبیخون و ناتوی فرهنگی در مرحله ی عملیات جنگ نرم دریافت هرچند شبکه های خبری نمی  توانند دام خوبی برای فروپاشی انقلاب باشند اما تجربه اثبات نموده بود که رسانه و رسانه گر بهترین مجری عملیاتی بوده که در پی آن هستند بنابراین ترویج فساد و اباهه گری از طریق شبکه های مجازی و پالس های نامرئی آغاز شد در این مسیر فارسی وان زره پوش وارد میدان شد و به دلیل عمق شناخت دشمن از خانواده و زن ایرانی با نمایش فیلم هایی که هویتی به شدت ضد اسلامی داشت تلاش نمود تا علاوه بر تغییر ظاهری زن مسلمان که درمرحله الگو شدن برای تمام ملت های جهان قرار داشت تغییر ساختاری عمیقی در بافت خانواده ایجاد کند و زن و خانواده ایرانی را از اسلام که همچون سدی استوار در برابر تحریفات قد علم کرده است دور کنند اما در برابر این امر استعمار کوتاه نیامد و چندی قبل شبکه  ای نظیر من و تو را که البته با همان ماهیت فارسی وان و سایر شبکه های معاند بود احداث نمود و در این بین  با طراحی دقیق و عمیق به تخریب باورهای خانواده ایرانی پرداختند البته سهم شبکه های مجازی و سایت هایی نظیر فیس بوک و تویتر نیز در این راه بسیار مهم است به هر روی آنچه در این مجال مهم به نظر می آید این است که هرچند استعمارگر پوستین عوض کرده است اما همچنان همان دشمن کهنه کار ما در قالبی تازه است که اینک در قالب ابر رسانه  ظهور و بروز یافته است و هرگز خیر خواه نبوده و تنها یک نیت را در سر می پروراند "تفرقه بیانداز و حکومت کن"