ملت شریف هم در 9 دی شاخص را دریافتند و از آن روز به بعد مثقالهای رفتاری افراد و اشخاص و خواص ارزیابی شد و چه بسا خواص مردود از آن روز به بعد دائماً در تلاشند تا ذرهها و مثقالهای کج رفتاریشان را پاک کنند که یا نشد و یا خیلی سخت است که بشود.
میثم معافی-برای ارزیابی جنس و جهت رفتاری و عملیاتی جریانها و اشخاص سیاسی یا همان خواص ، در هر زمانی نیاز به یک "شاخص" است، شاخص به ما کمک میکند که با چه معیار و عیاری حالات و احوالات خود و دیگران را بسنجیم.
-بواسطه "شاخص" می توان به"تشخیص" صحیح رسید.
ــ مثلاً در جنگ صفین با توجه به فرمایش پیامبر(ص) "عمار" شاخص بود(این عمار..)
ــ بعد از رحلت پیامبر(ص) "غدیر "شاخص بود.
ــ و بعدها "عاشورا" شاخص شد.
-درانقلاب کبیر اسلامی ایران،حضرت امام خمینی(ره)شاخص بود.
آنهایی که در جنگ صفین درمقابل سپاهی بودند که" عمار" در او بود و آنهایی که به جریان "غدیرزدا" پیوستند( بعد از رحلت پیامبر(ص)) و آنهایی که به هر نحوی در روز عاشورا کنار امام عصرشان نبودند ، در جبهه حق نبودند و یا اینکه باطل بودند.
نکتهای که باید در مورد "شاخص" بعنوان معیار سنجش خود و دیگران در نظر گرفت این است که در مسیر تحولات و عبور از زمان ، شاخصها هم تعویض و یا به عبارتی "الیوم" (daytime)میشوند.
- وقتی درروز غدیر آیه نازل شد:"الیوم"اتممت علیکم نعمتی...یعنی،امروز"غدیر شاخص است نه بدروخیبر وصور"
- مثلا نمیتوان ، شمرابن ذیالجوشن را به فرض اینکه در صفین در سپاه مولی علی(ع) بود را در روز عاشورا حق محور دانست ،چرا که "شاخص" باید به روز و میزان هم حال و روز افراد است.
-وهمچنین نمیتوان وهب را چون نصرانی بود یا زهیر را چون عثمانی بود باطل بدانیم چرا که شاخص آن روز عاشورا و در کنار امام حسین بودن بود که آنها بودند،هرچندشایددر جریان"غدیر"نبودند و چه بسا علویانی همچون سلیمان ابن صرد و هانی ابن عروه و ... هم بودند اما در آن روز در کربلا نبودند(هرچنددرغدیر بودند) در حالیکه حر ابن یزید ریاحی "اموی "در یک لحظه شاخص را فهمید و به امام حسین(ع) پیوست و شهیدشد.
در طول انقلاب اسلامی ایران هم در آغاز، شاخصهایی برای ارزیابی و سنجش اعمال و اشخاص انقلابی وجود داشت :مثل مقابله با طاغوت -دستگیری از ناحیه ساواک ـ در ستاد استقبال از امام بودن ـ در تسخیر لانه جاسوسی بودن ـ در دفاع مقدس حضور داشتن و ... شاخصهایی است که می توانستیم یک فرد یا یک جریان یا حتی خودمان را ارزیابی کنیم.
اما همانطوریکه در قبل گذشت "شاخص "باید به روز یا "الیوم" باشد .
امروز نمی تمیتوان شاخص را سهم داشتن در انقلاب 57 و یا حتی دفاع مقدس دانست (هر چند آن هم یک سابقه ویک ذخیره ایست) بلکه فتنه 88 که یک فتنه سازمان یافته پیچیده ، حساس و ضد امنیتیترین حادثه پس از انقلاب حتی دفاع مقدس بوده است یک شاخص الیوم و بروزی است و در واقع با توجه به فرمایش استراتژیک امام خمینی(ره) که فرمودند: "میزان حال افراد است" یعنی با شاخص روز ، شاخصهای دیگر در گذشته منسوخ نمیشوند لیکن ملاک ومیزان برای امروز نیست.
نمیشود گفت که ما در خط امام یا در تسخیر لانه جاسوسی و یا در زندارن طاغوت و ... بودیم و امروز هم بر اساس همان شاخصها بر حقیم، بلکه شاخص امروز انقلاب اسلامی ایران ،فتنه 88 است که آیا"درفتنه"بودیم یا"بر فتنه"?
فتنه 88 می تواند مصداق این دعای منور باشد" و بینات منالهدی و الفرقان " و دلیل و شاخصی است برای آنهایی که هدایت شدهاند و آنهایی که با هدایت شدگان فرق دارند (فرقان)
-خواص مردود و یا حتی خواص مقبول نمیدانستند که در فتنه 88 عملکردشان شاخص و شاقول رفتارهای سیاسی آنان خواهد بود و درحال پشت سرگذاشتن یک آزمایش بسیار سخت و پیچیدهای هستند.
ملت شریف هم در 9 دی شاخص را دریافتند و از آن روز به بعد مثقالهای رفتاری افراد و اشخاص و خواص ارزیابی شد و چه بسا خواص مردود از آن روز به بعد دائماً در تلاشند تا ذرهها و مثقالهای کج رفتاریشان را پاک کنند که یا نشد و یا خیلی سخت است که بشود.
چه بسا حتی فردی مثل سیدمحمد خاتمی که خود از اصحاب فتنه 88 بوده است هم اعلام کرد" من حرفی از تقلب نزدهام" و حتی در انتخابات مجلس نهم در پای صندوق رای حاضر شد و این به معنای تلاش او برای پاک کردن کج رفتارها است که هنوز موفق نشده است.
ولیکن امام خامنهای که خود حضرتشان مرکزیت شاخص امروز انقلاب هستند، با فرمان "جذب حداکثری" راه را برای توابین و خواص مردود افتتاح و تکلیف امت را روشن فرمودند.
-تئوری جذب حداکثری یعنی به حداقلهای آدمهای سیاسی می توان بسنده کرد.
-تئوری جذب حداکثری یعنی دفع حداقلی و یا ریزش حداقلی
-اما نمیتوان از «آدمهای(خواص) حداقلی وجریانهای حداقلی(مثل موسوی خوئینی ها-خاتمی ها-حتی هاشمی ها) ژست حداکثری یا مطالبه حداکثری را پذیرفت .
-بواسطه "شاخص" می توان به"تشخیص" صحیح رسید.
ــ مثلاً در جنگ صفین با توجه به فرمایش پیامبر(ص) "عمار" شاخص بود(این عمار..)
ــ بعد از رحلت پیامبر(ص) "غدیر "شاخص بود.
ــ و بعدها "عاشورا" شاخص شد.
-درانقلاب کبیر اسلامی ایران،حضرت امام خمینی(ره)شاخص بود.
آنهایی که در جنگ صفین درمقابل سپاهی بودند که" عمار" در او بود و آنهایی که به جریان "غدیرزدا" پیوستند( بعد از رحلت پیامبر(ص)) و آنهایی که به هر نحوی در روز عاشورا کنار امام عصرشان نبودند ، در جبهه حق نبودند و یا اینکه باطل بودند.
نکتهای که باید در مورد "شاخص" بعنوان معیار سنجش خود و دیگران در نظر گرفت این است که در مسیر تحولات و عبور از زمان ، شاخصها هم تعویض و یا به عبارتی "الیوم" (daytime)میشوند.
- وقتی درروز غدیر آیه نازل شد:"الیوم"اتممت علیکم نعمتی...یعنی،امروز"غدیر شاخص است نه بدروخیبر وصور"
- مثلا نمیتوان ، شمرابن ذیالجوشن را به فرض اینکه در صفین در سپاه مولی علی(ع) بود را در روز عاشورا حق محور دانست ،چرا که "شاخص" باید به روز و میزان هم حال و روز افراد است.
-وهمچنین نمیتوان وهب را چون نصرانی بود یا زهیر را چون عثمانی بود باطل بدانیم چرا که شاخص آن روز عاشورا و در کنار امام حسین بودن بود که آنها بودند،هرچندشایددر جریان"غدیر"نبودند و چه بسا علویانی همچون سلیمان ابن صرد و هانی ابن عروه و ... هم بودند اما در آن روز در کربلا نبودند(هرچنددرغدیر بودند) در حالیکه حر ابن یزید ریاحی "اموی "در یک لحظه شاخص را فهمید و به امام حسین(ع) پیوست و شهیدشد.
در طول انقلاب اسلامی ایران هم در آغاز، شاخصهایی برای ارزیابی و سنجش اعمال و اشخاص انقلابی وجود داشت :مثل مقابله با طاغوت -دستگیری از ناحیه ساواک ـ در ستاد استقبال از امام بودن ـ در تسخیر لانه جاسوسی بودن ـ در دفاع مقدس حضور داشتن و ... شاخصهایی است که می توانستیم یک فرد یا یک جریان یا حتی خودمان را ارزیابی کنیم.
اما همانطوریکه در قبل گذشت "شاخص "باید به روز یا "الیوم" باشد .
امروز نمی تمیتوان شاخص را سهم داشتن در انقلاب 57 و یا حتی دفاع مقدس دانست (هر چند آن هم یک سابقه ویک ذخیره ایست) بلکه فتنه 88 که یک فتنه سازمان یافته پیچیده ، حساس و ضد امنیتیترین حادثه پس از انقلاب حتی دفاع مقدس بوده است یک شاخص الیوم و بروزی است و در واقع با توجه به فرمایش استراتژیک امام خمینی(ره) که فرمودند: "میزان حال افراد است" یعنی با شاخص روز ، شاخصهای دیگر در گذشته منسوخ نمیشوند لیکن ملاک ومیزان برای امروز نیست.
نمیشود گفت که ما در خط امام یا در تسخیر لانه جاسوسی و یا در زندارن طاغوت و ... بودیم و امروز هم بر اساس همان شاخصها بر حقیم، بلکه شاخص امروز انقلاب اسلامی ایران ،فتنه 88 است که آیا"درفتنه"بودیم یا"بر فتنه"?
فتنه 88 می تواند مصداق این دعای منور باشد" و بینات منالهدی و الفرقان " و دلیل و شاخصی است برای آنهایی که هدایت شدهاند و آنهایی که با هدایت شدگان فرق دارند (فرقان)
-خواص مردود و یا حتی خواص مقبول نمیدانستند که در فتنه 88 عملکردشان شاخص و شاقول رفتارهای سیاسی آنان خواهد بود و درحال پشت سرگذاشتن یک آزمایش بسیار سخت و پیچیدهای هستند.
ملت شریف هم در 9 دی شاخص را دریافتند و از آن روز به بعد مثقالهای رفتاری افراد و اشخاص و خواص ارزیابی شد و چه بسا خواص مردود از آن روز به بعد دائماً در تلاشند تا ذرهها و مثقالهای کج رفتاریشان را پاک کنند که یا نشد و یا خیلی سخت است که بشود.
چه بسا حتی فردی مثل سیدمحمد خاتمی که خود از اصحاب فتنه 88 بوده است هم اعلام کرد" من حرفی از تقلب نزدهام" و حتی در انتخابات مجلس نهم در پای صندوق رای حاضر شد و این به معنای تلاش او برای پاک کردن کج رفتارها است که هنوز موفق نشده است.
ولیکن امام خامنهای که خود حضرتشان مرکزیت شاخص امروز انقلاب هستند، با فرمان "جذب حداکثری" راه را برای توابین و خواص مردود افتتاح و تکلیف امت را روشن فرمودند.
-تئوری جذب حداکثری یعنی به حداقلهای آدمهای سیاسی می توان بسنده کرد.
-تئوری جذب حداکثری یعنی دفع حداقلی و یا ریزش حداقلی
-اما نمیتوان از «آدمهای(خواص) حداقلی وجریانهای حداقلی(مثل موسوی خوئینی ها-خاتمی ها-حتی هاشمی ها) ژست حداکثری یا مطالبه حداکثری را پذیرفت .