نگاه

خطرپذیر در راه هدفش بود

در جریان نهضت و فعالیت‌های سیاسی قبل از انقلاب خاطره‌ای که به خصوص در این چند روز خیلی در ذهنم پررنگ شده است بحث خطرپذیری ایشان در راه هدف بود.
مرحوم ابوالفضل حاجی حیدری- در جریان نهضت و فعالیتهای سیاسی قبل از انقلاب خاطرهای که به خصوص در این چند روز خیلی در ذهنم پررنگ شده است بحث خطرپذیری ایشان در راه هدف بود. بعد از اعدام انقلابی حسنعلی منصور و دستگیری برادرهای اولیه، ساواک و شهربانی و همه تجهیز شده بودند شهید حاج صادق امانی را دستگیر کنند. ایشان هم هرشب جابجا میشدند. یک شب که قرار بود جای ایشان عوض شود بعضی از برادرها آمادگی نداشتند، خداوند تازه به آقای عسکر اولادی علیرضا خان فرزند سوم از خانم اولشان را داده بود. این بچه و خانم آقای عسکراولادی مریض بودند در شرایط بگیر بگیر و خفقانی که وجود داشت متوجه شد امشب شهید صادق امانی جایی ندارد که بماند با تمام مشکلاتی که در خانه بود و با تمام خطرهایی که در مورد این قضیه وجود داشت چون ساواک فضا را محدودتر کرده بود تا به حاج صادق برسد. آقای عسکر اولادی بلافاصله گفته بود:" بیاورید منزل من." خود من آن شب اطلاع نداشتم که به منزل ایشان برده اند. فرداشب که قرار بود حاج صادق امانی جابجا شود به من زنگ زدند، رفتم منزل آقای عسکر اولادی و دیدم حاج صادق و شهید عراقی آنجا هستند. آقای عسکر اولادی به من گفتند" فلانی حاج صادق را ببر منزل فلانی." تازه متوجه شدم آن شب آقای عسکر اولادی با توجه به شرایط دشوار خانوادگی با آغوش باز این خطر را به عنوان یک وظیفه پذیرفته و ایشان را نگه داشته بود. این خطر پذیری ایشان در مورد مکتب و ترسیم کردن آن شرایط و آن فضا خیلی مهم است. چقدر ایثار میخواهد که انسان در چنان شرایطی این آمادگی را در خود ایجاد کند.

.

https://shoma-weekly.ir/XfEK7O