چقدر دلش برای خودش تنگ شده بود؛مدتی جلوی آینه نشست و به خود زل زد وپس از چندی به اطراف نگاه کرد تا شاید چیزی پیدا کند که تقصیرها را گردن آن بیندازد، چشم گرداند و به اطرافش نگاه کرد ولی باز هم به آینه رسید ناگزیر  اشک مهمان چشمانش شد؛ بی اختیار به یاد روزهایی افتاد که حالا فقط از آن در صندوق ذهنش ؛چند خاطره در قاب عکس دلش به همراه یک لبخند تلخ و افسوس برایش باقی مانده بود ؛ چقدر از همسرش فاصله گرفته بود. زمانی را به خاطر آورد که با پافشاری برای رفتن به سرکار با همسرش تلخی کرده و با شرط اینکه محیطی کاملاً زنانه را برای کار در نظر بگیرد؛ به سراغ مهدکودک رفته بود. چند سالی می شد که در مهدکودک کار می کرد ،عاشق بچه بود و حالا سی بچه داشت که او را فقط "خاله" صدا می کردند. دوباره اشک مهمان چشمانش شد یادش افتاد در بچگی وقتی از او پرسیده بودند می خواهی چه کاره شوی؟ او محکم جواب داده بود"مامان" و حالا فقط خاله بود، نه "مامان"...
 چشم گرداند عکس همسرش را دید. چند وقتی می شد که از حال و روز همسرش خبری نداشت و از آن رابطه گرم و صمیمی چیزی باقی نمانده بود و فقط برای رفتن به مهمانی آن هم به لطف ترافیک توانسته بودند برای ساعتی در کنار هم باشند. تلفن را برداشت با همسرش تماس گرفت و از او خواست زودتر به خانه بیاید. دست به کمر وسط اتاق ایستاد و به اطراف نگاه کرد زمان زیادی نداشت باید از جایی دوباره شروع می کرد...
از دیدگاه جامعه شناسان یکی از اساسی ترین عواملی که نهاد خانواده را دچار تزلزل می کند مسئله طلاق است ولی امروزه یکی از معضلاتی که دامنگیر برخی خانواده ها شده وقوع حادثه ای به نام "جدایی خاموش" است. جدایی خاموش در واقع نوعی از جدایی زن و مرد است با این تفاوت که آنها در زیر یک سقف زندگی می کنند ولی هیچ گونه مسئولیت و تعهدی نسبت به یکدیگر ندارند.سؤالی که اینجا مطرح می شود این است که چرا افراد در ابتدای زندگی با هم تفاهم کامل دارند ولی بعد از چند سال که از زندگی شان می گذرد در خود فرو رفته و در بی تفاوتی به سر می برند؟
شاید بتوان گفت که تعریف خانواده نسبت به گذشته دچار تغییراتی شده است؛ زیرا زنان مثل گذشته فقط در خانه ماندن را ترجیح نمی دهند بلکه با کسب علم و دانش و رسیدن به موقعیت های اجتماعی حاضر به خانه نشینی نیستند و یا گاهی مردان آنقدر خود را سرگرم کار در بیرون از خانه می کنند که  یادشان می رود غیر از تأمین مالی افراد خانه عهده دار تأمین نیازهای عاطفی آنها نیز هستند.
با توجه به اینکه افراد دارای سلیقه های مخصوص به خود هستند هیچ خانواده ای را نمی توان یافت که در آن اختلاف سلیقه وجود نداشته باشد پس بهتر است برای نزدیکتر کردن سلیقه ها و رسیدن به آرامش با هم به تفاهم برسند؛ زیرا انسان ها برای اینکه در کنار هم احساس آرامش کنند احتیاج به تفاهم دارند، نه اختلاف، تداوم درگیری و بحث های مکرر،انواع اختلالات روانی زوجین، انواع تنش ها و مشکلات اجتماعی و شغلی،بروز آسیب های اجتماعی و... بین اعضای خانواده می تواند از جمله پیامدهای طلاق روانی باشد که در صورت ادامه ناگزیر باعث طلاق قانونی شود.
اگر فکر می کنید که مدتی است دچار این حالات هستید و می خواهید دچار جدایی خاموش نشوید باید گذشته را فراموش کنید و از امروز به دنبال راه جدیدی باشید تا به یک زندگی ایده آل و خوب برسید.
 به هوش باشید، زمان زیادی ندارید...
اکرم یافتیان