در باره این کودتا و علل و عوامل و محرک اصلی آن حرف و سخن بسیار است و ابهامها برقرار میباشد و باید منتظر رسیدگیها و محاکمهها بود.
آنچه میتوان گفت:
کودتا توسط عدهای از افسران نظامی که سابق مشهور به «شورای سرهنگان» بودند انجام شده است شورای سرهنگان مجموعهای از نظامیان ضد مذهبی ارتش ترکیه بود که حدود 40 سال قبل بر اساس سیاست آمریکا، برای نگه داشتن ترکیه در بلوک غرب و حفظ سلطه آمریکا و استکبار تأسیس شد و چند بار در ترکیه کودتای خونین و حکومت دیکتاتوری راه انداخت.
اردوغان در سالهای اخیر آن هسته پنهانی شورای سرهنگن را به هم ریخت و حدود 200 نفر از آنها را بازنشسته کرد. عده ای را محاکمه و اخراج نمود و افسران جدیدی را از بدنه ارتش ترکیه که وابستگی به آمریکا نداشتند به مسئولیت رساند. در کودتای اخیر این بخش از افسران با کودتاگران، همراهی کردند و در نتیجه کودتاچیان میتوانستند در ساعت طلایی اولیه کودتا بر اوضاع مسلط شوند و شکست خوردند. بدنه ارتش ترکیه که بر خلاف شورای سرهنگان در سالهای اخیر تمایلات اسلامی دارد با کودتاچیان همراهی نکرد و آن دستههایی که به تبعیت از فرماندهی وارد عمل شده بودند با احساس اینکه وارد عملیات کودتایی دارند میشوند از اجرای دستورات خودداری کردند و کودتاچیان نتوانستند در عملیات اشغال نقاط استراتژیک به موفقیت برسند.
مردم که خاطرات تلخ سلطه نظامیان دیکتاتور و نوکر آمریکا را در سابقه ذهنی داشتند علیرغم همه خطرها به خیابانها آمدند و عامل اصلی شکست کودتاگران شدند.
کودتا بدون زمینهسازیهای فضای عمومی انجام شد و نوعی حمله نظامی تلقی گردید که میخواهد استبداد و دیکتاتوری خشن آمریکایی را برقرار کند و مردم را سرکوب نماید، لذا مورد استقبال هیچ کس قرار نگرفت.
در صحنه خارجی، دولت ترکیه گولن را که او مورخ اسلامی داعشی میدانند عامل خارجی کودتا معرفی کرد.
گولن در آمریکاست و تحرکات ضد اردوغان را از آنجا اداره کرده و میکند و حکومت ترکیه از آمریکا خواسته است که گولن را با همین اتهام به دولت ترکیه تحویل دهد.
پس کودتا عامل و عوامل خارجی دارد.
به نظر برخی تحلیلگران منطقه شخص گولن، این مقدار نفوذ و اعتبار در ارتش نداشته و ندارد که ژنرالهای کودتاگر را به حرکت آورده و مدیریت نماید.
مگر آنکه دولت آمریکا به وی مأموریت داده و از ژنرالهای کودتاگر، خواسته باشد که به فرمان وی کودتا نمایند.
دولت آمریکا نیز دخالت خود را در کودتای ترکیه انکار مینماید و کری وزیر خارجه آمریکا در تماس تلفنی با وزیر خارجه ترکیه گفته است که اتهام دخالت آمریکا در کودتای ترکیه واقعیت ندارد.
اما این انکار بیفایده است و سابقه کودتاهای ژنرالها در ترکیه ثابت میکند که آمریکا همواره کارگردان این کودتاها بوده است و کودتای اخیر ترکیه هم نمیتواند بدون پشتوانه آمریکا انجام پذیرد.
اگر به نتایج کودتا هم توجه شود معلوم میشود که آمریکا همانطور که در مصر ژنرال السیسی را به کودتا واداشته و میلیاردها دلار به وی کمک کرده و همه میدانند که او مزدور آمریکاست مایل است که در ترکیه نیز یک «السیسی» بر سر کار آورد تا به زور و قلدری سعی در حفظ منافع آمریکا در منطقه داشته باشند.
جالب است که پس از شروع کودتا «السیسی» فورا به کودتاچیان تبریک گفت است!
***
حالا کودتای آمریکایی صهیونیستی – داعشی از نوع گولن در ترکیه شکست خورده است.
پس لرزههای آن هم دیگر کارساز نخواهند بود.
دولت ترکیه و اردوغان، ناچارند، به مردم ترکیه و خواستههای آنان و به منافع کشور مسلمان ترکیه، توجه کامل نمایند.
دولت ترکیه میتواند تا تغییر سیاستهای غلط گذشته که بیشتر مربوط به داود اوغلو بود و زیانهای شدیدی به اعتبار و احترام آقای اردوغان و کشور ترکیه وارد آورد که بدترین آن دخالت در امور سوریه و عراق و حمایت از گروههای تکفیری بود. جلوی زیانها را بگیرد و کودتا میتواند تجربه خوبی برای دولتمردان و مردم ترکیه باشد.
آقای اردوغان و سیاستمداران ترکیه باید توجه کنند که آمریکا به هیچ وجه قابل اعتماد نیست و در عین آنکه لبخند میزند ، غافلگیرانه خنجر سمآلوده خود را در غفلت طرف بر او وارد میسازد، از این رو در رابطه با آمریکا و با پایگاه استعماری و استکباری آن یعنی اسرائیل تجدید نظر نمایند.
با کودتا و حتی شکست کودتا از موقعیت ترکیه و دولت ترکیه و ارتش بشدت کاسته شده است. بازگشت دولت ترکیه به سیاستهای عدم دخالت در امور عراق و سوریه و پرهیز از کمک به داعش و گروههای تکفیری و بازگشت به سیاست مستقل ملی ترکیه و مراقبت از توطئههای منطقهای استکبار و آمریکا و اتخاذ سیاستهای صحیح میتواند آن اعتبار گذشته را به ترکیه برگرداند.
***
باید منتظر ماند و دید که آیا دولتمردان ترکیه از حوادث درس عبرت میگیرند که انشاءالله شاهد بازگشت آنها به جهان اسلام و خواستههای ملل مسلمان منطقه و ملت بزرگ ترکیه باشیم.