ادب و هنر

دن کیشوت‌ها و غول ممیزی

هنوز هم دن کیشوت‌هایی هستند که با استفاده از تسامح مسئولین فرهنگی کشور، با غول خیالی ممیزی دست به گریبان شده‌اند و فقط با عنوانی چون «ممیزی» سر جنگ برداشته‌اند، اما حتی درست نمی‌دانند در فضایی که به آن اعتراض می‌کنند چه می‌گذرد!
علیرضا ملوندی- یکی از مسائلی که در چند ماه پس از آغاز دولت یازدهم در حوزه فرهنگ و هنر حاشیههای مخصوص به خود را داشته است و هر از چند گاهی در رسانهها و محافل مختلف فرهنگی و هنری بر سر زبانها میافتد بحث «ممیزی» است؛ موضوعی که مخالفت آن طبیعتا ژست خوبی برای روشنفکری و آزاداندیشی است و هر روز در حوزهای سر بر میآورد؛ روزی در سینما؛ روزی در موسیقی و روز بعد در ادبیات. اما این بار بحث بر سر «ممیزی» در حوزهای جدید گرم شده است، حوزه آرام و معمولا کم حاشیه هنرهای تجسمی.

یک نامه با ادعاهای جالب

آغاز ماجرای ممیزی در هنرهای تجسمی را باید در نامه منتسب به ۲۵۰ نفر از هنرمندان این رشته به علی جنتی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی جست که اتفاقا او نیز در هفتههای گذشته سخنانی در مورد ممیزی بیان کرده بود که به مذاق عدهای خوش و به مذاق عدهای دیگر ناخوش آمده بود.

این ۲۵۰ نفر در نامه خود به جنتی به انتقاد از ممیزی پرداخته بودند زیرا از نظر این دسته «ممیزی فرهنگ و هنر یکی از راههای محدودکردن سلیقههاست و تحمیل سلیقه هر گروه اجتماعی به سایر گروهها، مانع آزادی در خلاقیت هنری میشود» علتی هم که برای مخالفتشان با ممیزی ذکر کردهاند این است که «هنر عرصه بالندگی تجارب متنوع و بدیع افراد هنرمند است و هرآنچه عرصه احساسات و عواطف و عقاید هنرمندان را کنترل کند، از یک سو به فرهنگسازی مصنوعی و از سوی دیگر به زیرزمینیشدن فرهنگ و هنر میانجامد که نتایج مخرب آن انکارناپذیر است.» این ۲۵۰ نفر در ادامه به تلویح از بسته شدن «گسترده» نگارخانهها انتقاد کرده و در نامه خود نوشتهاند «در سالهایی که گذشت، چند بار دیدیم که نگارخانهای در روز اول نمایشگاه تفتیش شد وآثاری، بدون دلیل منطقی از مجموعه کار هنرمند حذف شد؟ چند بار شنیدیم که نگارخانهای به دلایل نامعلوم و بهانههای مختلف تعطیل شد؟»

ممیزی کلا حذف شود!

این هنرمندان در انتهای نامه خود به جنتی به اصل خواسته خود پرداختهاند، «حذف ممیزی پیش از نمایش»، «شفاف سازی مقررات برای ارائه آثار تجسمی» و خواسته سوم که به نظر تا حدی شعاری است یعنی «وزارت ارشاد رأسا مسئولیت تام صیانت از مقررات مربوط به ارائه آثار تجسمی را بپذیرد»

شاید به دلیل کم حاشیه بودن هنرهای تجسمی این نامه همانند بحث ممیزی در سایر گرایشهای هنری سر و صدایی بر پا نکرد و بیشتر رسانههای دولتی به پوشش آن پرداختند و سایر رسانهها چندان موضع مخالفی در برابرش نگرفتند؛ ولی بازخوردهای خاصی هم داشت که خبرگزاری و چند پایگاه خبری به آن پرداختند.

اولین پاسخ مسئولین

«اصغر امیرنیا»، مدیرکل تجسمی معاونت هنری وزارت ارشاد که از مدیران باقی مانده از دولت قبل است و طبق گفته خودش، آخرین روزهای مسئولیتش را سپری میکند، نخستین کسی بود که در گفتگو با خبرگزاری نسیم به نقد این نامه پرداخت و بیان داشت که از نظر او «گویا عدهای احساس میکنند که شاید اتفاق خاصی افتاده که میتوانند قوانین و مقررات را نیز زیر سئوال ببرند؛ خط قرمزهای ما مربوط به دولت نیست بلکه مربوط به نظام ما است» مدیرکل هنرهای تجسمی معاونت هنری ارشاد با رد تعطیلی نگارخانهها توسط ارشاد، تعطیلی عدهای از گالریها را به دلیل عدم رعایت شئونات اسلامی و توسط ناجا اعلام کرد «ما ۲۸۰ نگارخانه داریم اما در بین این تعداد فقط تعداد انگشت شماری بودهاند که به آنها تذکر داده شده است» و «در این دو سال هم هیچ نگارخانهای را ما تعطیل نکردهایم اما تعدادی نگارخانه به علت عدم رعایت شئونات اسلامی و اخلاقی توسط نیروی انتظامی بسته شدهاند.»

ادعاهای خنده دار

اما شخص دیگری که به صورت جدی تری به مسئله نامه ۲۵۰ نفره وارد شد، «علی تن» معاون اداره کل هنرهای تجسمی بود که در گفتگویی «مطالب نامه منتسب به برخی هنرمندان تجسمی را بیشتر خندهدار دانسته بود تا جدی» و از این مطلب خبر داد که خواسته اولی که در این نامه مطرح شده است اساسا در حال حاضر نیز اجرایی است و ممیزی قبل از نمایش آثار در گالریها، برداشته شده است و «با توجه به اعتماد به مدیران نگارخانهها این کار به خود آنها واگذار شده است؛ در واقع لازم نبود که گالری داران برای هر نمایشگاه آثارشان را برای تایید به ارشاد میآوردند اما باید مواردی از جمله حدود اخلاقی، اعتقادی و سیاسی را رعایت میکردند.»

معاون اداره کل هنرهای تجسمی با اشاره به اینکه تقریبا همه گالریها خودشان قوانین را رعایت میکردند از رویه ناصحیح چند گالری پرده برداشت و گفت «چند تا نگارخانه بودند که احساس کردیم که تشخیصشان اشتباه است و در نمایشگاههایشان مشکلات به صورت روتین تکرار میشود.

بنابراین به آنها گفتیم که کارهایتان را برای ما بفرستید که تعدادشان هم بسیار کم بود، یعنی تقریبا از بین نزدیک به دویست نگارخانه ۷ یا ۸ نگارخانه بود که به آنها گفته شد که آثارشان را برای ما بفرستند. تذکرات لازم هم به صورت بسیار فرهنگی به آنها داده میشد و در مواردی هم که حاد بود میگفتیم که باید تابلوها را بردارند.»

اجازه ترویج لودگی را نمیدهیم

«علی تن» در ادامه این مصاحبه با دفاع از ممیزی از عدم اجازه تبلیغ شیطان پرستی و وهابیت در کشور اسلامی ایران سخن گفته بود «اگر منظور آنها این است که اصلا ممیزی نباشد بسیار اشتباه میکنند و اصلا چنین چیزی امکان نخواهد داشت زیرا ما اجازه نمیدهیم که مسائل غیر اخلاقی یا مواردی چون تبلیغ و ترویج شیطان پرستی و وهابیت و حتی مواردی چون ترویج دخانیات و لودگیها بر روی دیوارهای نگارخانه کشور اسلامی نصب شود مسلما چنین آزادیهایی هرگز داده نخواهد شد.»

غول خیالی ممیزی!

در ‌‌نهایت به نظر میرسد بحث ممیزی در دوره صدارت علی جنتی یکی از بحثهای پر دامنه و
ادامه
دار باشد که موافقان و مخالفان پر و پا قرصی نیز خواهد داشت، بحثی که مخالف با آن ژست و پز خوبی در عرصه شبه روشنفکری هنری کشور به همراه خود دارد و البته در این میان فرقی ندارد که آیا واقعا چیزی برای مخالفت وجود دارد یا خیر؟

نفس مخالفت و طرح ادعا مهم است که آن هم به مدد رسانههای فراوان دولتی نشر وسیعی خواهد داشت و پاسخهای مستدل به این مدعاها نیز به دلیل ضعف مفرط سایر رسانهها به سختی شنیده خواهد شد. به هر حال هنوز هم دن کیشوتهایی هستند که با استفاده از تسامح مسئولین فرهنگی کشور، با غول خیالی ممیزی دست به گریبان شدهاند و فقط با عنوانی چون «ممیزی» سر جنگ برداشتهاند، اما حتی درست نمیدانند در فضایی که به آن اعتراض میکنند چه میگذرد!

https://shoma-weekly.ir/nW9XgV