رداختن به «بنغازی» اما به این دلیل نیست؛ حتی مرگ مشکوک سفیر آمریکا در این کشور نیز موضوع یادداشت ما نیست؛ چه، اساساً آنچه که سبب شد این یادداشت را با نام این شهر آغاز کنم، پروژه آمریکاییها در سوریه است: «بنغازی سازی»

محسن مجتبایی- بنغازی؛ شهری در ساحل دریای مدیترانه؛ پایتخت اقتصادی لیبی و مرکز مخالفان قذافی ابتدا دولت موقت تشکیل دادند و بعد آرام آرام به کمک ناتو، خود را به طرابلس پایتخت رساندند و در نهایت اگر چه همه کشور را در اختیار گرفتند اما نتوانستند مانع مرگ مشکوک دیکتاتور کشورشان شوند.
پرداختن به «بنغازی» اما به این دلیل نیست؛ حتی مرگ مشکوک سفیر آمریکا در این کشور نیز موضوع یادداشت ما نیست؛ چه، اساساً آنچه که سبب شد این یادداشت را با نام این شهر آغاز کنم، پروژه آمریکاییها در سوریه است: «بنغازی سازی»
غرب این مدل را از چند ماه پیش و در پی ناکامی گروههای مسلح در تصرف دمشق در دستور کار خود قرار داد و برای این منظور «حلب» مناسبترین گزینه بود؛ شهری مهم و راهبردی در شمال سوریه و هم مرز با ترکیه.
حلب خیلی زود به تصرف کامل مخالفان درآمد، آمریکا حتی القاعده را هم وارد گود کرد تا پروژه «بنغازی سازی» توسط آنها سریعتر انجام شود.
در این میان اما ارتش سوریه با حمایت بخشی از بدنه جامعه – که به نظر میرسد با الهام از نیروی مقاومت بسیج شکل گرفته بود – پس از پاکسازی پایتخت سراغ این شهر کلیدی رفت اما با توجه به حضور مردم در شهر مجبور بود درگیری با مخالفان را با آرامش و تدبیر انجام دهد تا غیر نظامیان در معرض خطر قرار نگیرند.
رسانهها این عملیات سخت و پیچیده را «ام المعارک» نام گذاشتند و حقیقتاً چنین هم بود.
«ام المعارک» ادامه یافت و ارتش آرام آرام بر کل شهر مسلط شد، آنچنانکه هنوز عملیات به پایان نرسیده، مردم حلب پیروزی ارتش را در شهر جشن گرفتند.
شکست مخالفان در حلب برای غرب آنچنان گران بود که رئیس جمهور آمریکا مجبور شد مقابل دوربینها از دستیابی دولت سوریه به سلاحهای شیمیایی سخن بگوید، اتهامی که خیلی زود مورد استقبال دولتهای انگلیس، آلمان و فرانسه قرار گرفت.
«شینهوا» خبرگزاری دولتی چین این موضعگیری را زمینهسازی برای مداخله نظامی در سوریه توصیف کرد و روسیه هم با محکوم کردن اظهارات اوباما اعلام کرد که با مداخله نظامی خارجی در سوریه مخالف است.
در سطح منطقه نیز حامیان معارضین همچنان در تلاش برای اعمال فشار بیشتر بر سوریه بوده و هستند که در بین آنها ترکیه نقش فعالتری دارد با این حال دولتمردان ترک بواسطه واهمه از شروع موج انتقادها از جانب مردم – که چند باری هم تا کنون روی داده – تلاش کردهاند تا افکار عمومی را از شروع حملات پ.ک.ک و کردهای شمال سوریه بترسانند.
در خلال اتهام توانایی سوریه در استفاده از سلاح شیمیایی و رفت و آمدهای پیاپی و فشار روزافزون که منجر به برکناری کوفی عنان و آمدن اخضر ابراهیمی شد، دکتر محمد مرسی در حاشیه اجلاس سران عدم تعهد، مقامات کشورمان را به شنیدن طرح صلح پیشنهادیاش فراخواند؛ طرحی با حضور جمهوری اسلامی ایران، عربستان، ترکیه و مصر؛ در مقابل، مقامات کشورمان علیرغم آگاهی از عدم شناخت تام و تمام رئیس جمهور مصر از شرایط و وضعیت سوریه، با کلیت طرح موافقت کردند.
این طرح که محور آن را «توجه به ملت سوریه و خواست آنها» تشکیل میداد، البته موجب عصبانیت سعودیها و قطریها شد، ترکیه با احتیاط حاضر به همکاری شد، غرب هم ترجیح داد فعلاً از دور نظارهگر رفت و آمدها باشد و سوریها هم با یک شرط مهم یعنی توجه به خواست مردم با آن موافقت کردند.
به هر حال هر چند که مقامات کشورمان در گفتگو با مقامات مصری پیشنهاد دادهاند که عراق به عنوان دبیر کل اتحادیه عرب و ونزوئلا به عنوان تروئیکای عدم تعهد در این طرح حضور داشته باشند اما آنچه که تا کنون – پس از اجلاس قاهره و سفر وزیر خارجه کشورمان به سوریه – مسلم است آن است که در حل موضوع سوریه از راه دیپلماتیک نقش جمهوری اسلامی ایران روز به روز پررنگ تر شده و این قطعاً به مذاق مخالفان دور و نزدیک دولت سوریه خوش نیامده و نخواهد آمد.
غرب این مدل را از چند ماه پیش و در پی ناکامی گروههای مسلح در تصرف دمشق در دستور کار خود قرار داد و برای این منظور «حلب» مناسبترین گزینه بود؛ شهری مهم و راهبردی در شمال سوریه و هم مرز با ترکیه.
حلب خیلی زود به تصرف کامل مخالفان درآمد، آمریکا حتی القاعده را هم وارد گود کرد تا پروژه «بنغازی سازی» توسط آنها سریعتر انجام شود.
در این میان اما ارتش سوریه با حمایت بخشی از بدنه جامعه – که به نظر میرسد با الهام از نیروی مقاومت بسیج شکل گرفته بود – پس از پاکسازی پایتخت سراغ این شهر کلیدی رفت اما با توجه به حضور مردم در شهر مجبور بود درگیری با مخالفان را با آرامش و تدبیر انجام دهد تا غیر نظامیان در معرض خطر قرار نگیرند.
رسانهها این عملیات سخت و پیچیده را «ام المعارک» نام گذاشتند و حقیقتاً چنین هم بود.
«ام المعارک» ادامه یافت و ارتش آرام آرام بر کل شهر مسلط شد، آنچنانکه هنوز عملیات به پایان نرسیده، مردم حلب پیروزی ارتش را در شهر جشن گرفتند.
شکست مخالفان در حلب برای غرب آنچنان گران بود که رئیس جمهور آمریکا مجبور شد مقابل دوربینها از دستیابی دولت سوریه به سلاحهای شیمیایی سخن بگوید، اتهامی که خیلی زود مورد استقبال دولتهای انگلیس، آلمان و فرانسه قرار گرفت.
«شینهوا» خبرگزاری دولتی چین این موضعگیری را زمینهسازی برای مداخله نظامی در سوریه توصیف کرد و روسیه هم با محکوم کردن اظهارات اوباما اعلام کرد که با مداخله نظامی خارجی در سوریه مخالف است.
در سطح منطقه نیز حامیان معارضین همچنان در تلاش برای اعمال فشار بیشتر بر سوریه بوده و هستند که در بین آنها ترکیه نقش فعالتری دارد با این حال دولتمردان ترک بواسطه واهمه از شروع موج انتقادها از جانب مردم – که چند باری هم تا کنون روی داده – تلاش کردهاند تا افکار عمومی را از شروع حملات پ.ک.ک و کردهای شمال سوریه بترسانند.
در خلال اتهام توانایی سوریه در استفاده از سلاح شیمیایی و رفت و آمدهای پیاپی و فشار روزافزون که منجر به برکناری کوفی عنان و آمدن اخضر ابراهیمی شد، دکتر محمد مرسی در حاشیه اجلاس سران عدم تعهد، مقامات کشورمان را به شنیدن طرح صلح پیشنهادیاش فراخواند؛ طرحی با حضور جمهوری اسلامی ایران، عربستان، ترکیه و مصر؛ در مقابل، مقامات کشورمان علیرغم آگاهی از عدم شناخت تام و تمام رئیس جمهور مصر از شرایط و وضعیت سوریه، با کلیت طرح موافقت کردند.
این طرح که محور آن را «توجه به ملت سوریه و خواست آنها» تشکیل میداد، البته موجب عصبانیت سعودیها و قطریها شد، ترکیه با احتیاط حاضر به همکاری شد، غرب هم ترجیح داد فعلاً از دور نظارهگر رفت و آمدها باشد و سوریها هم با یک شرط مهم یعنی توجه به خواست مردم با آن موافقت کردند.
به هر حال هر چند که مقامات کشورمان در گفتگو با مقامات مصری پیشنهاد دادهاند که عراق به عنوان دبیر کل اتحادیه عرب و ونزوئلا به عنوان تروئیکای عدم تعهد در این طرح حضور داشته باشند اما آنچه که تا کنون – پس از اجلاس قاهره و سفر وزیر خارجه کشورمان به سوریه – مسلم است آن است که در حل موضوع سوریه از راه دیپلماتیک نقش جمهوری اسلامی ایران روز به روز پررنگ تر شده و این قطعاً به مذاق مخالفان دور و نزدیک دولت سوریه خوش نیامده و نخواهد آمد.