نگاه

جریان بدخیم شعور سیاسی و حکمیت اشعری گونه

فتنه 88 ،یکی از آن فتنه های پیچیده یا بهتر است بگوییم یکی از پنهان ترین فرم براندازی، نه تنها در طول تاریخ انقلاب اسلامی ایران، بلکه در طول تاریخ حاکمیت اسلام بود چرا چنین استعدای داشت که تنها نظام سیاسی مبتنی براسلام در جهان ومقتدرترین کشوراسلامی را براندازد که البته نشد .

میثم معافی

1)گروهی از باقی ماندگان خوارج درعصرحاکمیت حضرت علی (ع)،به دلیل فقدان"بصیرت" ونوع نگاه عمیق سیاسی در رصدجریان های سیاسی "فتنه ساز"،در مکه یک جلسه محرمانه ای برقرار کرده اند ودر آن مذاکره محرمانه برای دو طرف نزاع بین دو جریان حق وباطل ،"حکم واحدی"صادر نمودندکه عبارت بود ازاینکه:3نفر باید ترور شوند:

-علی (ع)درکوفه

-معاویه در شام

-عمروعاص درمصر

وسه نفر از خوارج به نام های عبدالرحمن ابن ملجم و ترک ابن عبدالله وعمرابن بکر،شب نوزدهم ماه مبارک رمضان در سال چهل هجرت، اولی درکوفه ،دومی درشام وسومی درمصر ،برنامه عملیات ترور رابرعهده گرفتند،که دراین بین فقط ترور مولی علی (ع) انجام شد ومابقی ناکام بودند.

خوراج ،یک جریان بدخیم در "شعورسیاسی"بود که در آن مقطع از فتنه عظیم "سازمان سیاسی اموی"که از سقیفه شروع وبه کربلا ختم شد،به دلیل فقدان استعداد تحلیل "فتنه ،به این نتیجه رسیده بودند که برای "دفع فتنه"باید برای دوطرف نزاع ،"حکم واحدی"صادر نمود.

آن بازماندگان نهروان ،سهم امام علی (ع)را معادل سهم معاویه وعمروعاص می دانستندواین عامل صدور"حکم واحد"برای جریان "حق" وجریان"باطل" به صورت یکسان بود.

مختصات خوارج به دلیل جهل جمعی شان اقتضاء می کرد که در جریان جنگ صفین ،"فتنه پذیر" ودر جریان جنگ نهروان "فتنه ساز"شدندو مولی (ع)هم در خطبه 40نهج البلاغه در باره فرم سیاسی این جریان فرمودند:شعار "لاحُکمَ الّا للّه" حرف حقی است که در آن اراده باطلی بود"الحَق یُرادَبه الباطِل".

-در فتنه صفین که تئوری عمروعاص عملیاتی شده بود ،خوارج تحت تاثیر نیرنگ قرار گرفتند وفتنه را پذیرا وتبدیل به کارگزارفتنه شدندوبعد آثار آن را به حضرت علی (ع)نسبت داده اندواو را مقصر فتنه دانستند.

2)گزاره دوم در درک معکوس از فتنه در خصوص "حکمیت "ابوموسی اشعری بود که پازل دوم تئوری عمروعاص بواسطه او شکل گرفت چرا که برای دوطرف نزاع در صفین "درشور با عمروعاص،"حکم واحدی"صادرکرد،واین درحالیست که در یک طرف جریان حق با محوریت امام علی(ع)وطرف دیگر سازمان طاغوتی اموی با محوریت معاویه ومعاونت عمروعاص بود وحکم واحد این بود که برای رفع فتنه باید علی(ع)و معاویه ،همزمان از حکومت وحاکمیت عزل گردند وفرجام این "کلاه برداری سیاسی"به نفع جریان "فتنه شامی"شکل گرفت وجهل اشعری ،شمع حق را "ناسو"نمود.

-خوارج ومختصات رفتاری وفرم تشکیلاتی آن ازبین نمی رود واز زمانی به زمان دیگر با ادبیات وعناصری دیگر ظهور می کند.

-فتنه 88 ،یکی از آن فتنه های پیچیده یا بهتر است بگوییم یکی از پنهان ترین فرم براندازی، نه تنها در طول تاریخ انقلاب اسلامی ایران، بلکه در طول تاریخ حاکمیت اسلام بود چرا چنین استعدای داشت که تنها نظام سیاسی مبتنی براسلام در جهان ومقتدرترین کشوراسلامی را براندازد که البته نشد .

این "فتنه"بزرگ ،یک طرف آن یک جریان بسیاربزرگ "ضد انقلاب"در حوزه داخلی وخارجی اعم از جریان سکولار رادیکال فتنه در داخل وسازمان های برون مرزی مانند سازمان منافقین،انجمن پادشاهی با محوریت پهلوی ،فراریان اصلاح طلب ،سلطنت طلبان،تشکیلات تروریستی عبدالمالک ریگی وجبهه سلفیون ،با محوریت سران فتنه و"لجستیک"هماهنگ وبی نظیر مثلث آمریکا،انگلیس و رژیم صهیونیستی و کوتوله های اروپایی شان و همیاری بیش از 60موسسه وااتاق فکرفعال غربی مثل :سوروس،ویلسون،ایکس چنچ،کمیته خطرجاری و...ورسانه های پشتیبان جهانی مانند:بی بی سی،وی اوای،فیس بوک و...قرار داشت که بی نظیرترین "ناتوی سیاسی" با تجربه مثبت در"انقلاب مخملین"وبراندازی نرم درحوزه آسیای شمال غرب را ،در سال 88برای نابودی "نظام ولایت فقیه" وجمهوری اسلامی ایران ،با کلید واژه "تقلب"شکل داد ودر مقابل این جریان باطل، یک امام ویک امت اسلامی ،تنهای تنها دریک جهان استکباری بودند.

-طبیعی است که شناخت جوانب این فتنه بزرگ که مجرمان بزرگی هم داشت کمی سخت وفهم درک جغرافیای آن ،مستلزم "عنصرمرور زمان" و"بصیرتی مکفی"باشد لیکن حکایت مواضع برخی ها مثل آقای علی مطهری قابل بحث وقابل تامل است که در شرایط "عجز"از درک موضوعی فتنه88،حکمیتی مثل حکمیت "ابوموسی اشعری " و"خوارج را شکل می دهند واز تریبون مجلس شورای اسلامی،برای دو طرف تخاصم در فتنه که یک طرف نظام اسلامی وطرف دیگر یک جریان هماهنگ "سلطه جهانی"،"حکم واحدی "راصادرومی گوید: هر دوطرف باید محاکمه شوند.

- فرم این چنین "حکمی"همچنان که مورد بهره برداری "عمروعاص"در عصرفتنه صفین قرارگرفت امروز هم ،سوداگران فتنه 88در داخل وخارج را شاد می سازدواین چنین شد که "بی بی سی"ارگان سلطنتی استعمارپیربه آقای علی مطهری لقب"اصلاح طلب نوین"می دهد .

شخصیت هایی مثل آقای علی مطهری به دلیل انتسابشان به وزنه هایی همچون استاد شهید مطهری باید بدانند : آنها مثل انگور شیرین هستند که اگر "غفلت "کنند ،دشمن از آنان "شراب شیرین"استخراج میکند چرا که انگور هرچه "شیرین تر"،"شراب"مهتری بایدست".


https://shoma-weekly.ir/T9eaHz