نگاه

حوزه علمیه ی مطلوب وجهت گیریهای آن

حوزه‌ی مطلوب را هم باید با مبارزه به دست آورد. البتّه معنای مبارزه، [گفتنِ] «زنده باد مرده باد» نیست، معنایش مبارزه‌ی سیاسی نیست؛ [مبارزه] یعنی تلاش، مجاهدت، گفتن، فکر کردن، همفکری کردن، متشکّل شدن. بنابراین، این حوزه را شما درست کنید
حمیدرضا ترقی- حوزه‌ی مطلوب را هم باید با مبارزه به دست آورد. البتّه معنای مبارزه، [گفتنِ] «زنده باد مرده باد» نیست، معنایش مبارزه‌ی سیاسی نیست؛ [مبارزه] یعنی تلاش، مجاهدت، گفتن، فکر کردن، همفکری کردن، متشکّل شدن. بنابراین، این حوزه را شما درست کنید. البتّه ما وظیفه داریم کمک کنیم به شما؛ آقایان مدیران حوزه وظیفه دارند تسهیل کنند کارها را؛ امّا آنچه باید در آینده به ‌وجود بیاید، سنگینیِ بارِ مسئولیّتِ آن را بر دوش خودتان احساس کنید. شما هستید که باید این کارها را انجام بدهید؛ حالا ممکن است ده سال دیگر، پنج ‌سال دیگر، پانزده سال دیگر نوبت شما بشود که نقش ایفا کنید؛ به‌هرحال این کار خواهد شد و شما هستید که میتوانید اقدام کنید و کار کنید. البتّه این را هم بدانید که مقام عمل با مقام فکر و مطالعه و طرّاحی و مانند اینها فاصله دارد؛ یک فاصله‌ی کاملاً معنی‌دار و محسوسی دارد.6/6/96

اینک با مروری بر سخنان گران­سنگ امام خامنه ای در طی 15 سال گذشته که در جمع طلاب و روحانیون شیعه و یا بعضاً در جمع مشترک روحانیون شیعه و سنی مطرح گردیده است، نکات محوری و مهم آن­را متذکر می­شویم تا مورد بهره­برداری بیشتر مدیران و برنامه­ریزان حوزه­ها و مدارس علوم دینی قرار گیرد. نکته قابل ذکر قبل از ورود به بحث این است که مخاطب این بیانات و رهنمودها گرچه غالباً حوزه­ها و روحانیت شیعه بوده است، اما برای مدیران مدارس علوم دینی و روحانیت و علمای اهل­سنت نیز بسیار مفید و راهگشا خواهد بود، زیرا رهنمودهای معظم­له از جنس مسایل کلی و راهبردی برای حوزه­های دینی جهان اسلام به­شمار می­رود.

محورهای کلی بایسته­های حوزه و روحانیت

حوزه­های علمیه از دیر باز تاکنون منبع صدور معارف اسلام ناب محمدی و میراث جهاد پاکبازانه­ی عالمان است، از آنجایی که اسلام دینی برای تمامی ابعاد حیات مادی و معنوی بشر می­باشد، رسالت روحانیون به تبع عالم بودن در دین اسلام، همه جانبه و گسترده و در راستای استمرار همان رسالت انبیاء و اولیای الهی است که به ملت و منطقه­ی جغرافیایی خاصی منحصر نیست، بلکه تمامی جوامع و امت اسلامی را شامل می­گردد. این محورها عبارتند از:

1- ورود به مسائل سیاسی و پشتیبانی از نظام جمهوری اسلامی

2- تبیین مفاهیم اسلامی و دفاع از دین اسلام

3- مواجهه با شبهات و مبارزه با خرافات

4- توجه به اخلاق و تهذیب نفس در حوزه­ها

5- تقویت علمی و حضور در صحنه‏های فلسفی، فقهی و کلامی دنیا

6- ایجاد تحول همه جانبه در حوزه­ها

7- سیاست­گذارى و ترسیم چشم­انداز برای حوزه

8- تقویت اجتهاد در همه رشته­ها

9- تشکیل کرسیهاى آزاداندیشى

10– آینده­نگری برای حوزه­های علمیه

11- طرد افراطیها و تکفیریها از سوی علمای شیعه و سنی

12- گفتمان­سازی در تبلیغ

13- حضور فعال و مؤثر در مساجد

14- حفظ قداست روحانیت

16- ضرورت زمان­شناسی وتوجه به مقتضیات روز درعلما و روحانیت شیعه و سنى

17- حفظ صمیمیت و مردمی بودن روحانیت

ایجاد تحول در حوزه­ها برای رسیدن به حوزه مطلوب

از مهمترین بایسته­های حوزه که از آغاز انقلاب از مطالبات امام(ره) و مقام معظم رهبری بوده است. ایجاد تحول همه جانبه در حوزه در راستای تقویت ابعاد علمی، اخلاقی و مدیریتی حوزه­های علمیه است. مقام معظم رهبری در سال 86 و 89 در جمع طلاب و روحانیون به تفصیل در این باره سخن گفتند.

مهمترین محورهای تحول در حوزه و دیدگاه های مقام معظم رهبری عبارتند از :

الف) تبیین مفهوم تحول و ضرورت مدیریت آن

- «تحول اجتناب ناپذیر است. تحول، طبیعت و سنت آفرینش الهى است؛ این را بارها من مطرح کرده­ام، گفته­ام. تحول رخ خواهد داد. خوب، ... اگر حوزه بخواهد از تحول بگریزد، منزوى خواهد شد؛ ... تحول حتمى است، منتها تحول دو طرف دارد: تحول در جهت صحیح و درست، تحول در جهت باطل و غلط. ما باید مدیریت کنیم که این تحول در جهت درست انجام بگیرد. این وظیفه­ى مؤثرین در حوزه است. مدیران حوزه، فضلاى حوزه، صاحب­نظران حوزه باید همتشان این باشد. از تحول نباید گریخت ... »(بیانات معظم له در دیدار جمعى از اساتید، فضلا، مبلّغان و پژوهشگران حوزه­هاى علمیه کشور، ۱۳۸۶/۰۹/۰۸).

- «بزرگان حوزه، مراجع تقلید، اندیشمندان، دانشمندان و فضلا باید دامنها را به کمر بزنند، همت کنند، این تحول را برنامه‌ریزى کنند، هدایت کنند، مدیریت کنند. بنابراین معناى اساسى تحول این است: حرکت نوبه‌نوى محتوائى» ( بیانات در دیدار طلاب، فضلا و اساتید حوزه علمیه قم 29/7/89).

ب) تحول در کیفیت تدریس، تدرّس و کتابهای درسی

- «یکى از کارهاى دیگر ما که مهم است، کسب مهارتهاى دینى است. ما باید در رشته و حرفه‌ى خودمان مهارت پیدا کنیم ... باید با سواد شد و درس خواند. البته من اعتقادم بر این است که این درس خواندن، باید یک تحول عمیق و وسیع و همه‌جانبه‌اى در کیفیت تدریس و تدرّس ما در سطح حوزه‌هاى کشور به وجود آورد، ... ما نقصها و کمبودهاى زیادى داریم که باید نظام درسى ما، آن کمبودها را جبران کند؛ نباید هم بگذاریم دیر بشود؛ اما به هر حال درس خواندن، با سواد شدن، با کتاب و سنت آشنا شدن، با مبانى معرفت دینى آشنا شدن؛ چه فقه، چه فلسفه، را باید یاد گرفت. باید انسان بتواند در میدان چالشهاى فکرى امروزِ دنیا سینه سپر کند. امروز دنیا، دنیاى تعارض فلسفه‌ها و فکرهاست» (بیانات در جمع روحانیون استان سمنان، ۱۳۸۵/۰۸/۱۷).

- «مسئله­ى کتابهاى درسى را که آقایان مطرح کردند، کاملاً درست است ... تغییر کتاب درسى لازم است، حتماً هم باید تغییر پیدا کند؛ در این هیچ شکى نیست ... بایستى کارى کرد که همّ طلبه، فهمیدن مطلب باشد، نه فهمیدن عبارت ... این عقیده­ى من است. حالا ممکن است مسئولین حوزه و مدیران حوزه و بعضى از برجستگان حوزه نپسندند و این کار نشود، اما یک روزى بدون تردید خواهد شد».

- «بنده بعضى از نوشته­جات حوزه را که ملاحظه می­کنم، از این جهت ما یک خرده­اى کمبود داریم، نقص داریم. یک نوشته­ى متین قرص و محکمى که در همه ى مجامع علمىِ اسلامى وقتى که رفت - چون به زبان عربى است. زبان علمى ما زبان عربى است و همه می­توانند استفاده کنند - به عنوان یک اثر برجسته و ممتاز شناخته شود، ایراد لفظى و متنى و قلمى نداشته باشد. بنابراین تحول ناگزیر است. حالا این یکى دو مورد از موارد تحول بود؛ موارد زیادى هست؛ بسیارى از آنها را هم شما دوستان در بیاناتتان گفتید که مورد تأیید من هم هست. باید این تحول مدیریت بشود. این هم یک نکته است» (بیانات معظم­له در دیدار جمعى از اساتید، فضلا، مبلّغان و پژوهشگران حوزه­هاى علمیه کشور، ۱۳۸۶/۰۹/۰۸).

- «اساس کار طلبگى، فکر کردن و دقت کردن و مطالعه کردن است، نه حفظ کردن. حفظ‌محورى، همان چیزى است که امروز بلاى تعلیم و تربیت جدید ماست و ما مدتهاست که داریم با آن مقابله و مبارزه می­کنیم و هنوز هم روبه‌راه نشده است و باید روبه‌راه شود. در حوزه، اساس سنتى ما بر پایه‌ى فکر کردن است. طلبه درس را که می­خواند، اولاً قبلاً پیش‌مطالعه می­کند، ذهنش را آماده می­کند تا از استاد حرف نو بشنود».

ج) تحول در سبک مدیریت

- «کلید همه­ى اقدامهاى مثبت سازمان یافته­ى قابل انتظارِ نتیجه که آدم بتواند نتیجه را از آنها انتظار ببرد، مدیریت است. ما باید مدیریت را در حوزه تکمیل کنیم ...» (بیانات معظم له در دیدار جمعى از اساتید، فضلا، مبلّغان و پژوهشگران حوزه هاى علمیه کشور (۱۳۸۶/۰۹/۰۸)

- «آیا این تحول پیچیده‌ى گسترده ‌دامن و همه‌جانبه و ذواضلاع، بدون یک مدیریت منسجم امکانپذیر است؟ این همان چیزى است که ما چندین سال قبل از این در همین حوزه‌ى علمیه با کسانى که بعضى امروز جزو مراجع معظم هستند ... مطرح کردیم و پذیرفتند. مدیریت و تدبیر حوزه به وسیله‌ى یک گروه متمرکزى که مورد تأیید مراجع و بزرگان باشند و در مسائل حوزه صاحب‌نظر باشند، یک چیز لازمى است، اجتناب‌ناپذیر است؛ بدون این نمی­شود. این کار پیچیده‌ى مهمِ همه‌جانبه، بدون یک مدیریت قوى امکان­پذیر نیست» ( بیانات در دیدار طلاب، فضلا و اساتید حوزه علمیه قم 29/7/89).

د) تحول درنظام رفتارى اخلاقى حوزه‌ها

- «مسئله‌ى بعدى، مسئله‌ى نظام رفتارى و اخلاقى حوزه‌هاست؛ که همین تحول - اگر تحولى انجام می­گیرد - باید ناظر به این جهت هم باشد. چند تا سرفصل در این خصوص وجود دارد که من اینجا یادداشت کرده‌ام: تکریم اساتید. نظام رفتارى و اخلاقى ما در حوزه‌ها باید در این جهت حرکت کند؛ تکریم استاد، تکریم عناصر فاضل، بخصوص تکریم مراجع تقلید. هر کسى آسان به حد مراجع معظم تقلید نمی­رسد؛ صلاحیتهاى زیادى لازم است. غالباً مراجع قله‌هاى علمى حوزه‌هاى علمیه محسوب می­شوند. بنابراین احترام مراجع بایستى محفوظ باشد؛ باید تکریم شوند ... احترام به استاد هم یک مسئله است. یکى از سنتهاى رائج حوزه‌هاى علمیه، تواضع شاگرد در مقابل استاد بود؛ احترام به استاد. «آداب المتعلمین» می­نوشتند، که متعلم در مقابل معلم چه وظایفى دارد و معلم چه حقوقى بر او دارد؛ همچنان که متقابلاً متعلم بر معلم حقوقى دارد. اینکه استاد بیاید بگوید و برود، نه؛ حرف شاگرد را می­شنفتند، گوش می­کردند. اینها از قدیم معمول بوده است. در همین زمان ما بعضى از بزرگان بودند، الان هم هستند؛ شاگرد بعد از درس، تا خانه‌ى استاد او را همراهى می­کرد؛ بحث می­کرد، صحبت می­کرد، سؤال می­کرد. گعده، گعده‌ى علمى؛ نشست، نشست تحقیقى و سؤال و جواب؛ اینها سنتهاى خوب حوزه‌ى ماست ...» (بیانات در دیدار طلاب، فضلا و اساتید حوزه علمیه قم، 29/7/89).

هـ ) تحول در تشکیلات و سازماندهى حوزه­ ها

-«در زمینه­ى تشکیلات حوزه و سازماندهى حوزه و در کنار شوراى عالى، مسئله­ى نهاد مدیریت حوزه است، که بسیار مهم است. حتماً باید یک شوراى برنامه ریزى براى حوزه وجود داشته باشد ... امروز برنامه­ریزى، یک کار علمى است؛ ... از کسانى که تخصص این کار را دارند، استفاده بشود؛ در همان بدنه­ى کارشناسى حضور پیدا کنند، برنامه­ریزى کنند».

-«یکى از کارهائى که در سازماندهى حوزه لازم است، آمارگیرى است، ما از حوزه آمار درستى نداریم. به طریق اولى، آن­وقت از مجموعه­ى روحانیت در کشور آمار درستى نداریم. تعداد روحانیون در کشور، حدود تحصیلى اینها، میزان فضل اینها، توانائیهاى تبلیغى اینها، تأثیرگذارى اینها در محیطشان؛ اینها چیزهائى است که اصلاً در آمارهاى ما، در اطلاعات ما منعکس نیست؛ ما آمارگیرى نداریم. آمارگیرى هم یک دانش است. یکى از کارهائى که باید حتماً انجام بگیرد، سریع هم باید شروع بشود و چند سال هم طول خواهد کشید، اما برکاتش خیلى زیاد خواهد بود ... البته آن­وقت دنبال آمارگیرى، نظام ارزشیابى پیش مى­آید؛ این هم یکى از چیزهائى است که در مسئله­ى سازماندهى عرض می­کنیم ...». 25/12/94

حوز ه علمیه باید انقلابی بماند

حضرت امام خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی صبح سه‌شنبه (۱۳۹۴/۱۲/۲۵) در دیدار اعضای مجمع نمایندگان طلاب و فضلای حوزه‌ی علمیه‌ی قم با تبیین جایگاه و نقش بی‌بدیل و تأثیرگذار حوزه‌ی علمیه‌ی قم در پیروزی انقلاب اسلامی به برخی تلاش‌ها برای انقلاب‌زدایی از حوزه‌های علمیه اشاره و تأکید کردند: حوزه‌ی علمیه‌ی قم باید همچنان یک «حوزه‌ی انقلابی و مهد انقلاب» باقی بماند و رسیدن به این هدف نیازمند اندیشه، تدبیر و برنامه‌ریزی دقیق است.

انقلابی ماندن حوزه‌های علمیّه، عامل انقلابی ماندن نظام
خب، حالا حوزه‌ی قم را بخواهند از انقلاب تهی کنند، [این] چیز کوچکی است؟ انگیزه‌هایی وجود دارد برای این کار، حرف من این است. بنده عرض میکنم اگر بخواهیم نظام اسلامی -همین نظامی که الان تشکیلاتی دارد، قوای سه‌گانه‌ای دارد، نیروهای مسلّحی دارد، دستگاه‌ها و سازمانهای گوناگونی دارد- انقلابی بماند، اسلامی بماند، حوزه‌ی قم باید انقلابی بماند؛ اگر حوزه‌ی قم انقلابی نمانَد، حوزه‌های علمیّه اگر انقلابی نماندند، نظام در خطر انحراف از انقلاب قرار خواهد گرفت. من این را به شما عرض کنم: حوزه‌ی قم پشتوانه است. حرف من این است که میگویم حوزه‌ی علمیّه‌ی قم بایستی به‌عنوان یک حوزه‌ی انقلابی، به‌عنوان مهد انقلاب، به‌عنوان آن کوره‌ی آتشفشانی که همین‌طور دارد انرژی انقلابی را صادر میکند از خودش، حضور داشته باشد و ظهور داشته باشد.

لزوم توسعه بینش و حرکت انقلابی در حوزه برای جلوگیری از انقلاب‌زدایی

خب، عرض کردیم که طبیعت قم، طبیعت طلّاب، حوزه‌ی علمیّه، طبیعت دین است، طبیعت تبلیغ است، طبیعت قناعت است، طبیعت حضور مرجعیّت است که مرجعیّت خیلی مهم است؛ اینها همه از خصوصیّات حوزه است و همین موجب میشود که پایه‌ی انقلاب در اینجا محکم بشود. اگرچنانچه ما دیدیم تلاشهایی دارد انجام میگیرد برای اینکه از حوزه‌ی علمیّه‌ی قم انقلاب‌زدایی کنند، باید احساس خطر کنیم. عرض من با شما نمایندگان عزیز طلّاب و فضلا این است: اگر دیدید انقلاب‌زدایی دارد انجام میگیرد باید احساس خطر کنید. خب، احساس خطر کردن کافی نیست، باید به فکر علاج بود؛ علاج هم تدبیر لازم دارد، فکر لازم دارد؛ این اهمّیّت اجتماع شما را نشان میدهد. باید افراد صاحب فکر بنشینند فکر کنند؛ با کارهای سطحی، با فریاد کشیدن که احیاناً در یک جلسه‌ای آدم داد بکِشد و به یکی اعتراض کند، با این حرفها مسئله درست نمیشود. راه، اینها نیست؛ راه، فکر کردن و اندیشیدن و حکمت‌آمیز برنامه‌ریزی کردن، مجموعه‌های برنامه‌ریزی شده را تهیّه کردن و دنبال کردن است؛ بنابراین بینش انقلابی در قم بایستی توسعه پیدا کند، حرکت انقلابی باید توسعه پیدا کند.

مخالفت صریح و مخالفت غیر صریح دشمنان با انقلاب

خب، مخالفت با انقلاب هم دوجور است: یک‌وقت صریحاً کسانی با انقلاب مخالفت میکنند -که این هم در حوزه وجود دارد، نه اینکه وجود نداشته باشد، ما بی‌اطّلاع نیستیم؛ حالا کسانی هستند صریحاً گوشه‌کنار [مخالفت میکنند]؛ البتّه کم هستند- یک‌وقت هست که نه، صریحاً با انقلاب مخالفت نمیشود، [بلکه] با مبانی و مبادی اعتقادی انقلاب مخالفت میشود؛ روی اینها باید حسّاس بود. اینکه ملاحظه میکنید بنده مرتّب روی مسئله‌ی استکبار تکیه میکنم، روی مسئله‌ی آمریکا تکیه میکنم، [به خاطر] این نیست که از روی عادت، آدم دائم بخواهد یک حرفی را تکرار کند؛ نه، اینها احساس خطر است. اگر نظام اسلامی در قبال نظم منحطّ جهانی هویّت خودش را از دست داد، شکست خواهد خورد؛ اهمّیّت نظام اسلامی -که میگوییم دنیا را تکان داد این انقلاب- به‌خاطر این است؛ یک چیز جدید آورد.
https://shoma-weekly.ir/ClZUfG