مهدی ده مرده- زبانه های آتشی که منافقین طی سالیان گذشته برای آتش زدن به خرمن انقلاب هر از گاهی می افروختند چند صباحی است که تنها دامان خود آنها را می گیرد و هستی نداشته شان را می سوزاند. این سازمان تروریستی که خون 12 هزار نفر از فرزندان برومند این کشور بر گردنش است و ننگ خیانت و همکاری با رژیم صدام در جنگ هشت ساله بر علیه ایران را در کارنامه خویش دارد و طی آن سالها نه تنها با ارتش بعث صدام همراه شدند و در عملیات های مختلف خون هموطنان خود را بر زمین می ریختند بلکه در جمع آوری اخبار و اطلاعات به استخبارات عراق کمک زیادی می کردند و بزرگترین افتخارشان طی این سالها جاسوسی برای سرویسهای جاسوسی غربی و لو دادن برنامه هسته ای کشورش آنهم با بزرگنمایی و دروغ می باشد و با سوء استفاده از شرائط ویژه کشور در برهه های مختلف به ویژه پس از فتنه 88 با اعزام تیمهای تروریستی اش به داخل ایران و با هدف بمب گذاری در نقاط گوناگون کشور در تلاش مذبوحانه ای برای ضربه زدن به ایران اسلامی بوده این روزها دچار وضعیتی شده که بیش از هر زمان دیگر به پایان عمر سیاه خود نزدیک می شود.

آخرین نمونه آن ضربه مهلکی بود که سران این گروهک از جوانان انقلابی عراقی متحمل شدند. بر این اساس چند روز قبل در خبرها آمده بود که فرزندان «مجاهدان شهید عراقی» یا به عبارتی خانواده‌های مجاهدین انتفاضه شعبانیه در حمله به پادگان اشرف و با به هلاکت رساندن قریب به 70 نفر از آنها که در بین آنها نام «زهره قاسمی» مسئول منافقین در عراق و «گیتی گیوه چیان» مسئول اطلاعات و عملیات این گروهک تروریستی و 7 نفر دیگر از اعضای شورای مرکزی منافقین نیز دیده می شود ، انتقام انتفاضه شعبانیه - که در آن منافقین با همدستی صدام، هزاران زن و کودک بی گناه عراقی را شهید کردند- را از منافقین گرفتند.

هلاکت سران مهمی از منافقین در این حمله سبب شد تا برخی مسئولان کشورمان آن را مهمتر از عملیات مرصاد تلقی کنند.

این پیروزی حاوی چند نکته مهم است:

نخست اینکه این اتفاق در شهریور ماه رخ داد . ماهی که این فرقه منحوس خون پاک ایرانیان زیادی را جون شهید رجایی و باهنر، بر زمین ریخته بود.

دوم اینکه در شرایط فعلی عراق که پیوند شوم بعثی ها و سلفی های تکفیری هر روز بر دامنه نا امنی در عراق می افزاید جان گرفتن دوباره منافقین بر ناآرامی می افزود .

سوم عملکرد مزورانه و دوگانه غرب در محکوم کردن این حملات است آنهم در حالی که هر روز خون بیگناهان زیادی در سوریه ، افغانستان و عراق می ریزد این امر سیاست های دوگانه سازمانهای بین المللی در مواجهه با پدیده تروریسم را بیش از گذشته آشکار می سازد .

در هر حال عملکرد منافقین طی دوران سیاه تشکیل و ادامه حیاتش شامل طیف وسیعی از خیانت ها و جنایات ها می باشد. از ترور و به شهادت رساندن مردم و مسئولان بی گناه کشور و ترویج مواضع ضد انقلابی گرفته تا پناهندگی در دامان غربی ها و همکاری های همه جانبه و بی شائبه برای غرب. مجموعه جاسوسی های این فرقه تروریستی برای اسرائیل و آمریکا و دیگر قدرت های غربی ، امروزه بر اساس اسناد بیشمار ثابت کرده که تنها عامل دست دشمنان ایران اسلامی برای ضربه زدن بّه آن بوده اند. این فرقه همچنین بدلیل افشاء روابط درونی اش از سوی از جداشگان این فرقه و همچنین افشای ابعاد دخالت و همکاری این فرقه در قتل و سرکوب اکراد عراقی دیگر در مجامع بین المللی نیز دارای هیچ وجه ای نبوده و هم اکنون ضربه سیاسی سختی را متحمل شده است.

شاید روزی که مسعود رجوی، این سازمان را پایه گذاری می کرد فکر نمی کرد در اسفل سافلینی به به نام اشرف اینگونه طعم ذلت را بکشد در حقیقت این دست انتقام خدا بود که از آستین جوانان عراقی در آمد و ضربه ای به آنان زد که پایان حیات نحس این فرقه را سرعت بیشتری بخشیده است.