به هرحال برجام فرجامی نداشت، ولی افسوس واندوه از دولتمردانی است که به روی دیگر این توافق نامیمون وجنگ روانی پس از ان توجهی نداشتند تاهزینه های بی اعتمادی بخشی از مردمی را که گرفتار مشکلات روز مره هستند را افزایش دهند.

درادبیات استکباری آمریکا، مذاکره مقدمه ای برای جا انداختن تهدید است و تهدید میوه نارسی از مذاکره است که اثربخشی آن، نه درمیدان حقیقی، بلکه در فضای روانی نتیجه می دهد وعلامت امیدواری به تاثیر آن، گرایش وذهنیت و نوع رویکردی است، که در دیپلماسی خارجی دولتمردان، طمع دشمن را زیاد نمود. علاوه بر این بخش دیگر وشاید وظیفه اصلی نفوذهای رخنه کرده و یا همگرایی با غرب این است که ماموریت خود را به نحوی انجام دهند، تا تهدید را موثر نشان دهند، شاید بتوانند بستر پذیرش مذاکره را در افکار عمومی فراهم سازند. یعنی تمام گیرنده و فرستنده نفوذیها همراه بازیگران جبهه ضد انقلاب در خدمت دشمن قرار می‌گیرند. اخبار شبکه ای مجازی درخواست مذاکره ترامپ، تمرکز روی تهدید سردار سلیمانی، احتکار کالا، گرانی و شایعه کمبود نیازمندی های مردم، تعیین زمان برای تحر یم های بعدی، همراه باتبلیغ ناکارآمدی مسؤلان ودعوت به آشوب های خیابانی واعتصابها، زنجیره ایی هستند که با امیدواری به اشوبگران درونی، طمع خواب وخیال دشمن را افزایش می دهد. پیاده نظام، بانفوذ درسطوح مختلف اداری، سمن ها، مراکز علمی وتحقیقاتی، دانشگاه‌ها، مراکز تصمیم ساز اقتصادی، منافذ بانکی وارزی، مراکز آماری واطلاعاتی، هم مشورت بد می دهند، هم ذائقه سیاسی برخی مسؤلان راشناسایی می‌کنند، هم آمارهای گمراه کننده میدهند، هم گزارشهای دروغین به سر خط ها وسر پل ها می‌دهند، هم خوراک شایعه برای فضای مجازی وفریب افکار عمومی می سازند، هم از احتمال حمله قریب الوقوع آمریکا خبر می‌دهند، ترغیب وتحریک وتشویق به تجمعات غیر قانونی وشورش های خیابانی می کنند، بصورت سازماندهی شده در هراغتشاش وتظاهراتی حضور دارند، بسیاری از فراخوان‌های غیر قانونی وحتی قانونی را سازماندهی میکنند، درترویج یاس ونوامیدی بازیر کی فعال هستند، دائم وضعیت را بن بستی نشان داده وراه بن بست رامذاکره وتسلیم می دانند، هر اقدام اصلاحی وانقلابی وجبر آنی رابه تمسخر واستهزاء می‌گیرند والبته در جای خود هم بهار سبز می‌کنند، وبه همین دلیل با سوءاستفاده از خلا ناکارآمدی بعضی مدیران وبی تدبیری انها آتش جنگ روانی رادر میدان اقتصادی شعله ور نگه میدار ند. آنها فریب خوردگی جمعی عوام که کارگران وعمله های بی مزد توزیع شایعات بی اساس دشمنان هستند، ویا معدود افراد عیاش ولنگاری که به هیچ قید وبند اخلاقی دینی پای بند نبوده ودر هر جامعه ای وجوددارند واز اراذل واوباش امیدد هنده منافقین نگون بخت وجپهه ضدانقلاب هستند، را به عنوان مردم ایران گزارش می‌دهند، اربابان خود رادرتحلیل وشناخت مردم ایران به اشتباه وگمراهی می اندازند. این جماعت با وجودی که یا شناسایی و تحت نظر هستند و یا ردپای آنها درنشریات زنجیره ایی وبعضی مراکز موثر آشکار هست، ازرافت نظام اسلامی سوء استفاده نموده وشلختگی سیاسی بعضی مسئولان رابه حساب نظام مدیریتی کشور می گذارند.وقت آن است تادرفرصت مثبت وپدیده آمده چاره جوی‌ها وجلسات هماهنگی بین قوا وتحرک خوب وفعال مراکز نظارتی وامنیتی وقضایی ونمایندگان مجلس وتشکل های بازاری ودستگیری های اخلالگران، واهتمام سران قوا، پاکسازی پیاده نظام دشمن شروع وقبل از فرار به آن سوی مرزها به محکمه های عدالت سپرده شوندوبه مردم معرفی گردند. بدیهی است برخورد قاطع وبدون اغماض بانفوذی های دشمن، بخشی از فرایند بازسازی اعتماد عمومی است وبخش مهمتر آن، پرداختن به ساماندهی اوضاع اقتصادی وجبر آن مافات وبرکناری مدیران ناتوان وناکارامدوضعیفی است، که شان ملت انقلابی راحفظ ننمودند یا آرمان‌های انقلابی رابه هیچ فروختند حتی حداقل های اصول دموکراسی وقاعده رای را رعایت ننمودند.