اسدالله بادامچیان- استاد شهید آیت الله مطهری که به نمایندگی از امام در شورای فقاهتی موتلفه حضور داشت؛ در طول مبارزه با رعایت اصل تقیه به معنای کامل؛ آنچنان رفتار میکرد که رژیم با اینکه میدانست که او از محورهای اصلی مبارزه است، هیچ بهانهای برای دستگیری او بدست نمیآورد.
نصیری رئیس ساواک در سال 49 درمورد شهید مطهری زیر گزارش ساواک نوشته بود: این شخص را همیشه مراقبت نمایید، عنصری غیرصالح و همیشه در جبهه منحرفین قرار گرفته است! این عبارت به مفهوم این بود که باید از او در مراقبت مستمر مطلبی بدست بیاورند.
شهید لاجوردی که از مرتبطین با شهید مطهری بود؛ در اردیبهشت 1349 در ماجرای انفجار شرکت هواپیمایی اسرائیل دستگیر شد. پس از این دستگیری، ساواک تصور کرده بود سند کافی برای بازداشت شهید مطهری بدست آمده است. مهمترین کار لاجوردی در این زمان، فریب ساواک درباره شهید آیت الله مطهری بود. لاجوردی که بیم داشت مبادا ارتباط قضایای وی با شهید مطهری لو رود و یا ایشان در موردی احضار شود و تصور کند که مسائل لو رفته است و این محور ناشناخته و اصلی مبارزه خط امام گرفتار شود، تدبیری اندیشید.
او هر آنچه از دستگاه پلی کپی و وسائل بمب را که میپرسیدند از کجا آورده است، میگفت آن را از یک روحانی قدبلند و کمی سیه چرده که دارای یک ماشین فورد بود گرفتهام ولی نام او را نمیدانم. پس از چندین روز بالاخره بخاطر لاجوردی آمد! که این شیخ به نام شیخ حسن نصیری است و آن را آقای مطهری به او معرفی کرده است.
ساواکیها شادمان شدند که بالاخره سرنخی از شهید مطهری بدست آوردهاند که میتوانند او را دستگیر کنند. زیرا شهید مطهری را به ساواک احضار کردند. وی قبل از رفتن به بنده و برخی دوستان اطلاع داد که به احتمال قوی در رابطه با لاجوردی او را احضار کردهاند. پس از رفتن شهید مطهری به ساواک وی را با شهید لاجوردی روبرو میکنند. شهید لاجوردی خیلی ساده میگوید: آقای مطهری شما یادتان هست که یک شب در حسینیه ارشاد شیخ قدبلندی با این مشخصات با من صحبت میکرد و من از شما پرسیدم این چطور آدمیه؟ بدرد منبر میخورد یا نه؟ و شما به من گفتید آدم خوبیه، و من او را میشناسم.شهید مطهری میگوید نه، یادم نمیآید. و شهید لاجوردی باز قدری مشخصات دیگری را نقل میکند و میگوید او یک ماشین فورد هم داشته است و طبعا آیت الله مطهری بیادش نمیآید زیرا اصل موضوع واقعیت نداشته است. ساواک قدری بازجویی از شهید مطهری میکند و از او میخواهد که اگر چنین کسی را یادش آمد ، به ساواک معرفی کند وشهید مطهری تاکید میکند که حتماً اگر یادش آمد این کار را خواهد کرد! پس از مرخص کردن شهید مطهری، ساواک که میفهمد از لاجوردی رودست خورده است به سراغ او میرود و شکنجه مفصلی به لاجوردی میدهد. شهید آیت الله مطهری پس از آمدن از ساواک مسائل را به یاران اطلاع میدهد و خودش و آنها متوجه میشوند که شهید لاجوردی مطلبی را لو نداده است و خط را هم برای ساواک، با فداکاری خودش کور کرده است.