
فروشگاه یا مجتمع فرهنگی
یکی از نقاط نقدی که در مورد این جشنواره وجود داشت، انتخاب محل برگزاری جشنواره بود. محل برگزاری این جشنواره در السن های سینمایی چارسو بود. سالنهای سینما چهارسو مناسب است اما شاید به اندازه یک چهارم مخاطبان جشنواره، راهنمای سالن وجود دارد. وقتی مهمان ها از طبقات بالا میروند احتمالا از خودشان میپرسیدند این چه نوع جشنوارهای است که در اطراف فضای آن پلاستیک بار میکنند؛ فروشگاه ابزارهای الکترونیک است یا فضایی برای دین فیلم و آثار سینمایی.
منتقدین معتقدند این محل در سطح استانداردهای جهانی جشنواره جهانی نیست. در زمانی که جشنواره جهانی و فجر ملی با یکدیگر برگزار میشد بسیاری از بخشها به دلیل بیاعتمادی مخاطب به خصوص مخاطب خاص، سانسهای آن تماشاگر نداشت. جشنواره سال گذشته که به طور مجزا برگزار شد حتی در سطح یک جشنواره محلی هم نبود. امسال هم جشنواره جهانی فجر تجربه تازهای را پیش گرفته است تا شیوهها و سبکهای اجرایی جشنواره جهانی را امتحان کند. اما این آزمون و خطاها پس از گذشت سالهای متمادی کمی نامناسب به نظر میرسد.
درباره بازار فیلم فجر و معاملات سینمایی تبلیغ و تجربه کافی در کشور نیست. ما در این سالها نتوانستیم تجربههای خود را در مورد بازارهای سینمایی و اقتصاد کالاهای فرهنگی بر روی هم انباشته کنیم. بخشی از این مسئله هم به این موضوع برمیگردد که بسیاری از پخشکنندهها و خریدارانی که وارد کشور شدهاند در این زمینه آگاهی و اشراف زیادی ندارند و نمیتوانند به بازار ما کمک کنند. شاید اصلا هدف آنها خرید فیلم هم نباشد. مسئولان جشنواره باید راهی پیدا کنند تا پخشکنندگان مهم و حرفهای به بازار سینمای ما دعوت شوند و از آنها استقبال شود. اگر پخشکننده حرفهای وارد بازار نشود؛ چه انتظاری میتوان از اقتصاد فرهنگ داشت.
نکته دیگری که در مورد این جشنواره وجود دارد اسم فجر انقلاب اسلامی است که چند سالی است به همان فجر اکتفا می شود. این جشنواره قرار بود بهانه ای برای صدور انقلاب ما و عاملی برای شاخت نهضت امام خمینی باشد، اما هر چه می گذر هیچ اثری از این امر نیست و هر ساله همه بخش های جشنواره بین المللی فجر انقلاب اسلاکی صرف اموری غیر از این می شوند. اموری که گاهی با قصد تخریب رویکرها و اندیشه های نظام مقدس جمهوری اسلامی و در قالب آثار هنری تولید می شود.