نگاه

خسران اکتفا به وحدت

ناکامی لیست اصولگرایان در تهران ثابت کرد که وحدت، به خودی خود نمی تواند اعتماد مردم را جلب کند؛ بلکه در کنار وحدت باید به مولفه های مختلف نیز پرداخته شود .
محمد صادق رخ فرد- «بهت و حیرت» واژگانی که شاید حق مطلب احساس تهرانی ها بعد از شنیدن نتیجه انتخابات مجلس شورای اسلامی را به خوبی ادا کند؛ بخصوص زمانی که نفر اول فهرست اصواگرایان در اولین اعلام رسمی نتایج در رده هفتم است، اما در نوبت های بعد با جهش بلندی به رده سی و یکم می رسد. حتی خوشبینترین اصلاح طلب هم چنین نتیجهای را پیش بینی نمی کرد. البته نحوه اعلام نتایج توسط دولت نیز سیاست خاصی را دنبال می کرد که خود مستلزم تحلیل است، اما به هر جهت پایان انتخابات دهمین مجلس شورای اسلامی در تهران شاهد نوعی متفاوت از رأی دادن مردم در «وفاداری نزدیک به مطلق به لیست» از سوی طرفداران جریان اصلاحات بود، که منجر به شکست کامل لیست اصولگرایان شد. ائتلافی که ماه ها برای آن وقت و انرژی صرف شده بود.

این ناکامی لیست اصولگرایان در تهران ثابت کرد که وحدت، به خودی خود نمی تواند اعتماد مردم را جلب کند؛ بلکه در کنار وحدت باید به مولفه های مختلف نیز پرداخته شود .

طبعا این گفتمان است که چهره فهرست را در بین فهرست های دیگر متمایز می کند، اما متأسفانه در جریان اصولگرایی گفتمان نو و به روزی که بتواند اعتماد جامعه را همراه کند، وجود نداشت و ندارد! ایستادگی بر اصول لازمه این جریان است اما برای اثبات و ارائه آن به جامعه نیاز به گفتمان موثر با توجه به ادبیات سیاسی روز می باشد. همچنین شعار نقش بسته بر پوسترها نیز فقط در حد شعار مطرح بود؛ زیرا با توجه به حال روز جامعه و تکرار وعده های مکرر تو خالی انتخاباتی ؛امید چندانی به تحقق و عملیاتی شدن آن از سوی مردم نبود.

از طرفی نزدیک به دو سوم از لیست اصولگرایان در تهران از نمایندگان فعلی مجلس بودند، پس با توجه به این حضور باید برای تبلیغ فهرست مذکور از فعالیت و اقدامات انجام شده در راستای حل مشکلات مردم گزارش داده می شد و به پشتوانه عملکرد گذشته، صحبت از اقدامات آینده به میان می آمد اما به جای این بحث بیشتر شاهد این موضوع بودیم که از وعده هایی صحبت می شود که قصد دارند در آینده انجام دهند. آیا نباید این حق را به مردم داد که اگر این فهرست بر اساس حضور نمایندگان حاضر در مجلس بسته شده است، ابتدا باید گزارش 12 سال گذشته را دریافت کنند که چرا اقداماتی که وعده آن را در آینده می دهند در فرصت 12 ساله انجام نگرفته است؟ در واقع تبلیغ بدون گزارش به ضد تبلیغ مبدل شد.

تیم تبلیغاتی اصولگرایان نیز در این دوره عملکرد بسیار ضعیفی داشت و عرصه های متفاوت را که باید با امکانات روز در نظر می گرفت، مورد غفلت قرار داد. عرصه هایی همچون امکانات متعدد موجود در شبکه های اجتماعی و استفاده از شگردهای تبلیغی نوین همچون دابسمش، پروفایل پیکچر، هشتگ، ربات تلگرامی و...اما طرف مقابل از این ظرفیت به نحو احسن استفاده کرد و توانست بهره مکفی از آنها ببرد.حتی با توجه به سبک زندگی در تهران و جولان رسانه های بیگانه و حمایت آنها از جریان اصلاحات، اصولگرایان پاتک مناسب و قانع کننده ای به این حملات و دخالت های آنها نداشتند.

نکته قابل توجه دیگر این است که لیست در نظر گرفته شده اقناعی نبوده و جامعه پذیری لازم را نداشت. فهرست نهایی نتوانست در بین بدنه و تمام اقشار جریان اصولگرایی چه بین جوانان و چه بین احزاب و تشکل ها اتفاق نظر کامل به وجود بیاورد تا همه در کنار هم با جان و دل برای موفقیت این لیست همت و تلاش کنند .

ائتلاف اصولگرایان تحت حمایت علمای انقلابی به تعبیر برخی علمای ثلاث عنوان شده بود، اما تنها آیت الله موحدی کرمانی به حمایت از این لیست پرداخت و دیگر چهره هایی که انتظار حمایت از سوی آنها می رفت، حمایت قاطعی نشان ندادند و این شائبه به وجود آمد نکند آنان از این لیست رضایت قلبی ندارند. اما در جریان اصلاحات بزرگان آن حمایت قاطع خود را چه با عکس دسته جمعی گرفتن و چه با ساخت قطعه نمایشی و ترویج کلیدواژه های مثل «تکرار می کنم»، «به همه لیست»، «16+30» و ... نشان دادند . آنها نه تنها طرفداران خود را به خط کردند، بلکه توانستند بخشی از آرای خاکستری را به نفع خود فتح کند.

دلایل ناکامی جریان اصولگرایی در تهران فقط به این چند مورد محدود نمی شود؛ اما با همین چند نکته نیز می توان نتیجه گرفت که وحدت شرط لازم و کافی پیروزی نیست. اگر جنبه های دیگر مورد توجه آتی و واکاوی قرار نگیرد، شکست های بعدی نیز در انتظار این جریان است و طعم پیروزی کشوری اصولگرایان در انتخابات مجلس را به تلخی می کشاند.

https://shoma-weekly.ir/iJxVaX