داستان برجام با آمریکا علیرغم پیشبینیها و تذکرات رهبری و نقد دلسوزانه و ناصحانه منتقدان نه تنها تمام شد، بلکه به نقطه اول بی اعتمادی برگشت. خسارتهای اقتصادی و اجتماعی ناشی از برجام جای خود دارد، نگرانی مهمتر این است که ملت جریانی را انتخاب میکند تا عزت ملی و ارمان انقلابی و منافع اقتصادی و اعتلای فرهنگی را حفظ کند ولی پاسخ اعتماد به ملت، اعتماد به دشمنی است که خواهان کندن ریشه ملت ایران است.
در همین جا یک درس تاریخی عبرتآموز برای ملت ایران بدست آمد و آن تفاوت فهم فقهی و دینی از سیاست با فهم عرفی و دیپلماسی از سیاست در روابط بینالملل است. در فهم فقهی که شرعی و قانونی و حکومتی مقام معظم رهبری طلایهدار آن است، جبهه استکبار را با همه جوانب آن نگاه میکند. استکبار خوب و بد ندارد، آنچه خود میخواهد، باید بدست آورد. بشر که سهل است حتی مقابل خدا صفآرایی میکند.
مقام معظم رهبری بدعهدی دشمن و بی اعتمادی را گوشزد کردند در چنین شرایطی آقای روحانی و گروه همراهش توجه نکردند که در شرط و شروط رهبری و توافق نامه و امضای قرارداد، تعهد و تضمین عملی و کتبی دشمن ملاک است نه وعدهها و وعیدهای آنها زیرا از دشمن انتظار راستگویی و وفای به عهد داشتن بسیار سادهانگاری است.
در فهم عرفی از سیاست که متاسفانه دولتمردان ما در مغایرت با فهم فقهی، قاعده برجام را به پیش بردند و نتیجه آن «هیچ» بود، این چنین ملتی را گرفتار خسارت و هزینه میکنند و مسئولیت آن را نمیپذیرند. حتی در فهم عرفی و دیپلماسی از سیاست، جا داشت با آن همه وعدههای آقای روحانی و توصیف و تعریفها و اهانتهای غیرعرفی به منتقدان، با شکست برجام، با تیم خود تقاضای استعفا میکردند، ولی با ترفندهای تبلیغاتی جدید، داستان کی بود کی بود، من نبودم، تکرار میشود.
جریان حامی روحانی و اصلاحطلبان یکصد و هشتاد درجه چرخش نموده و بعضی منتقد از این وضع هستند. برخی هم میگویند حال که ملت ایران دوباره یکپارچه علیه آمریکا به خروش آمده نباید در صف ملت خدشه و تفرقه ایجاد کرد و به دولت روحانی انتقاد نمود!
حزب الله و نیروهای انقلابی تحت هر عنوانی یا اصولگرا و غیراصولگرا باز هم صبر انقلابی را حفظ و بنا به مصالح دردهای سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی خود را فریاد نمیزند ولی حد و حدود آن کجاست؟
در اتخاذ رویکرد جدید دولت آقای روحانی به برجام اروپایی باز هم یادآوری میشود به اروپاییها به خصوص به روباه مکار و حیلهگر انگلیس نباید اعتماد کرد اینها همه سر در یک آبشخور غارتگری دارند. آیا در مذاکره جدید با اروپا در خصوص برجام، چه ناگفتههایی برای مذاکره مجدد وجود دارد؟ آیا اروپاییها پای معاهده را امضاء نکردهاند؟ آیا اروپاییها به تعهدات خود عمل کردهاند.
که دوباره متعهد و پایبند بشوند؟ در مذاکره جدید چه موضوعاتی قابل مذاکره و بحث هست که در مفاد برجاخم نیامد؟ آیا اروپاییها در مذاکره جدید حاضر هستند از هفته جاری کلیه تحریمهای مربوط به خودشان را لغو کنند؟
مراقب شگرد جدید اروپاییها باشید که خط نفوذی آنها در داخل کشور چنین القاء میکند که بخش خصوصی در اروپا تابع دولتهایشان نیست، بلکه بیشتر تابع آمریکا هستند!
آیا این حماقت تبلیغاتی قابل باور است که کشوری منافع ملی و امنیت ملی خود را در اختیار چند بانک و چند شرکت قرار دهد تا بهانه ای برای تغییر روند مذاکره در پسابرجام باشد؟
اگر دولتهای فرانسه و انگلیس و آلمان بنا داشته باشند تابع تحریمهای آمریکا در برجام نباشند، چند شرکت اقتصادی چه غلطی خواهند نمود؟
آقای روحانی نباید وقت را تلف کند همه مذاکرات لازم در برجام انجام گرفت و اروپاییها تا کنون بهره و سود خود را بردند، بنابر این درخواست ایران از اروپا بصورت قاطع باید لغو تحریمها باشد که یک پاسخ مثبت و یا منفی را دارد زیرا ابعاد این پاسخ قبلاً بحث شد و منافع آن شامل سه کشور اروپایی گردید و این کشور ما بود که کلاه گشاد را بر سر مسئولان خود از جانب آنها مشاهده کرد.
نکته مهمتر اینکه نه جسمی و نه روحی از برجام باقی نمانده است که ما اصرار به تداوم آن داشته باشیم اگر اروپا در اسرع وقت یک پاسخ مثبت را ندهد، ایران باید از برجام و بعد از آن از NPT خارج شود و باید توجه داشت دنیا این چند کشور غارتگر و حیلهگر و استعمارگر نیستند و راه مراوده و ارتباط باز است. بنابر این همانگونه که رهبری دوباره فرمودند به اروپاییها اعتماد نکنید و عزت و شرف این ملت را حفظ کنید. حداقل به قرآنی که خوردید برای حفظ استقلال این ملت پایبند باشید. مردم تحمل تجربه شاهسلطان حسینها و سران عیاش عهد قاجار و مزدوران عهد پهلوی را ندارند که بازه م با رنگ و لعاب تمدن بازی جدید با هستی یک ملت با سابقه و یا فرهنگ و انقلابی بازی کنند.