دشمنان داخلی و خارجی نظام مقدس اسلام و جمهوری اسلامی از بدو پیروزی انقلاب و در زمان حیات حضرت امام(ره) بارها و بارها در مقابل نظام ایستاده و سعی داشتند که مردم را به مبارزه و مقابله با نظام برانگیزند. ولی آگاهی مردم و ایمان به اسلام و نظام اسلامی مانع موفقیت ایشان شد ولی توطئهها ادامه داشت و تا زمان رهبری مقام معظم رهبری نیز ادامه دارد.
در 18 تیر ماه سال 78 با استفاده از احساسات دانشجویی و جوانان به عنوان اعتراض به وضع موجود آن زمان توطئه ضد نظام به اجرا در آمد و عدهای از مردم و جوانان را در تهران به خیابانها کشیدند و شعارهای ضد نظام سر دادند و بر آتش زدن و تخریب اماکن عمومی خسارتهایی را به اموال عمومی وارد ساختند و مدعی کشته شدن عدهای از دانشجویان شدند. در حالی که ثابت چنین اتفاقی نیفتاده است.
عدهای از عوامل اصلی این توطئه شناسایی و دستگیر شدند. در روز 23 خرداد و با حضور در صحنه،با ایمان و شور انقلابی و با وحدت و اعلان بیزاری از توطئهگران مکر دشمنان خارجی و سرسپردگان داخلی آنان را سرکوب و با انقلاب و ولایت تجدید عهد نمودند.
ولی این توطئهگران و دشمنان نظام بیکار ننشستند و در سال 88 که سال انتخابات ریاست جمهوری بوده است، از چند ماه قبل از انتخابات قبل از آن که نامزدها مشخص شوند، از رسانههای خارجی و سپس توسط ایغادی آنها در داخل موضوع امکان تقلب در انتخابات ریاست جمهوری مطرح نمودند و نکته جالب اینکه برای جلوگیری از این تقلب حضور ناظران خارجی را ضروری دانسته و پیشنهاد اکید داشتند که انتخابات باید با حضور ناظران خارجی انجام شود. به این ترتیب جو ناآرامی بر جامعه حاکم گردید و بستر التهاب سیاسی گسترده شد. بعد از معرفی نامزدها نیز تبلیغات انتخاباتی رفته رفته ملتهب و سیاسی شد. و طرفداران میرحسین موسوی و آقای کروبی با طرح شعارهای دروغین به این التهاب دامن میزدند. در آن زمان مرکز سیاسی حزب موتلفه اسلامی با رصد و بررسی دقیق رسانههای ضد انقلاب و برخی رسانههای وابسته داخلی به این نتیجه رسید،که دشمنان نظام به بهانه جلوگیری از تقلب در انتخابات قصد براندازی نظام را دارند و موضوع تقلب بین خودشان هم واقعیتی ندارد. حدود چهار ماه قبل از انتخابات 88 مرحوم استاد عسگراولادی در جلسه شورای مرکزی حزب به صراحت اعلام کردند که من خطر میرحسین موسوی را از خطر بسیاری از فتنهگران بیشتر میدانم.
در روز انتخابات میرحسین موسوی و آقای کروبی هزاران ناظر برای حضور بر سر صندوقهای رأی معرفی کرده بودند که همگی کارت حضور دریافت نموده و بر سر صندوقها حاضر شدند ولی پس از انتخابات هیچگونه گزارش قابل توجهی مبنی بر تقلب ارائه نکردند. در عین حال توطئه به شکل دیگری ادامه یافت.
آخر روز انتخابات که هنوز شمارشی انجام نشده بود میرحسین موسوی اعلام کرده که من برنده انتخابات هستم. در حالی که نهایتاً شمارش آراء 13 میلیون رأی برای میرحسین موسوی و 24میلیون رأی برای آقای احمدی نژاد را تثبیت نمود اینجا انتظار میرفت که فتنه پایان یافته باشد.
ولی توطئهگران راه شیطانی خود را ادامه داده و مدعی تقلب شدند. که مقام معظم رهبری در نصایح حکیمانه خود از این مدعیان خواستند که جو عمومی را ملتهب نکنند و اعتراضهای خود را از طریق قانونی مطرح و پیگیری نمایند و از شورای نگهبان خواستند که با دقت این اعتراض را رسیدگی نمایند. حتی از میرحسین موسوی دعوت فرمودند و از ایشان خواستند که اگر درخواستی دارند از طریق قانونی پیگیری نمایند.
این میزان بزرگواری و نصیحت خیرخواهانه آقای موسوی و آقای کروبی موثر نیافتاد و ایشان به التهاب آفرینی خود ادامه دادند.
مرحوم استاد عسگراولادی نیز به صورت رسانهای به موسوی هشدار داد و فرمودند، راهی که میرود شبیه راه بنی صدر است. و پس از آن به اتفاق چهار نفر از سران اصولگرا حدود سه هفته پس از انتخابات به دیدار موسوی رفتند و جلسهای دو ساعته با ایشان برگزار کردند و او را متقاعد ساختند که راه مطمئن و قانونی برای رسیدن به اینکه تقلبی شده یا خیر شمارش مجدد آراء مأخوذه است و ایشان هم پذیرفتند.
ولی بلافاصله بعد از این ملاقات بعضی از سران حزب مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب با موسوی ملاقات نموده و او را از پذیرفتن شمارش صندوقهای رأی منصرف ساختند.
و به این ترتیب موسوی و کروبی باز هم به تشنجآفرینی و التهاب جامعه دامن زدند.
مرحوم استاد عسگراولادی از استفاده از حیثیت و آبروی سیاسی چندین ساله خود، از این دو نامزد خواستند که حداقل توطئههای خارجی براندازانه را محکوم کنند، ولی ایشان حاضر نشدندکه ایادی خارجی پشت پرده این ادعا را محکوم کنند.
در روز ششم دی ماه، مصادف با عاشورای آن سال ماهیت ضد دینی فتنه و فتنهگران آشکار شد و معاندان نظام اسلامی و اسلام با شعارهای ضد انقلاب و مرگ بر جمهوری اسلامی و جریحهدار ساختن احساسات مذهبی و ولایی مردم و حرمتشکنی مراسم عزای سالار شهیدان و تخریب و توهین به اسلام و قرآن و مبانی اسلامی به خیابانها آمدند.
در حالی که مردم سوگوار وعزادار امام حسین و یاران فداکارش بودند ایجاد رعب و وحشت و اغتشاشگری نمودند.
البته عزاداران حضرت اباعبدالله به محض اطلاع به مقابله با آقا پرداخته و آنان را سرکوب و محکوم نمودند و مردم سراسر کشور وقتی از اقدام خائنانه این گروه مطلع شدند نیز همه و همه اقدامات ضد دین و ضد نظام و مصالح کشور توسط آنان را خیانت به دین و نظام دانستند.
و در روز نهم دی مردم مسلمان و انقلابی و عزاداران امام حسین در یک حرکت خودجوش به حرکت در آمدند و با جوش و خروش از اسلام و انقلاب و اصل ولایت فقیه حمایت نموده و حمایتی به یاد ماندنی و تاریخی از انقلاب واسلام نمودند و چند اصل جداییناپذیر از انقلاب را ثبت نمودند:
1- پیوند ناگسستنی ملت و نظام اسلامی با فرهنگ عاشورا
2- انعقاد پیمان با ولایت با وحدت کلمه
3- رسوا و محکوم ساختن فتنه و فتنهگران و بیرون راندن آنان از صحنه سیاست کشور
4- اگر در اوایل مدت هشت ماهه شکلگیری فتنه دخالت آمریکا و اسرائیل و سایر مستکبران همدست با ایشان، بر کسی پوشیده بوده امروز با دلایل موجود بر کسی پوشیده نیست که به بعضی از آن دلایل میشود مرور کرد.
- بعد از واقعه عاشورا به یکباره اوباما حمایت کامل از فتنهگران را رسماً اعلام و آزادی فوری بازداشت شدگان را خواستار شد.
- وزیر خارجه فرانسه نگرانی خود را از درگیری میان اغتشاشگران و نیروهای امنیتی در ایران را نگران کننده توصیف کرد.
- مریم رجوی سرکرده گروهک تروریستی منافقین خواستار حمایت غرب از فتنهگران شد و از آنها خواست که از اهرم تحریم اقتصادی با نظام جمهوری اسلامی برخورد نمایند و هزاران دلیل دیگر
- و آقای موسوی نیز در بیانیه هفدهم خود بدون توجه به جرائم تحقق یافته توسط یاران خود، خواستار آزادی فوری همه بازداشت شدگان شد.
- و در بیانیه دیگری این افراد فتنهگر و هتاکان نسبت به دین و حرمتشکنان عاشورا و عزای حسینی را مردمی خداجو نامید و از رفتارهای خائنانه این افراد حمایت نمود.
- و نیز آقای کروبی از فتنهگران و اهانت کنندگان به قرآن و مساجد و مراسم عزای حسینی را شیعه حسینی نامید و از آنها حمایت نمود.
اکنون ببینیم کدام فرد مسلمان و معتقد به اسلام و اهل بیت پیامبر و امام حسین(ع) و قیام خونین و مظلومانه او و یا معتقد به نظام اسلامی و ولایت که با تحمل مشقتهای فراوان پیشکسوتان انقلاب و جانفشانیهای مومنانه و پایداری و استقامت آحاد ملت و اهداء خون جوانان خود به رگهای این شجره طیبه به دست آمده است. خواهان رفع حصر این فتنهگران میشود. حصر کمترین مجازات برای آنان است، میباشد. در حالی که در بدو امر و ابتدای فتنهگری با سماجت و دلسوزی با آنها رفتار شده و آنچه شرط نصیحت و هدایت بوده در مورد آنها به عمل آمده است ولی آنان با متهم ساختن نظام و تأیید مخالفان نظام اسلامی اعم از داخلی و یا خارجی به لجاجت ادامه دادهاند.
حمایت از این فتنهگران و بسترسازی و جوسازی برای آزادی ایشان خود نوعی شرکت در جرم ایشان میباشد.