نصر عزیزی- در شرایطی که کار سیاسی قاعده نهادینه شدهای ندارد، ابهامات عاملی موثر برای جهت دادن به گروهها و جریانها میشود. اگر صفر تا صد فعالیت سیاسی جریانها تعریف و تحدید شود، هدفگذاری نیز آسان خواهد شد و همه یا بعضی از کسانی که زیر یک پرچم گرد هم میآیند، تکلیفشان تا حدود زیادی مشخص میگردد. تا زمانی که این مشکل و مانع برطرف نگردد، آنها که با علامت خدمت بدنبال قدرت هستند و به هر دلیلی به قدرت برسند، در مسیر خدمت به جامعه موفق نمیشوند. به همین دلیل برخی از مسائل و مشکلات جامعه که باید در دهههای اول و دوم انقلاب برطرف میگردید، همچنان به تأخیر افتاده و به نحوی که دولتهای تازه کار، در آغاز مسیر برخی از امور قرار میگیرند.
نخبگان علمی و سیاسیون جامعه میدانند که رقابت سیاسی و یا اقتصادی و یا علمی و یا هنری به خودی خود باید نهاد و نظام و قاعده خاصی داشته باشد، هر نوع رقابتی الزاماتی دارد و نیازمند شرایطی در گذشته و حال و آینده است. رقبا هم باید حداقلهای لازم را داشته باشند تا بتوانند به میدان رقابت وارد شوند. این میدان هم باید توسط رقبا تعریف و حدود آن مشخص شود در غیر اینصورت تعریف این حدود توسط دیگران، یعنی تعیین بازی توسط عوامل خارجی و خارج از میدان صورت گرفته و انحرافات جریانات سیاسی از همین جا آغاز میشود.
در جمهوری اسلامی با رویکردهای معنوی و الهی امور، اگر فعالیت سیاسی و اقدام رقابتی و تلاش اجتماعی و کار انتخاباتی جهتگیری رضایت الهی و محاسبه اعمال پس از مرگ را نداشته باشد، در واقع با نوع گرایش سکولاری و لیبرالی هیچ تفاوتی ندارد و حداقلاش این است که اگر با رنگ و لعاب دینی باشد، نتیجهاش همان اسلام آمریکایی است که امام راحل بشدت از آن نگران بوده و نسبت به آن بارها هشدار داده است.
اما هدیهای که کارگزاران و خدمتگزاران و پیشکسوتان و فعالان سیاسی در خصوص فعالیت سالم و بدون ابهام و مؤثر و کارآمد میتوانند به مردم بدهند، رقابتی است که داراییهای آن با چنین مشخصههایی عرضه میشود؛
در این رقابت گروهها و افراد و جریانها در سایه آرمانهای بلند الهی، کارآمدی آنها را در قالب برنامهها به جامعه ارائه میدهند. همگرایی و همدلی و هماندیشی در اینجا یک اصل تغییرناپذیر است. معرفت دینی و آگاهی از علم مدیریت دینی و نحوه اعمال مدیریت و شاخصهای برتر آن از شروط این رقابت است.
سمبلها و شعارهای مطرح شده تحت هر عنوانی که صبغه شعائر الهی دارند، مطلع و فتح بابی برای تحقق و مصداق بخشی به آنها میباشد تا اگر بعنوان مثال با عنوان میلاد پربرکت نبی مکرم(ص) هفته وحدت مطرح میشود، مردم با چشم خود ببینند که مکارم و سجایای اخلاقی در همه فعالیتهای جریانها موج میزند و اثر آن در بینش و منش و شخصیت و رفتارسازی جامعه عینی و قابل لمس است کما اینکه نمونههای زیادی را در همین نظام تجربه نمودیم.
دارایی رقابت این است که برای حل مسائل جامعه برنامه و راه حل مناسبتر وجود دارد و در این رویکرد تخریب دیگران و فریب افکار عمومی و مشغولسازی جامعه و تبلیغات گمراه کننده و وعدههای ناشدنی از ندارهای رقابت است و بدتر این است که گمانهزنیها برای حل مسائل جامعه در گرو دوستی با دشمنان خدا و ملت باشد و بی مهری به دوستان خود نیز نوعی اثبات خود باشد.
هنوز کمتر از نصف زمان کاری مجلس دهم نگذشته و ارزیابی مدونی از کارکرد آن ارائه نگردید که جریان یا جریانهایی درصدد تهیه فهرست نامزدهای انتخاباتی هستند تا بتوانند در سه سال آینده قدرت را در قوه مقننه بدست گیرند در حالی که هیچ نوع انسجام و هماهنگی درونی برای نقد و بررسی نقاط قوت و ضعف مجلس و گرایش افکار عمومی را ندارند. آنچه که عیان است سوء استفاده از نتایج انتخابات مرحله یازدهم ریاست جمهوری و فرافکنی برخی از مشکلات جاری جامعه، اصلاحطلبان افراطی و تا حدودی افراطی را به این باور رسانیده که به هر دلیلی و با هر بهانهای باید مجلس یازدهم را بدست آورد ولی در این بین از چه اصول رقابتی تجربه شده و یا تجربه نشدهای پیروی نمایند، مهم نیست. و یا اینکه چنین رویکردهایی تا چه میزان به تحکیم پایههای نظام مردمسالاری دینی کمکی نماید، نیز اهمیتی ندارد. نتیجه اینکه با نداریهای خود و اهتمام به استمرار آن، جلوهای از نفاق و دورویی را نشان میدهد که با منطق دینی و اسلامی سازگاری ندارد.