
راه خدا، راه تلاش در راه خدا، راه اقامهی حق و عدل، راه رسیدن به تمدّن اسلامی و نظام حقیقی اسلامی و جامعهی اسلامی راه دشواری است؛ راهی است که پیغمبران در این راه با زحمت حرکت کردند و پیش رفتند.
امروز بحمدالله ملّت ایران وقتی به پشت سر خود نگاه میکند، موفّقیّتهای فراوانی را میبیند؛ پیش رو هم همینجور؛ پیش رو هم کاملاً امیدبخش و خوشعاقبت است -در این هیچ تردیدی نیست- منتها راه، راه همواری نیست؛ راه پُرپیچوخمی است، راه پُرفرازونشیبی است؛ راهی است که ممکن است بهخاطر برخورد با عوامل نامساعد از عزم و ارادهی بعضیها در این راه کاسته بشود. سعیتان این باشد که از عزم و ارادهتان در این راه کاسته نشود؛ روزبهروز انشاءالله ثابتقدمتر بشوید.18/8/96
موانع تمدن نوین اسلامی:
بر سر راه تمدن نوین اسلامی، در کنار آسیب ها و چالش هایی که وجود دارد موانعی نیز باعث کندی حرکت و جلوگیری از انجام برنامه ها و تمدن سازی می گردد. نمونه هایی از این موانع را می توان این گونه نام برد:
1- مشکلات اقتصادی جوامع مسلمان: وضعیت اقتصادی و معیشتی جامعه همواره دغدغه اصلی متولیان و آحاد مردم بوده است. در واقع در صورتی که این مولفه با مشکل روبرو شود تاثیر فروانی بر سایر جنبه های مادی و معنوی جامعه خواهد گذاشت. احادیث فراوانی درباره فقر در کتب حدیثی موجود است و توجه به باب های مربوط به امر تجارت و مسائل مالی در احکام فقهی نشانگر اهتمام خاص اسلام بر این مساله بوده است. فرهنگ سازی و ایجاد تمدن نوین جز بر پایه ساخت های اقتصادی که توان اجرای آنها را داشته باشد امکان پذیر نخواهد بود. منظور از این بحث رفاه کامل مادی جامعه نیست، بلکه ایجاد ثبات اقتصادی و جلوگیری از برهم ریختگی در این حوزه کمک زیادی بر پیشبرد اهداف فرهنگی خواهد نمود.
البته یکی از ضروریات حل مسائل اقتصادی نیز ارائه راهکارهای فرهنگی و بالابردن وضعیت فکری جامعه و دادن قوه درک و فهم دقیق مسائل بر مردمان است تا مسئولان امر را در رسیدن به اهداف مطلوب خویش یاری نمایند.
2.-عدم توجه به عقلانیت دینی: یکی از موانع اصلی پیشرفت در جامعه اسلامی دگم اندیشی دینی و مذهبی و عدم توجه به عقلانیت دینی است. اشاعره و اخباریان نمود اولیه و اصلی این نوع تفکر بوده اند. پویایی دستورات و احکام دینی که به اصطلاح فقه پویا نامیده شده است یکی از جنبه های مهم اسلام است که در میان برخی از جوامع مورد غفلت واقع شده و یا در برخی موارد دیگر با افراط مواجه گردیده و آسیب های جدی وارد نموده است.
عمده مشکلات و فاصله هایی که میان احکام و دستورات دینی و رفتار و فرهنگ مردم در جوامع مختلف بروز نموده است ریشه در نبود عقلانیت دینی داشته و عدم تفکر و تعقل رهبران دینی در احکام و بازنگری همراه با تفسیر و توضیح درست آن می باشد. از سوی دیگر عقلانیت صرف بدون داشتن سبقه و رنگ دینی و عدم مراجعه به ضروریات دین، باعث کج روی های زیادی شده است. هر دو لبه این بحث که همانا تکیه بر عقل بدون توجه به تعالیم دینی و بر خلاف آن دگم اندیشی و عدم اعتنا به تفکر و استنتاج عقلی در فرایند احکام فقهی مانع حرکت درست تمدن نوین اسلامی خواهند شد.
3.- انحراف و کج فهمی در گروه های مرجع: گروه های مرجع در جوامع از اهمیت فراوانی در عرصه فرهنگ سازی و ایجاد مدنیت نوین برخوردار می باشند. هرچه این گروه هابهتر و بیشتر در مسیر صحیح و اسلامی حرکتکنندتمدن سازی نوین اسلامی بادقت و سرعت بالاتری صورت خواهد گرفت. به یقین یکی از راهها و راهبردهای اساسی مبارزه با تهدید های فرهنگی و مقابله با هجمه تمدنی و فرهنگی دنیای غرب، تأکید بر روی هویت و اصالتها و ارزشهای دینی جوامع اسلامی و بالتبع تجدید اعتلای تمدن اسلامی میباشد، علی الخصوص برای نسل های جوان و نیز نخبگان و تحصیل کردگان جامعه که به عنوان گروه های مرجع شناخته شده اند. انحراف و غرب زدگی در میان این طبقه از جامعه منجر به ایجاد انحراف و دور شدن از اهداف و آرمان های تمدن نوین اسلامی خواهد شد.
الزامات تحقق تمدن نوین اسلامی
ایمان:
یک تمدن بزرگ و عمیق و ریشه دار زمانی میتواند فکر و فرهنگ خود را در دنیا گسترش دهد که با مکتب و ایدئولوژی خود و با ایمان به آن در جهت تحقق این امر برآید و بر آن استقامت ورزد. این در حالی است که دشمنان اسلام برای توقف این حرکت عظیم به دنبال کشاندن جامعه به بیایمانی است که این امر یکی از توطئههایی است که به فرموده رهبر انقلاب با شدت و جدیت دنبال میشود: «کشاندن جامعه به بىایمانى، یکى از همان توطئههائى است که دشمنان تمدنسازى اسلامى دنبال آن بودهاند و الان هم با شدت این را دارند دنبال میکنند. پس در درجهى اول، نیاز تمدنسازىِ اسلامىِ نوین، به ایمان است. این ایمان را ما معتقدین به اسلام، پیدا کردهایم. ایمان ما، ایمان به اسلام است. در اخلاقیات اسلام، در آداب زندگى اسلامى، همه آنچه را که مورد نیاز ماست، میتوانیم پیدا کنیم؛ باید اینها را محور بحث و تحقیقِ خودمان قرار دهیم. ما در فقه اسلامى و حقوق اسلامى زیاد کار کردهایم؛ باید در اخلاق اسلامى و عقل عملى اسلامى هم یک کار پرحجم و باکیفیتى انجام دهیم. » [بیانات در دیدار جوانان استان خراسان شمالى، ۲۴/۷/۱۳۹۱]
پرهیز از سطحی نگری:
رهبری انقلاب، تحجر، سطحی نگری و ظاهرگرایی را بعنوان عوامل سکولاریسمِِ پنهان نام برده و پرهیز از سطحی نگری و مواردی از این دست را از دیگر الزامات تدوین تمدن سازی اسلامی برمیشمردند و میفرمایند: «گاهى اوقات در ظاهر، تبلیغات، تبلیغات دینى است؛ حرف، حرف دینى است؛ شعار، شعار دینى است؛ اما در باطن، سکولاریسم است؛ جدائى دین از زندگى است؛ آنچه که بر زبان جارى میشود، در برنامهریزىها و در عمل دخالتى ندارد. ادعا میکنیم، حرف میزنیم، شعار میدهیم؛ اما وقتى پاى عمل به میان مىآید، از آنچه که شعار دادیم، خبرى نیست. » [24/7/91]
پرهیز از تقلید از غرب:
تحمیل روشهای زندگی و سیر و سلوک زندگی از سوی غرب به ملتها و تمدن های مختلف و الزام آنها به تقلید از این شیوهها، نه تنها کمکی به پیشرفت ملتها نداشته است بلکه ضرر و فاجعههایی را نیز برای آنها به همراه داشته است. بطوری که علی رغم آنکه در ظاهر، بعضی از این کشورها پیشرفتهایی را نیز کسب کردهاند اما هویت ملی خود را از دست داده و این تقلید و انحراف به فرموده رهبری انقلاب، علم بدون اخلاق، مادیّتِ بدون معنویّت و دین و قدرتِ بدون عدالت را به همراه داشته است. [بیانات در جمع اساتید، فضلا و طلاب حوزه علمیه قم در مدرسه فیضیه، ۱۴/۷/۱۳۷۹].
ایشان میفرمایند: «فرهنگ غرب، یک فرهنگ مهاجم است. فرهنگ غرب، فرهنگ نابودکننده فرهنگهاست. هرجا غربىها وارد شدند، فرهنگهاى بومى را نابود کردند، بنیانهاى اساسىِ اجتماعى را از بین بردند؛ تا آنجائى که توانستند، تاریخ ملتها را تغییر دادند، زبان آنها را تغییر دادند، خط آنها را تغییر دادند. » [بیانات در دیدار جوانان استان خراسان شمالى، ۲۴/۷/۱۳۹۱]
راهبردهای تحقق تمدن نوین اسلامی
تولید فکر:
عمق معارف دینی به مثابه ژرفای اقیانوسی است که سیر در آن، در همه زمانها ممکن بوده و مجاهدت متفکران آگاه اسلامی که لازمه تولید فکر متناسب با نیازهای هر زمان میباشد، باعث پویایی این مکتب و به تعبیر حضرت آیت الله خامنه ای: تولید اندیشه راهنما و راهگشا برای بشریت، از این اقیانوس عظیم معارف است؛ «در همهى زمانها این امکان براى متفکّران آگاه، قرآنشناسان، حدیثشناسان، آشنایان با شیوه استنباط از قرآن و حدیث، آشنایان با معارف اسلامى و مطالبى که در قرآن و در حدیث اسلامى و در سنّت اسلامى هست، وجود دارد که اگر به نیاز زمانه آشنا باشند، سؤال زمانه را بدانند، درخواست بشریّت را بدانند، مىتوانند سخن روز را از معارف اسلامى بیرون بیاورند. حرف نو همیشه وجود دارد؛ تولید فکر، تولید اندیشه راهنما و راهگشا براى بشریّت. » [بیانات در جمع اساتید، فضلا و طلاب حوزه علمیه قم در مدرسه فیضیه، ۱۴/۷/۱۳۷۹]
پرورش انسان:
باید گفت نقش آفرینان تولید فکر، باید توانایی هدایت افکار و همچنین پرورش انسانها و تقویت نیروی ایمان در آنها را داشته باشند چراکه تنها با حضور آحاد مردم و پرورش روح ایمان آنهاست که مسیر برای تحقق تمدن نوین اسلامی هموار میگردد. رهبری انقلاب این وظیفه را در درجه اول بر عهده علمای دین قرار میدهند: «باید کسانى باشند که بتوانند روح ایمان را در انسانها پرورش دهند. بدون شک، مدیران جامعه جزء نقشآفرینانند؛ سیاستمداران جزء نقشآفرینانند؛ متفکّران و روشنفکران جزء نقشآفرینانند؛ آحاد مردم هر کدام به نحوى مىتوانند در خور استعداد خود نقشآفرینى کنند؛ اما نقش علماى دین، نقش کسانى که در راه پرورش ایمان مردم از روش دین استفاده مىکنند، یک نقش یگانه است؛ نقش منحصر به فرد است. » [بیانات ۱۴/۷/۱۳۷۹]
تمدن نوین اسلامی در راه است…
به هر تقدیر، انشاالله شاهد تحقق وعده الهی و تشکیل تمدن نوین اسلامی در سراسر دنیا خواهیم بود: «من با اطمینان کامل میگویم: این هنوز آغاز کار است، و تحقق کامل وعده الهی یعنی پیروزی حق بر باطل و بازسازی امت قرآن و تمدن نوین اسلامی در راه است: وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الأَْرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضی لَهُمْ وَ لَیُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً یَعْبُدُونَنِی لا یُشْرِکُونَ بِی شَیْئاً وَ مَنْ کَفَرَ بَعْدَ ذلِکَ فَأُولئِکَ هُمُ الْفاسِقُونَ» [پیام به کنگره حج در آذرماه ۸۷]
نسل جوان از موانع راه عبور میکنند
معظم له در دیدار 13 آبان با دانشجویان و دانش آموزان فرمودند : امّا نسل جوان، نسل نوجوان با همان روشنبینی که در اوّل انقلاب وجود داشت و از او توقّع میرود، امروز هم وجود دارد. دلیلش هم همین است که شما مشاهده میکنید؛ جوان دههی هشتادی که نه جنگ را، نه امام را، نه انقلاب را دیده امّا همان مفاهیم را با همان روشنبینی، با همان اقتدار که آن روز یک جوان فهمیدهای دنبال میکرد، امروز این نوجوان ما دارد دنبال میکند. شما میتوانید؛ شماها میتوانید بر ترفند دشمن فائق بیایید؛ میتوانید از سختیها و موانع عبور کنید و این کشور را برسانید به آن نقطهای که مطلوبِ آرمانهای اسلامی و انقلابِ اسلامی است؛ میتوانید. و این انشاءالله اتّفاق خواهد افتاد، این خواهد شد، به کوری چشم دشمن.
شروط موفقیت جوانان درعبور از موانع
1-دشمن شناسی
یکی از شرطهایش این است که دشمن را بشناسید؛ فریب نخورید. البتّه ملّت ما دشمنانی دارد، کوچک و بزرگ، [امّا] آن که من رویش تکیه میکنم که بهمعنای واقعی کلمه دشمن است و دشمنی میکند و خباثت میکند، آمریکا است.
جوانهای عزیز! یادتان نرود که در این راهِ بسیار مهم و خوشعاقبتی که شما دارید حرکت میکنید به سمت آرمانها -و میتوانید و قدرت [آن را] دارید- دشمن اصلی شما آمریکا است؛ این را فراموش نکنید.12/8/96
دشمن بیرونی و درونی انقلاب اسلامی
رهبر معظم انقلاب در تبیین و تعریف دشمنهای درونی و بیرونی که بر سر راه انقلاب اسلامی قرار میگیرند، میفرمایند: «پیمودن این راه، دشمن و مزاحم دارد. بزرگترین دشمن این راه عبارت است از دشمنى که در درون خود ماست و آن دشمن عبارت است از: راحتگرایى، غفلتگرایى، تنبلىگرایى، آسانگرایى و تمایل به پرهیز کردن از میدانهاى دشوار. این راه، جدّ و جهد و مجاهدت لازم دارد.
تمایلات انحرافى انسانها - تمایل به مال دنیا، تمایل به منطقههاى انحصارى زندگى، تمایل به شهوات گوناگون - موانع این راه است که بهخصوص ما مسئولان و برادران و خواهرانى که در بخشهاى مختلف کشور مسئولاند، باید به خداى متعال پناه ببریم و مراقب باشیم و به همدیگر تذکر دهیم. این دشمن درونى، البته خطرناکتر از دشمن بیرونى است.
این راه، دشمنان خارجى هم دارد. دشمنان بیرونى کسانى هستند که نگاه مىکنند، مىبینند ایران اسلامى در حال تبدیل شدن به یک الگو در دنیاى اسلام است و آنها نمىخواهند این طور شود. مىدانند که اگر جمهورى اسلامى بتواند مسائل زندگى و مسائل مادى و گرههاى گوناگون را - که در هر کشورى کم و بیش وجود دارد - برطرف و باز کند و به زندگى مردم رونق و شکوفایى بخشد، آنگاه مسلمانها گرم و گیراتر به سمت این الگو حرکت مىکنند. لذا مرتب مانع ایجاد مىکنند.» 12/12/1380
راههای مقابله با دشمن درونی و بیرونی
در مواجهه با این دشمنان درونی و بیرونی چگونه باید برخورد کرد؟ آیا در برابر آنها باید انفعال پیش گرفت یا موانع را از سر راه برداشت؟ چگونه میتوان این موانع را برداشت؟ آیا در برخورد با هرگونه از این دشمنان، باید یک روش پیش گرفت؟ رهبر معظم انقلاب در این باره میفرمایند:
«به همهى ملت ایران توصیه مىکنم که موانع راه را شما باید بردارید. راه براى ما روشن است؛ موانع راه هم براى ملت ایران روشن است. باید این موانع را بردارید؛ هم موانع درونى و هم موانع بیرونى را. موانع درونى را باید با تضرع به درگاه پروردگار، با دعا، با توجه، با تربیت و تهذیب نفس، با تقویت اخلاق، با عبادت و با توسل، از پیش پا بردارید. اگر دل ما سالم نباشد، نمىتوانیم دنیاى سالمى درست کنیم. اگر در درون خودمان معیوب باشیم، نمىتوانیم عیب جامعه و جهان را برطرف کنیم. ملت ایران بار سنگینى بردوش دارد و باید آن را به منزل برساند. باید دنیایى بسازد که هم براى خودش شیرین باشد و هم براى جوامع دیگر. شما مىتوانید چنین کارى بکنید؛ اما شرطش این است که هر یک از ما، درصدد تهذیب نفس خودمان باشیم. نماز با توجه، انس با قرآن، دعا و توسل، تضرع، روزهى ماه رمضان و عبادات نیمهشب، مخصوصاً براى جوانان، که تأثیرپذیریشان زیاد است، مىتواند مهذب نفس باشد و اما، موانع بیرونى.
امروز سنگر اصلى در سطح عالم، جمهورى اسلامى است. این سنگر را باید محکم نگه دارید. با چه چیز؟ با اتحاد و اتفاق؛ با همدلى میان آحاد مردم و میان مردم و مسئولین کشور؛ با همدلى میان مردم و دولت، میان مردم و مجلس، میان دولت و مجلس، میان کارگزاران کشور و میان آحاد مردم. گروههاى مختلف، جناحهاى مختلف، سیاستها و جهتگیریهاى مختلف، در مقابله با دشمن، باید با هم باشند و کارى نکنند که دشمن سوء استفاده کند. اختلاف سیاسى مانعى ندارد؛ اختلاف نظر مانعى ندارد؛ مبارزات انتخاباتى به شکل سالم، مانعى ندارد؛ اما خراب کردن یکدیگر، خراب کردن چهرهى کشور، خراب کردن ذهن مردم و چهرهى مسئولین دلسوز، اشکال دارد. ایجاد سؤال و ابهام در ذهن مردم، اشکال دارد. با وحدت و یکپارچگى، «کأنهم بنیان مرصوص»، مثل یک دژ پولادین، در مقابل دشمن بایستید؛ مثل چند برادر در یک خانه. ممکن است دو برادر از یکدیگر کدورت و گله هم داشته باشند، اما در مقابل کسى که به خانهى آنها حمله مىکند، دوش به دوش، باید در کنار هم بایستند. آحاد ملت باید این گونه باشند. این، یکى از ویژگیهایى است که در این سنگر مىتوانید حفظ کنید.»[ 15/1/1371]
شرط اساسی ایستادگی است
معظم له در همین دیدار 13 آبان جاری به نحوه مقابله با دشمن خارجی افزودند:خب، پس بنابراین یادتان نمیرود این چیزی را که عرض کردیم. بعضی تصوّر میکنند که [باید] کوتاه بیاییم در مقابل آمریکا؛ [درحالیکه] هرچه کوتاه بیاییم، آنها جریتر میشوند. راهش مقابله است، راهش مواجهه است، راهش ایستادگی است؛ راهش این است که این حرکتی که انقلاب شروع کرده است، باید ادامه پیدا بکند. پس بنابراین شرط اساسی، این است.
2-علم آموزی
برای [کسب] قدرت مواجههی با دشمنیها و با طوفانها و با امواج سخت و مانند اینها. جوانهای خوبِ ما درس بخوانند، علمآموزی کنند. آنهایی که نخبه هستند، برای کشورشان کار کنند، در خدمت دشمن قرار نگیرند؛ درس خواندن بشود یک ارزش والا.
3-تقویت ارتباط باخدا
و عزیزان من! رابطهتان با خدای متعال را هم تقویت کنید. دلهای شما پاک است، روحهای شما بیآلایش است، ناآلوده است. جلب لطف الهی و فضل الهی و نورانیّت الهی برای شماها خیلی آسانتر از امثال بنده است، براحتی میتوانید. با توسّل، با دعا، با نماز خوب، با توجّه، با قرآن خواندن، با کمک به بندگان خدا -که یکی از کارهای مهم و عبادتهای مهم، کمک به بندگان خدا است- با اجتناب از گناه، میتوانید این را برای خودتان تأمین کنید. بنده مطمئنّم و تردیدی ندارم که انشاءالله این نسل کنونیِ شما جوانان عزیز خواهید توانست همهی آرزوهایی را که در انقلاب وجود داشت، تحقّق ببخشید.
امیدواریم که خدای متعال جادّه را در مقابل شما، جادّهی همواری بکند، راهتان راه آسانی باشد و توفیقاتتان روزبهروز افزایش پیدا کند.11/8/96