رسانه ای با ظهور خود جای رسانه دیگر را تنگ نکرده است. فضای مجازی روز به روز حجم بیشتری از زندگی مردم را درگیر خودش می کند و رسانه های مکتوب هم به فضای مجازی روی می آورند. اما رسانه های مکتوب به فراموشی سپرده نخواهند شد.
نقطه قوت رسانه های مجازی تنوع اخبار و اطلاعات و داده های بیشتر است ولی ایرادی که دارد این است که مخاطب را به سطحی نگری دچار می کند اما رسانه های مکتوب به واسطه همان ویژگی های فیزیکی که دارد، مخاطب را مجبور می کند به طور کامل مطلب را بخواند، پس اطلاعات عمیق تری را می تواند انتقال دهد.
اگرچه همینک روندهای فروش و خواندن رسانه های مکتوب کاهشی و نزولی است؛ اما من معتقد هستم که جایی این روند کاهشی متوقف خواهد شد. بخصوص در فضاهای نخبه بینی؛ جامعه نیاز به مطالعه بیشتر در مسائل و موضوعات مختلف اعم از موضوعات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی دارد. البته این روند کاهشی تنها محدود به رسانه های مکتوب نمی شود،با بررسی هایی که در خصوص برخی از رسانه های مجازی مانند وبلاگ ها یا
پورتال های خبری یا شبکه های اشتراک تصویر و ویدئو و... صورت گرفته نشان دهنده این است که این نوع رسانه های نو ظهور مثل فواره های آب به سرعت بالا
می روند و به اوج می رسند اما با همان سرعت هم دوران شهرتشان تمام می شوند و زمین می خورند و افول می کنند. در مرکز ژرفا، روی چند نوع از
شبکه ها اجتماعی مطالعاتی صورت گرفته است که اغلب حکایت از روند کاهشی دارد.
اما متغیر را هم نباید فراموش کرد آن هم اینکه اساسا رسانه های مکتوب به واسطه وابستگی که به منابع طبیعی محدود مثل کاغذ دارند رسانه ها و مردم به مراقب هستند تا اگر می شود بدون مصرف کاغذ اطلاعات را به دست آورد.
از سویی انتقال یک داده و شایعه در دهه هفتاد در کشور ما با سرعت 400 کیلومتر در ساعت بود، امروزه در دهه 90 باید بگوییم به 2000 کیلومتر در ثانیه رسیده به خصوص در واسطه ظهور و بروز
شبکه های اجتماعی. اینکه به فضای مجازی سرعت انتقال داده ها فدای دقت این اخبار می شود درست است و یک امر کاملا قابل لمس است اما علاوه بر این مسئله یک مشکل وجود دارد و آن این است که خیلی وقت ها درعرصه وب تعاملی اصطلاحات اخبار و داده هایی که تولید می شود بر اساس گفته های اصحاب رسانه های رسمی نیست و همین هم سبب می شود افرادی که فاقد اهلیت رسانه ای، اجتماعی ، فاقد صلاحیت تجربی و آکادمیک رسانه ای هستند، شروع به تولید محتوا می کنند. این اطلاعات به واسطه ناتوانی آن فرد دچار تحریف می شود و شایعه و کذب محض در جامعه پخش می گردد.
شبکه های مجازی اکنون بیشتر محیطی بی ضابطه است که هر کسی توانایی ارتباط گیری بیشتری داشته باشد و مطالب جنجال برانگیزتری را مخابره کند مخاطب بیشتری دارد.
حال بماند که بعضی از این شبکه ها چه تاثیر بدی بر خانواده ها و نوجوانان می گذارند. همین قتل دختر بچه افغانی به دست یک نوجوان، از عوامل اصلی موجود در پرونده اش همین نقش شبکه های مجازی در زندگی این پسر است که او تحت تاثیر از کانال خاصی کنترل خود را از دست داده و به قتل مرتکب می شود حال شما بحث پرونده های طلاق و دادگاه خانواده را هم اضافه کنید که روز به روز به دلیل همین شبکه ها این کانون مهم در حال از بین رفتن است. و روز به روز هم این عارضه ها بیشتر می شود و این آسیب هاست که کیان خانواده و جامعه را تحت الشعاع قرار می دهد. لذا من فکر می کنم متولیان فضای مجازی به خصوص شورای عالی فضای مجازی بایستی برای شبکه های اجتماعی اقدام به رابطه و ضابطه گزاری کنند.