نگاه

جریان اصولگرایی از خودیابی تا گام نهادن در راه فرهنگ کار جمعی

بزرگان اصولگرایی به دلیل تناقض عمل دولت گذشته (9-10) با خط مشی زلال این جریان در حال حاضر در معرض فشار افکار عمومی هستند.به نظر می‌رسد یک دوره نقاهت لازم است تا ضمن کاهش فشار افکار عمومی و اتمسفر اجتماعی زمینه بازیابی اجتماعی – سیاسی برای نیروهای سیاسی نیز فراهم آید .

دکتر حسن لاسجردی- در خصوص باز تعریف اصولگرایی و بهینهسازی آن آنچه مهم است اینکه در جریان اصولگرایی هنوز اتفاق نظری در خصوص ضرورت بازنگری در این تعریف بهصورت بنیادین احساس نشده است و در عین حال به دلیل همین عدم احساس نیاز ضرورت یافتن افراد صاحب نظر برای این تعریف نیز به ضرورت نرسیده است چرا که در صورت بروز و ظهور این دو نیاز اساسی جریان طبیعی توجه جدی به شکلگیری تعریف نوین مسیر خود را خواهد یافت.

برای بازسازی واقعی ابتدا نیاز به تغییر و تبدیل به احسن شدن میبایست درجریان اصولگرایی صورت گیرد و در عین حال افراد فکور و صاحب نظر برای این تعریف آماده سازی شوند و جلسات هم اندیشی در حوزه و دانشگاه و یا یک محفل مورد وفاق صورت گیرد و یک جریان عالی فکری با ترکیب اهالی مورد اجماع حوزه ودانشگاه تشکیل و سپس این موضوع با اصلاح به نتیجه برسد ولی در غیر این صورت تعریف یک بخش یا برخی افراد برای اصولگرایی نمیتواند پاسخگوی نیازهای این جریان فکری باشد.

نکته مهمتر اینکه در حال حاضر اصولگرایان بر این باور نیستند که یک جریان سیاسی و یا جناح هستند و یا گفتمان مورد اجماع در جامعه که پاسخ به این مهم میتواند برای خودیابی این جریان به حد کفایت راهگشا باشد.

نقش احزاب و تشکلهای اصولگرایی در کادرسازی میتواند نقطه آغاز مناسبی برای بازسازی تشکیلاتی این جریان باشد به شرطی که این روند آموزشی از قبل با دو روند آموزش حزبی مبانی و ضرورتهای حزب در کشور زمینه سازی شود، چرا که نه تجربه جهانی و نه صرفاً اندوختههای داخلی جوابگوی نیازهای امروزین آموزش حزبی است.

در عین حال با توجه به اینکه دو جریان غالب اصولگرایی و اصلاح طلبی حداقل در 16 سال گذشته بر مسند قدرت بوده اند و حتی احزاب خودساخته (دولت ساخته) نیز بهوجود آمدهاند و نیاز به این موضوع را نیز به عنوان یک سامانه اجتماعی – سیاسی مورد توجه جدی قرار دادهاند، درحال حاضر نیز همچنان موضوع دوری از حزب و فعالیت تشکیلاتی به دلایل مختلف از جمله ندادن  برنامه چرخش قدرت و از همه مهمتر معنی شدن واقعی پاسخگویی دولت به ملت در اذهان دولتمردان جولان دارد و شاید جریان تفکر دولتی کردن همه امور دلیل اصلی برای فرار از فعالیت منسجم تشکیلاتی است.

در عین حال برای بلوغ فعالیت حزبی امروزه هنوز نیاز به احزاب فراگیر در بخشهای مختلف جامعه احساس نمیشود چرا که فرهنگ فعالیت جمعی همچنان در ابتدای راه خود است.

از دیگر سو بزرگان اصولگرایی به دلیل تناقض عمل دولت گذشته (9-10) با خط مشی زلال این جریان در حال حاضر در معرض فشار افکار عمومی هستند. به نظر میرسد یک دوره نقاهت لازم است تا ضمن کاهش فشار افکار عمومی و اتمسفر اجتماعی زمینه بازیابی اجتماعی – سیاسی برای نیروهای سیاسی نیز فراهم آید . به همین جهت امروزه بزرگان اصولگرایی بایست در یک جریان طبیعی جلسات هم اندیشی برگزار نمایند تا ضمن رفع اختلاف نظرهای خود در مبانی همانند انتخابات، شوراها و... به فضای لطافت سیاسی برسند و با رفع کدورتها برای بازسازی چاره اندیشی کنند که البته در این زمینه تشکیل یک تیم تخصصی دارای صلاحیت لازم است.

ضرورت بازیابی تعریف یک جریان سیاسی را باید نماد بلوغ دانست، چرا که یک جریان سیاسی به دلایل متنوع خود را در معرض ضعف و قوت میداند و به همین دلیل بایست احساس بازتعریف را نقطه آغاز مناسبی برای اعتلا یافت، ولی آنچه مهم است اینکه در جریان اصولگرایی چه کسانی و با چه فضایی این باز تعریف راانجام میدهند و ذهنیات افراد چقدر با واقعیات امر مطابقت دارد. در عین حال فهم امروزی از حیات سیاسی تشکلها برای زندگی عزتمند میتواند زمینه ساز اوج گیری مجدد فعالیت سیاسی باشد.

همچنین فعالیت واقعی جریانات سیاسیی بایست در مسیر اصلاح و ارتقای کیفی باشد و لذا بنظر میرسد خالص سازی یا تفکیک و یا غربالگری جریانات سیاسی در گذر زمان به چند پارچگی و بروز جریانات کوچکتر میانجامد و لذا بنظر میرسد برای جدا سازی سیاسی نباید تعجیل کرد بلکه با کمک به فرایند دولت و حکومت و اصلاح زمینههای مدیریت جامعه، شرایطی بوجود آورد که فعل سیاسی با انگیزه بهتر مورد اقبال قرار گیرد. به بیان دیگر فعل سیاسی ناشی از انگیزهها و نیات افراد و نهادها است و به همان اندازه که افراد با حسی بهتر برای روند امور جامعه اصلاحگری میکنند و سعادتمندی را آرزو میکنند به همان اندازه هم فعل سیاسی برای هم افزایی سیاسی میتواند موثر باشد.

 

https://shoma-weekly.ir/s9THlC