نگاه

خود را از اسارت نجات دهید

نواصلاح‌طلبی نوعی التقاط بین گذشته و سنت‌ها با‌‌ همان دید غربی و راهکارهای غربی و لیبرالی است. یعنی مدرنیته‌ای که در غرب هم از آن عبور کرده‌اند و به پست مدرنیته رسیده‌اند و آن هم در حال گذر است.
اسدالله بادامچیان- دکترمحمدرضا تاجیک - نظریهپرداز دولت اصلاحات - اگرچه نظراتش را متین مطرح میکند، اما بر اساس مرسوم و معمول روشنفکری و اصلاح طلبی، حرفها و مواضع و نظریات خود را به طور ساده و مردمفهم نمیگوید و واژههای خاص و دشوار به کار میبرد. وی اخیراً نوشته است: «نواصلاحگرایی»‌‌ همان اصلاح گرایی است. [البته مقصودشان‌‌ همان اصلاحطلبی است]

اما با زبان و بیان شرایط و زمانه خود، بیتردید «ما»ی اصلاحطلب با هویت اصلاحطلبی آفریده نشده که در حال «نو شدن» است. در واقع نواصلاحطلبی، مرزها و فاصلههای صوری و شکلی میان سنت و مدرن و پشت مدرن را فرو میریزد و جایی در جغرافیای مشترک آنان که با ارزشها و هنجارها و فرهنگ بومی ایرانی سازگار است، میایستد. به بیان دیگر نواصلاحطلبی، نه عبور از سنت را ممکن و مطلوب میداند، نه بیاعتنایی به مدرنیته و پست مدرنیته را، و نه مسحور و محصور یکی از اینان شدن و زیست جهان خود، بدان سپردن». رئیس مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری در دولت اصلاحطلبان، میگوید اصلاحطلبی، دیگر کارا نیست و باید جای آن را «نواصلاحطلبی» بگیرد. اعتراف میکند که اصلاحطلبی تا حالا عبور از سنتها (لطفاً بخوانید مبانی و موازین اسلامی و ارزشهای دینی) داشته و به مدرنیته و پست مدرن غرب دلبستگی داشته است و حالا متوجه شده که آن اصلاحطلبی غلط و با ارزشها و هنجارها و فرهنگ بومی ایرانی، ناسازگار بوده است.

این اعتراف خوبی است. اگر واقعاً در ارزیابی و محاسبه به آن رسیده باشند و از روی سیاست و برای جلب آرا در انتخابات آینده نباشد. اگر چنین واقعیتی وجود داشته، پس اصلاحطلبان و در رأس آنها، سران اصلاحطلب باید از این گذشته خود تبری بجویند و از ملت مسلمان و ارزشگرای ایران عذرخواهی کنند.

از جمله خود جناب دکتر تاجیک که آن همه گفتار و نوشتار در حمایت از آن اصلاحطلبی «منفصل از طریقت و منقطع از ایده و شریعت» داشته است، جبران نمایند. اما نواصلاح طلبی مشکل جناب آقای دکتر تاجیک و دوستان اصلاحطلب گذشته ایشان و انشاءالله نواصلاحطلب آینده وی را حل نمیکند، زیرا نواصلاحطلبی نوعی التقاط بین گذشته و سنتها با‌‌ همان دید غربی و راهکارهای غربی و لیبرالی است. یعنی مدرنیتهای که در غرب هم از آن عبور کردهاند و به پست مدرنیته رسیدهاند و آن هم در حال گذر است. ملت با بصیرت و با اخلاص و با صداقت و محب
اهل بیت (ع) انتخاب
گر اصل ولایت فقیه عادل و عاشق امام خمینی و محب صادق مقام معظم رهبری با این تفکرات و ملغمهای از غربزدگی و مواضع غربی مدتها است وداع کرده و به رهنمود امام در پی اسلام ناب محمدی و خط خمینی – خامنهای است

و آن اسلام ناب نبوی وعلوی و عاشورایی و این خط امامت و ولایت، با این مدرنیته و پست مدرنیته و مخلوط آن با سنتهای بومی ایرانی، هیچ ارتباطی ندارد.

اسلام هم در ایران ۱۴۰۰ سال است که با تمدن و فرهنگ و ادب ایرانیت همراهی دارد و تمدن و فرهنگ کهن و قبل از اسلام ایران و ایرانی با اعتقاد و باور به هنجارها و ارزشهای والای اسلام تحولی عمیق و رو به تکامل یافته و انقلاب اسلامی ایران سیر اساسی و خطمشی محوری خود را حرکت در صراط مستقیم الهی بر مبنای فقاهت و امامت و ولایت و صلح و عدالت جهت ایجاد حکومت عدل و قسط جهانی، با نظام امامت وامت، قرار داده است. توصیه و تذکر دوستانه به جناب آقای دکتر تاجیک این است که از این تفکرات و اصطلاحات و معانی و مفاهیم غربی و اندیشههای لیبرال دموکراسی کاپیتالیستی اندیشهورزان غرب، خود را نجات دهد و ضمن استفاده از همه اندیشهها و نظرها، خود را از اسارت افرادی چون رانسیر، و بوردیو و اصطلاحات آنها مانند خود اکسپرسیونیستی، و خود تاکیدگری‌‌ رها کند و از دانش و تجربه و استعداد خویش در دعوت الیالله آنچنان بهره گیرد که بتواند دعای «واجعلنا للمتقین اماما» را در وجود خویش جاری سازد و از دعاه الی الله گردد. تا فردا که معلوم میگردد نواصلاحطلبی هم به کار هیچکس از جمله اصلاحطلبان نیامده پشیمان نباشد.

و ما علی الرسول الا البلاغ

https://shoma-weekly.ir/zidFOz