نگاه

جریان ذلت پیشه

برجام آمریکایی و پسابرجام اروپایی نمونه‌ای از ذلت پیشگی جریانی است که با خواست ملت همراه نیست. رأی ملت را تصاحب می‌شود و بنام ملت حرف و موضع ضد ملت و انقلاب و رهبری دارد.

نصر عزیزی- خط نورانی انقلاب اسلایم شفاف و روشن بوده و هست و خواهد بود زیرا انقلاب اسلامی و رهبری آن و نظام جمهوری اسلامی نظیر و شبیهی نداشته و ندارد و در جهان کنونی منحصر بفرد است از این رو مدیران و کارگزاران این نظام با همین معیارها سنجش می‌شوند آنان جاودانه تاریخ ماندند، دولتمردان چنین نظامی بوده‌اند. اگر تاریخ اسلام به نیکی از ابوذر، سلمان و عمار و سایر و مالک اشتر و امثال اینها یاد می‌کند، در دوره انقلاب خودمان مشابه آنها را گرد وجود مبارک امام راحل و مقام رهبری مشاهده می‌کنیم.

اگر هدف نهایی انقلاب اسلامی استمرار جهانی با عدالت و بدون ابرقدرتها و جهانخواران بین‌المللی نظیر آمریکا و محو رژیم جعلی صهیونیستی و آزادی همه انسانها و زمینه‌سازی ظهور حضرت ولی‌عصر(عج) می‌باشد، بدون تردید هر گونه ساز ناهماهنگ با آهنگ استکبارستیزی این انقلاب موانعی هستند که هیچ سنخیتی با مبانی آرمانی انقلاب اسلامی ندارند.

اگرچه از بدو پیروزی انقلاب زاویه‌های انحرافی متعددی را در روند حرکت انقلاب مشاهده کردیم، ولی خون پاک شهدای 72 تن و رئیس جمهور و نخست وزیر و شهدای ترور منافقین و جنگ هشت ساله خط انقلاب را تثبیت نمود و در دهه هفتاد خط انحرافی با رویکرد متفاوت‌‌تری در مسیر نظام قرار گرفت.

دوم خرداد هفتاد و شش زاویه انحرافی دیگری بود که با کمال تأسف و با سوء استفاده از احساسات پاک مردم و موج سواری بر آرای میلیونی پایه‌گذار انحرافی بود که کماکان در دوره‌های بعدی خود را نشان داد.

با حاکمیت دوم خردادیها ادبیات زیبا و منافقانه و مردم‌فریبی وارد فرهنگ سیاسی شد که با آرمانها و ارزشهای نظام و مردم مغایرت داشت و دشمنان را تحریک و تشویق به ادامه توطئه‌ها نمود. محمد خاتمی که بعد از هشت سال ریاست جمهوری در سالهای بعد در دام فتنه آمریکایی و ضد ملی و ضد قانون کشور قرار گرفت، اصطلاح جامعه مدنی و مردم‌سالاری را یدک کشید که خود هم نمی‌دانست در چه کشوری و با چه آرمانی و با کدام قانون اساسی و با چه ساختارهایی حکمرانی می‌کند.

جریان برانداز و استحاله شده و پشیمان گشته دولتمردان که مجلس تحصن‌گر و شورای شهر طغیانگر را به همراه داشت، هر روز یک بحران جدید را برای کشور ایجاد می‌کرد. اصلاحات آمریکایی دوره دوم خرداد که کپی‌برداری اصلاحات برانداز آمریکایی شوروی بود، در کشور به سرعت پیگیری و براندازی نظام را دنبال می‌کرد از همین دوره بود که جریان چپ تأثیر پذیرفته از چپ آمریکایی با رقیب‌سازی تصنعی راست سرمایه‌داری که از اساس دروغ بود، جای خود را به جریان اصلاحات داد تا بلکه خاتمی شبیه گورباچف شود و با پیاده کردن او از قطار دوم خرداد یلتسین آمریکایی در ایران ریشه ولایت فقیه و نظام جمهوری اسلامی را بزند. فتنه سال 78 کلید یک براندازی بود که در نطفه خفه شد. حسن روحانی سخنران قیام 23 تیر 78 بود و با مدارا بر فتنه‌گران تازید ولی او از حال و روز خود بی خبر نبود که در دهه 88 بعدی جزو ساکتین فتنه و در دهه بعدی زمینه‌ساز ظهور و بروز و به قدرت رساندن همان فتنه‌گران شد که امروز مملکت ما را گرفتار خود کردند.

مردم عزیز ما بدانند و می‌دانند که جریانها بهانه هستند دو تفکر و دو خط و دو جریان انقلابی و غیرانقلابی، ارزشی و غیرارزشی، دینی و سکولاری، خودی و غیرخودی، مردمی و غیرمردمی، استکبارستیز و استکبارگرا، ولایتی و غیرولایتی، مکتبی و غیرمکتبی، آرمانگرا و سازشگرا،خمینی‌گرا و آمریکاگرا، بیشتر وجود ندارد.

امروز هر مشکل و گرفتاری که برای مردم انقلابی و نظام جمهوری اسلامی و کشور ثروتمند و قدرتمند ما پیش می‌آید، نتیجه مسئولیت دولتمردانی است که یا در صفوف مقابل انقلاب قرار دارند و یا در وسط هر دو جریان بی تفاوت‌اند و یا دنیا‌گرا و ترسو و بزدل، مسئولیتها را غصب کرده‌اند و به آنها چسبیده‌اند و کفه پول و مال و ثروت و قدرت را در اختیار دارند تا جایی که در مقام مسئولیت مقابل امر ولایت فقیه قرار می‌گیرند.

برجام آمریکایی و پسابرجام اروپایی نمونه‌ای از ذلت پیشگی جریانی است که با خواست ملت همراه نیست. رأی ملت را تصاحب می‌شود و بنام ملت حرف و موضع ضد ملت و انقلاب و رهبری دارد. درک و فهم و تحلیل جریان سازش و زاویه‌دار با انقلاب این است که مشکل مردم تلگرام است ولی هزاران اتفاق ناگوار ناشی از فقر و فساد و تبعیض و ناهنجاریها، مشکل مردم نیستند. آقای حسن روحانی حتی اعتراضات توأم با اغتشاشات و سوء استفاده‌های دی ماه گذشته را خواسته‌های غیرمعیشتی و غیراقتصادی می‌داند. یعنی اعتراضات حقیقی را وارونه می‌سازد و اعتراضات اغتشاشی را با نمک تلگرام و فساد آزادیخواهی حق مردم می‌داند.

این انحراف از دوم خرداد با زمینه قبلی شروع شد در فتنه 88 دنبال ثمره براندازی بود. در دولت بهار با شبکه انحرافی و نفوذ در مسیر خدمتگزاری مانع ایجاد کرد و در انتخابات سال 92 با رأی حسن روحانی، موج ذلت و نگاه به غرب و روحیه ما نمی‌توانیم را ایجاد کرد که مملکت ما تا امروز همچنان گرفتار آنها هستیم.

عبرت ملت این است اگر این زاویه انحرافی کور نشود واز بین نرود، و همچون مجلس هفتم و هشتم و نهم و شورای اسلامی شهرهای بزرگ تلنگری وارد نشود، نفوذیها همچنان پیشروی می‌کنند و اینجاست که جریان حزب‌الله باید اتش به اختیار به مردم اطلاع‌رسانی کنند و جریان آمریکایی را از صحنه خارج نمایند.

https://shoma-weekly.ir/rsblpx