اندیشه

دعایی که مسیحیان هم با آن خدا را می‌خوانند!

خانمی می‌گوید مادرم بیمار بود و من هم در بیمارستان کنارش حضور داشتم. در آن هنگام مشغول ترجمه دو دعا از کتاب صحیفه سجادیه (دعای رؤیت هلال و دعای وداع با ماه مبارک رمضان) به زبان آلمانی هم بودم. تخت کنار مادرم خانم متعصب کاتولیکی بود و وقتی فهمید مشغول چه کاری هستم با ناراحتی اعتراض کرد و گفت چرا این کار را می‌کنی ما که در آیین خودمان دعاهای زیادی داریم. من فقط آدرس او را گرفتم و بعد از پایان ترجمه یک نسخه برایش فرستادم. یک ماه بعد او به من تلفن زد و گفت: صمیمانه از هدیه این کتاب متشکرم، زیرا هر روز به جای دعا آن را می‌خوانم!

علی صفاری- در روزگار پر از تلاطم و ناآرامی کنونی بسیاری از ما برای کسب آرامش، به راه و روشهایی تمسک میجوییم که برگرفته از علوم غربیاند حال آنکه آنها که در کار خویش ماندهاند چطور میخواهند گره از کار ما بگشایند!؟

1- پروفسور ماری شیمل شرقشناس آلمانی را میشناسید؟‌‌ همان فردی که از فرط علاقه به بیانات امیرمؤمنان علی (ع) وصیت میکند بعد از مرگ روی سنگ قبرش کلام نورانی حضرت را بنگارند: «الناس نیامٌ فإذا ماتوا إنتبهوا؛ مردم خوابند و هنگامی که از دنیا میروند هشیار خواهند شد.»

2-خانمی میگوید مادرم بیمار بود و من هم در بیمارستان کنارش حضور داشتم. در آن هنگام مشغول ترجمه دو دعا از کتاب صحیفه سجادیه (دعای رؤیت هلال و دعای وداع با ماه مبارک رمضان) به زبان آلمانی هم بودم. تخت کنار مادرم خانم متعصب کاتولیکی بود و وقتی فهمید مشغول چه کاری هستم با ناراحتی اعتراض کرد و گفت چرا این کار را میکنی ما که در آیین خودمان دعاهای زیادی داریم. من فقط آدرس او را گرفتم و بعد از پایان ترجمه یک نسخه برایش فرستادم. یک ماه بعد او به من تلفن زد و گفت: صمیمانه از هدیه این کتاب متشکرم، زیرا هر روز به جای دعا آن را میخوانم!

3- از دو مقدمه فوق چه نتیجهای حاصل میشود؟ به نظر میرسد حکایت امروز ما را حافظ شیرازی به خوبی در سرودهاش ترسیم نموده است:

سالها دل طلب جام جم از ما میکرد

وانچه خود داشت ز بیگانه تمنا میکرد!

به راستی چه دعایی زیباتر، آرامش بخشتر، مؤثرتر و دلنشینتر از صحیفه سجادیه سراغ دارید؟ و با وجودی که همه به این امر اذعان داریم تاکنون چند بار شده که برای رسیدن به آرامش، برای سخن گفتن با خدای متعال و برای رسیدن به قرار دل از بیانات شیرین امام
زین العابدین (ع) بهره بگیریم؟

چرا؟ دقیقاً پاسخ این سؤال بر ما پوشیده است!

۴- از مقدمات و نتیجه فوق بگذریم. پیامبر اکرم (ص) علت بعثت خویش را به اتمام رساندن مکارم اخلاقی بیان فرمودند. اما مکارم اخلاقی کدامند؟ آیا کسی بهتر از معصومین و حضرت سجاد (ع) میتواند این موضوع را برای مؤمنین تبیین نماید؟ حضرت در دعای بیستم زیباترین مناظر بندگی و والاترین جلوههای مکارم اخلاقی را تشریح مینمایند.

۵- هرچند در این مجال نمیتوانیم به این دعا بپردازیم ولی به قدر معرفت جامی از آن میچشیم. حضرت در ابتدای دعا میفرماید: «اللّهمّ صلّ على محمّد و آل محمّد و حلّنى بحلیه الصّالحین و البسنى زینه المتّقین» آرایش بندگان صالح را به من عنایت کن، من را زینت بده به زینت صالحین و زیور متقین را به من عنایت بفرما. اما زیور متقین چیست که ما دعا میکنیم به آن آراسته شویم؟ تقوا در نظر ما غالباً به انجام عبادات و احتراز از گناهان شخصی باز میگردد. این تعریف غلطی نیست ولی حضرت بیش از بیست مصداق از تقوا بیان میکنند که بسیاری از آنها جنبه عمومی و اجتماعی دارند. در اینجا به چند نمونه از این مصادیق اجتماعی تقوا که در دعای مکارم الاخلاق ذکر شده اشاره مینماییم.

۶- «فى بسط العدل» یعنی خدایا توفیق بده بتوانم عدالت را در میان جامعه مستقر کنم. خود عدالت هم مصادیق گوناگونی دارد که بستگی به نوع جایگاه اجتماعی هر فردی متفاوت است. یک وقتی در منصب قضاوتیم، زمانی در جایگاه مدیریت یک عده کارمند و کارگریم، یک وقت هم باید عدالت را در خانه و در رفتار با فرزندان و خانواده اجرا نمود. رعایت عدالت در همه این مصادیق جزء مکارم اخلاقی و تقوا به شمار میرود.

۷- «و کظم الغیظ» فرو خوردن خشم نیز مصادیق فراوانی دارد. فقط این نیست که ما نسبت به دوستان یا همکار یا همسر و فرزند خشم خویش را فرو بخوریم. اینها موارد عیان و مشخصیاند و از ارزش بسیاری هم برخوردارند. اما این خشم گرفتن یا نگرفتن زمانی هم جنبه کلیتر و با اهمیت تری پیدا میکند. آنجا که ما در جایگاه یک مسئول در نظام و تشکیلات اسلامی قرار داشته باشیم. در این شرایط خشم گرفتن میتواند آثار زیادی داشته باشد. اگر بتوانیم در کارهای حزبی و جناحی، در مدیریتهای تحت امرمان و در هر مجموعهای که هستیم (که کوچکترین آن خانواده است) خشم خود را کنترل کنیم این رفتار ما میتواند نمونه زیبایی از مکارم اخلاقی باشد.

۸- «و اطفاء النّائره» منظور امام از فرو نشاندن آتش چیست؟ شاید بتوان گفت که مراد، همین آتش اختلافاتى است که بین مجموعهها و گروههای اسلامی است. رهبر معظم انقلاب در این رابطه میفرمایند: «اینکه ما مکرر در مکرر توصیه میکنیم به دوستان، به مسئولین، به کسانى که تریبون دارند، به کسانى که حرفشان یا به طور عموم یا در بخشى از فضاى کشور منعکس میشود، که گفتهها را، زبانها را، اظهارات را، تعبیرات را کنترل و مراقبت کنند، به خاطر این است. گاهى اوقات یک تعبیرى نه فقط ضد اطفاء نائره است، بلکه مشتعل کردن هرچه بیشتر نائره است؛ اطفاء نیست، بلکه ضد اطفاء است.»

۹- «و ضمّ اهل الفرقه» یعنی تلاش کنید کسانى را که از جامعه اسلامی جدا میشوند آنها را باز گردانید. در حقیقت مفهوم جذب حداکثری که رهبر انقلاب بر آن تاکید دارند برگرفته از همین بیان نورانی است. نباید طوری عمل کنیم که به جای اصلاح ابرو چشم ایمان اینگونه افراد را هم کور کنیم! کاری که در زمان ما عکسش را بسیار مشاهده میکنیم. حال آنکه این رفتار عکس تقوا است.

۱۰- «و اصلاح ذات البین» اختلافات را از بین ببریم. این اختلافات هم در سطوح مختلف وجود دارند و هرکسی بنا به شرایطش مسئولیتی دارد. بعد حضرت این بیان را تشریح مینمایند: «و افشاء العارفه و ستر العائبه» خوبیهای دیگران را افشا و منتشر کنیم و نقاط منفی آنها را پنهان نماییم. البته این موضوع را نباید با امر به معروف و نهی از منکر خلط نمود.

https://shoma-weekly.ir/lhF70N