پس از طرح موضوعاتی در تبلیغات انتخاباتی نامزدها صورت گرفت که میتوانست خطر بزرگی در تحریف انقلاب و امام و خدمتگزاران صدیق و شهید راه انقلاب باشد، معظم له فرمودند:
دهه شصت: دهه هشت سال جنگ تحمیلی و دهه سختترین تحریمها؛ دهه افتخارات بزرگ و دهه مبارزه با تجزیهطلبی است و اهل فکر باید در حقایق و واقعیتهای آن دهه تأمل کنند و مراقبت شود که جای شهید و جلاد عوض نشود زیرا ملت ایران در دهه شصت مظلوم واقع شد و منافقان و تروریستها و پشتیبانان آنها به امام و ملت ایران ظلم و خیانت کردند.
(14/3/96)
وقایع مهم دهه شصت
1-اقدامات تجزیهطلبانه گروهکهای ضدانقلاب در گنبد و کردستان و خوزستان و...
2-خیانت اولین رئیسجمهور به کشور و نظام و عزل او توسط مجلس و امام
3-اعلام جنگ مسلحانه منافقین علیه نظام و شروع ترور مردم حزب الهی
4-ترور رهبر معظم انقلاب اسلامی
5- انفجار حزب جمهوری اسلامی و شهادت شهید بهشتی و 72 نفر از مسئولان نظم
6- انفجار نخستوزیری و شهادت رجایی و باهنر؛ رئیسجمهور نخستوزیر
7-شهادت شهدای محراب توسط منافقین
8-شهادت شهید هاشمی نژاد و عراقی و...
9-فتح خرمشهر
10-بمب باران شهرهای ایران توسط صدام
11-تعطیلی بزرگترین و گستردهترین حزب ایران، حزب جمهوری اسلامی
12-انتخاب آیت الله خامنهای به ریاست جمهوری اسلامی
13-پیروزی عمیات والفجر 8 و تصرف فاو
14-انشعاب در روحانیت مبارز و آغاز دوقطبی در جریانات سیاسی کشور
15- دستگیری سید مهدی هاشمی و عزل منتظری از قائممقامی
16-پذیرش قطعنامه در اثر عدم صداقت دولت موسوی و پایان جنگ
17- حمله نظامی منافقین با حمایت آمریکا علیه ایران و کودتای همزمان منافقین زندانی در داخل
18- اصلاح قانون اساسی بهفرمان امام خمینی(ره)
19-وداع مردم با امام خمینی( ره)
20- انتخاب آیه الله خامنهای به رهبری و ولایتفقیه
این حوادث برای یک انقلاب نوپا دهه سخت و پر توطئه و دشمنی و ایثار و فداکاری و شهادت بهترین شخصیتهای مؤثر انقلاب اسلامی وشکل گیری دانشگاه جنگ برای رویشهای جدید بود.
جریانهای مؤثر در چالشهای دهه شصت
در حوادث و وقایع تلخ دهه مذکور جریانهای سیاسی متعددی نقش داشتند که باید به آنها اشاره کرد.
الف-سازمان منافقین
ب-دفتر هماهنگی مردم و بنیصدر
ج-نهضت آزادی
د-جریان منتظری
ه-جبهه ملی
و-سازمان مجاهدین انقلاب جناح نبوی
و پیروزیها و موفقیتهای بهدستآمده عمدتاً مرهون رزمندگان ایثارگر سپاه و بسیج و نیروهای پایبند به انقلاب و امام بود.
چه کسانی میخواهند جای جلاد و شهید را عوض کنند؟
رهبر معظم انقلاب هشدار دادند که مراقب باشیم تا در دهه شصت جای شهید و جلاد عوض نشود.14/3/96
مفهوم این جمله این است که کسانی در طی چند ماه گذشته سعی کردهاند این جابجایی را انجام دهند و جلادانی کهبه هموطنان بیگناه خود رحم نکرده و پوست سر مأموران کمیته را کندند و افراد حزب الهی را به گلوله بستند و بچههای شیرخوار را جلو والدین به گلوله بستند و بهترین و خالصترین علمای شاگرد امام را در محراب به شهادت رساندند الگویی برای داعش جنایتکار امروز شدهاند. را تبرئه کرده و کسانی کودتا گران منافق را به جرم همدستی با حمله نظامی منافقین از مرز عراق محکوم و اعدام کردند را محکوم نمایند!
این نوع دگردیسی در مسئولان اجرایی کشور که در مناظرات انتخاباتیشان بروز و ظهور پیدا کرد درست 180 درجه با مواضع خود اینها در آن زمان مغایر است و امروز صرفاً برای جذب آراء مخالفان نظام دست به چنین جسارتی میزنند.
مظلومیت 17 هزار شهید دهه شصت که به دست منافقین به شهادت رسیدند و اکنون قاتلان آنها در تحت حمایت آمریکا و فرانسه و آلبانی و انگلیس؛ در حال توطئههای جدید علیه انقلاب اسلامی هستند. کاملاً روشن است که علیرغم اینهمه شهید ترور دادن بازهم ملت ایران به حمایت از تروریسم متهم میشود و کشورهای پشتیبان و تجهیز کننده و حامی آنها مثل عربستان مسئول ائتلاف مبارزه با تروریسم میشوند.
و مظلومیت بیشتر وقتی است که مسئولانی که در آن زمان خود مسئول امنیت بودهاند و تصمیمگیرنده؛ حالا مجریان دستورات خودرا زیر سؤال ببرند.
آثار انحراف فکری دهه 60 در آینده کشور
رهبر معظم انقلاب برای اینکه اشکال این نوع انحراف در تحلیل مشخص شود؛ اسلام ناب محمدی (ص) را تبیین کردند و فرمودند: اسلام ناب محمدی امام؛ اسلام ضد تحجر و التقاط است.
متأسفانه بعضی که باید حتی پاسدار اندیشه امام باشند در برنامه زنده تلویزیون برخلاف تعریف رهبری اسلام ناب را در ضدیت با تحجر محدود میکنند و هیچ اشارهای به التقاط ندارند.
اتفاقاً التقاط همان پاشنه آشیل این جریان است؛ زیرا عمده نیروهایی که در اطراف آنها هستند یا معتقد به اسلام لیبرالیستی هستند یا معتقد به اسلام سکولار هستند – یا به اسلام سوسیالیستی پایبند اند.
بنابراین اگر فهم دینی، بدون معیار و مرجع قابلاعتمادی باشد، هرگونه تفسیر و تعبیری به حوزهی دینشناسی وارد میشود و مقوله التقاط از همین مجرا خودرانشان میدهد.
التقاط، درآمیختن چیزی به چیز دیگر است و التقاط دینی، درآمیختن آموزههای غیردینی با آموزههای بلند دینی است که درنتیجه، جوهره دین اصیل تجزیه خواهد شد و چیزی دیگر، معیار سنجش دین واقع خواهد شد و تفاسیر مغایر با دین، به میدان عملکردها وارد خواهد گردید. حقیقت امر این است که دینگرایی اصیل با دینگرایی التقاطی، تقابلی ماهوی دارد.
دو نمونه التقاط لیبرالی و مارکسیستی که در فاصلهی دهههای قبل از انقلاب با مفاهیم و آموزههای دینی رشد یافتهاند و دو خط التقاطی را بهعنوان دو شاخصه فکری در ایران به وجود آوردند موجب پیامدهایی، در حوزههای معرفتی، اخلاقی، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و. شد
مهمترین پیامد و نتیجهای که التقاط در تداوم تاریخیاش در کشور مانشان داده ظهور پدیده سکولاریزم در داخل و بدنهی جامعه اسلامی بود که نتایج نامیمونی را در این حوزه، از خود بر جای نهاد. تلاش برای به محاق کشاندن دین، افزایش التقاط و امتزاج در آموزههای دینی، حذف سیاست و حکومت از اندام دین، عرفی اندیشی فهم دینی و نفی اجتهاد مصطلح و دنیوی سازی آموزههای دینی، از قبیل مفاهیم اخلاق دینی، حقوق دینی و نیز محدودسازی آموزهها و حداقلی نمودن آموزههای دینی و نفوذ تساهل و تسامح در اندیشههای دینی که عمدتاً در طی فعالیتهای دولتهای لیبرال و اصلاحطلب و اعتدال دنبال شده ازجمله تغییراتی بود که در گرایشهای دینی و فهم آن حاصل گردید. نتایج این روند، رواج اباحی گری در عقیده و رفتار برخی از مردم مسلمانان بود، بنابراین سکولاریزم، یک نشانه برای عقبنشینی در حوزه دینگرایی هم شمردهشده و این روند، زیربنای تغییرات دنیوی گرایانه در همه عرصهها و ساحتها گردید.
بنابراین دهه 60 منشأ تحولات مهم کشور دردهه 70 و 80 بود و ریشهی بسیاری از فتنهها و بحرانهای سیاسی داخلی را باید در دهه 60 و آرایش سیاسی آن مقطع جستجو کرد.
مظلومیت شهید بهشتی و شهدای محراب و رجایی و باهنر و شهدای ترور منافقین سند انکارناپذیری بر مظلومیت ملت ایران در آن دهه است که تمام شرق و غرب برای براندازی انقلاب اسلامی متحد شده بودند و با جنگ تحمیلی و تحریم همهجانبه؛ و استفاده از سلاحهای کشتارجمعی و شیمیائی بسیج و متحد شدند ولی خداوند چون مدافع مظلوم است نگذاشت این انقلاب متوقف شود.