
در تشییع جنازه میلیونی آن روز یکباردیگر خون سرخ شهادت در رگ غیرت میلیونها شیفته شهادتطلب بجوش آمد تا روزی از روزها باز هم پیمان و بیعت الهی خود را با امام راحل و مقام معظم رهبری و خانوادههای داغدار شهدا تجدید نمایند و فتح الفتوحات دیگری را برای نام سربلند و پرآوازه جمهوری اسلامی رقم بزنند.
در روایت آمده است که جیغ شیطان از هر نوع توفیق ایمانی و دینی مومنان در آمده و فریادواحسرتا بر میآورد و فرقی نمیکند که این توفیق ادای یک صلوات ساده مؤمنانه از یک مؤمن باشد که آن یعنی صدای بلند بیعت با آیین رسول خدا و اهل بیتاش و یا تشییع جنازهای باشد که بعد از سه دهه ارکان قدرت و پایههای پوسیده کاخ مستکبران را به لرزه درآورد.
و جیغ شیطان از آن رو بلندتر میشود که یک تشییع بظاهر ساده با موج ها و فوجهای دسته جمعی رویشهای انقلابی به انگارههای نظامسازی تبدیل میشود که هماوردی بی بدیل و بی نظیر بین نظام شهید خواسته اسلامی با نظامهای مستکبر و قلدرمآب جهان و بخصوص آمریکای جهانخوار را بصورت خودجوش و نه دولتی و حزبی نشان میدهد.
جای تأسف و رنج و آه جانکاه این است که بعداز دههها جهاد و شهادت و مقاومت و رایحه خوش معنویت و تغییرات اجتماعی برمبنای الگوهای دینی و مصاف ظالمانه و نابرابر با غارتگران بینالمللی هنوز عدهای در این مملکت هستند که فهم و درک و شعور همراهی با اسلام و انقلاب و مردم را ندارند و پیاده نظام جیغ کشان شیطان بزرگ میشوند.
اگر در تشییع جنازه غواصان و تجلیل نانوشته از شهدای سال 44 مؤتلفه اسلامی آمریکاییها و سلطنتطلبها و منافقین و بهاییها و کمونیستها و صهیونیستها و انگلیسیها و صداهای بیگانه جیغ بکشند، در عرف بی منطقی معمول میگویند حق دارند. دلیلاش این است که شهدای مؤتلفه اسلامی در نصرت مولای خویش حسنعلی منصورعامل برنامههای آمریکاییها را از سر راه برداشتند. نظامی برپا شد که هم ابر قدرت شرق و هم ابرقدرت غرب را به چالش کشاند و صدها مشکل برای آنها تا مرز افول و سقوط و امحاء ایجاد نمود و منافع نامشروع آنها را از بین برد و راه پیشرفت و توسعه و نردبان ترقی و پیشتازی را به سرعت طی نمود و صدها تحول خارجی و داخلی دیگر تا اینکه امروز 1+5 قدرت جهانی را به پای میز مذاکره خود میکشاند. بنابر این به آنها باید در عصر ظهور، حق دفاع در هماوردی جدید را داد تا اینکه یا آنها با باطلشان سقوط کنند و یا جبهه ایمان و دین اُرزه و لیاقت خویش را نشان دهد.
اما جماعتی که در سفره شهدا نشستهاندو از این نعمت به نان و نوایی رسیدند و از قعر ذلت و خواری و پستی و فساد نجات یافتندو به اوج عزت سریدند و صاحب مسئولیت و نام و نشان و پول و دارایی و حسابهای بانکی و مانورهای تجمل و تشریفات و مقامهای صدرات و وزارت و مدیریت و رانتهای تجارت شدند و با تحصیلات عالیه از غرقاب بیسوای نجات یافتند و بر بال پروازهای تفریحی و مأموریتی در مجامع بینالمللی دارای نام و نشان گشتهاند و آزادانه در درون نظام قدم و قلم میزنند و با هزینههای میلیاردی از رافت فیلتر تایید صلاحیتها به نمایندگی وامثال آن میرسند، چه درسی دادندکه برای شیطان بزرگ جیغ بکشند.
آنها که تشییع جنازه مردم را مصادره به مطلوب نامیدند و میتینگ سیاسی خواندند و سوء استفاده از شهدا نام گذاشتهاند و سایر چرندیاتی که در یک فضای منطقی و منصفانه تهوعآور بوده، آنگونه از شیطان دفاع میکنند که گویی نماینده رسمی آمریکا در کشور ما و مأمور به مقابله و مبارزه با آرمانها و ارزشها و راه شهدا هستند و از آلودهسازی فضاهای مجازی و رسانهها و پایگاههای خبری دریغ ننموده و شرم ندارند.
به هر حال زمان میگذرد و چراغ پرفروغ شهدا آنچنان میدرخشد که در اوج سرکوب بیداری اسلامی در منطقه و سازماندهی خوارج زمان و فتنه داعش و النصره و القاعده انقلاب این با پرچم استقلال و انتقام از دورههای ظلم و ستم بوقوع میپیوندد ولی این هشدار را باید به بعضی مسئولان دادکه یکی از طراحیهای فتنه جدید، ایجاد فضای شبهه مشارکت هدفی و عملی بعضی از کارگزاران دولتی با جریان فتنه آمریکایی و در تقابل با حساسیتها و خطوط قرمز ملت است که از این طریق با آلودهسازی بعضی و شریک سازی بعضی دیگر در موضوعات اتهامی خط تشویش و تفرقه و استحاله را تقویت نمایند. چرا که صدای جیغ شیطان از همین اردوگاه شنیده میشود و باید از آنها برائت جست.