ادب و هنر

خانواده رزمندگان و نگاه سالم اجتماعی به دفاع مقدس

«خانه‌ای کنار ابر‌ها» توانست دپیلم افتخار فیلمنامه در بخش نگاه نو جشنواره فجر را از آن خود کند. با این وجود داستان‌های فرعی که به پیرنگ اصلی متن کمک کنند و ریتم فیلم را در لحظاتی که این دو جوان در خانه مذکور با هم سروکله می‌زنند، حفظ کند، خالی است و ناشی از ضعف فیلمنامه. که اگر این ضعف نبود، «خانه‌ای کنار ابر‌ها» به یکی از فیلم‌های درخشان چند سال اخیر سینمای دفاع مقدس تبدیل می‌شد.
محمد مهدی شیخ صراف- هشت سال جنگ ما تنها منحصر به نبرد رزمندهها در جبهه نبوده است. این رزمندهها هرکدام خانوادههایی داشتهاند که در محل زندگی خود در پشت جبهه، بار زندگی در جنگ را در نبود مردان خانه به دوش میکشیدند. خانوادههایی که تنوع موضوعات مربوط به آنها برای پرداخت سینمایی به گوناگونی رزمندگانی است که در این جبههها جنگیدند. با هر بار اعزام این بسیجیها دل اهل منزل و محل به همراه آنها راهی میشد و منتظر هر خبری میشدند تا از خطوط مقدم درباره عزیزانشان به آنها برسد. در خانههای این بسیجیها فرزندانی در نبود پدر، بزرگ میشدند، مادرانی در فراق فرزند پیر میشدند و همسرانی با چشمان مانده به راه، تمرین صبوری میکردند.

«خانهای کنار ابرها» به کارگردانی «سید جلال دهقانی اشکذری» حکایتی درباره همین خانهها است. حکایتی که جای آن سالها است در سینمای ایران خالی است. در یک کلام، این فیلم یک نمونه سالم برای نگاه اجتماعی به جنگ است که با هوشمندی کامل در بستر قصه و در مقابل آثار ضد جنگ قرار میگیرد. اولین فیلم «سید جلال دهقانی اشکذری» که اکنون بر پرده سینماها اکران شده است، قدری شبیه خود او است. آرامش تنیده شده در نجابت و سختکوشی که خاص مردمان حاشیه کویر است را میشود در تار و پود فیلم این کارگردان یزدی به وضوح مشاهده کرد. او به نیکی توانسته است با خلاقیت در خلق داستان نشان دهد که برای ساخت فیلم دفاع مقدس، بیش از اسمهای بزرگ و بودجههای کلان، به ایده جذاب و هنر برخاسته از نگاه درست نیازمندیم تا اثری شریف از مردم و برای مردم خلق شود. در‌‌ همان ابتدای فیلم، با دو جوان در لباس بسیجی به جنوب تهران در سالهای جنگ میرویم. در قسمت ابتدایی، با آنها از خانهای به خانه دیگر کشیده میشویم و شاهد مواجهه مختلف و متفاوت خانوادههای رزمندگان با آنها هستیم که در مراجعه به خانه رزمندگان، خود را همرزم بسیجی جبهه رفته آن خانواده معرفی میکنند و میگویند برای بردن پول و رساندن به او در جبهه آمدهاند. فیلم که جلوتر میرود کمکم متوجه نیت واقعی این دو جوان میشویم تا اینکه سیر اتفاقات، آنها را به داخل خانهای میکشاند که حوادث غیرمنتظرهای در انتظار آنها است... ویژگی دو شخصیت اصلی فیلم با بازی ارزشمند «هدایت هاشمی» و نقشآفرینی نسبتاً خوب «حامد کمیلی»، همین تاثیر پذیری از رخدادهاست. این تاثیرپذیری در تقابل این دو نفر با یکدیگر و شرایطی که در آن قرار گرفتهاند، رخ میدهد و مخاطب شاهد تغییر آنها در کشمکش با یکدیگر و اتفاقات است، اما همین که دست آخر منجر به تحول و دگرگونی میشود، به باور پذیری آن کمک کرده است. استفاده به جا از نمادهایی مثل حوض ماهی، انگشتر، پیشانیبند و حتی کفش نیز کاملا بجا است و از پایانبندی دلنشین فیلم هم نباید به آسانی گذشت. «خانهای کنار ابرها» توانست دپیلم افتخار فیلمنامه در بخش نگاه نو جشنواره فجر را از آن خود کند. با این وجود داستانهای فرعی که به پیرنگ اصلی متن کمک کنند و ریتم فیلم را در لحظاتی که این دو جوان در خانه مذکور با هم سروکله میزنند، حفظ کند، خالی است و ناشی از ضعف فیلمنامه. که اگر این ضعف نبود، «خانهای کنار ابرها» به یکی از فیلمهای درخشان چند سال اخیر سینمای دفاع مقدس تبدیل میشد. هر چند که همین حالا هم از میان سکانسهای همین فیلم، میتوان نشانههای ظهور یک استعداد جدید و جوان و خوشفکر را در میان کارگردانان سینمای ایران، به نظاره نشست. اما آنچه در «خانهای کنار ابرها» کاملاً جلب نظر میکند، قابلیت بالای کارگردانی «اشکذری» و بازیگردانی مناسب به ویژه در مورد بازیگران کودک فیلم است. البته حضور این کودکان در فیلم، دکوری و در حد حضور هنرور برای رد شدن از جلوی دوربین یا پرکردن فضا نیست. بلکه این حضور کاملاً در محوریت نگاه کارگردان قرار گرفته است. بازی دخترک خردسال در مواجهه با دو شخصیت محوری فیلم، طی مدتی که در خانه تنها هستند، چیزی کم ندارد و حتی به پرداخت شخصیتها کمک زیادی کرده است. هرچند قابلیتهای این فیلم اولی شریف و دوست داشتنی که میتوان آن را در کنار «شیار ۱۴۳» در زمره نسل جدیدی از فیلمهای دفاع مقدس محسوب نمود، در هیاهوهای کم ارزش جشنواره فجر گم شد و فقط یک دیپلم افتخار فیلمنامهنویسی به «خانهای کنار ابرها» رسید. «خانهای کنار ابرها» در جشنواره فیلم کودک و نوجوان کاندیدای جوایزی هم شد اما به هیچ کدام از آنها دست نیافت. این فیلم حضور قابل قبولی هم در جشنواره فیلم مقاومت داشت. این فیلم نه صرفاً به جهت حضور موثر بازیگران و شخصیتهای کم سن و سال، که به جهت قصه سر راست بدون پیچیدگیهای روشنفکرانه و ایده جذاب میتواند با بازه سنی کودک و نوجوان نیز به عنوان مخاطب هدف ارتباط برقرار کند. این مهم، به معنای خلق یک اثر سینمایی سالم از جنگ و پشت جبهه برای نسلی است که در دهههای بعد از جنگ متولد شدهاند و بیش از هرچیز محتاج دانستن درست و داشتن تصاویر نزدیک به واقع درباره دهه اول انقلاب و سالهای جنگ هستند. در غوغای غلط انداز فیلمهای بیقصه و افسرده، چنین نتیجهای در یک فیلم، دستاورد کمی برای سینمای ما نیست.

https://shoma-weekly.ir/Tn4ML9