میثم معافی - مک لوهان(استراتژیست)درکتاب "جنگ وصلح دردهکده جهانی"که درسال 1970منتشرشد،تمدن رابه 3دوره تقسیم کرد:
1)تمدن شفاهی یاکهکشان شفاهی
2)تمدن مکتوب که بااختراع ماشین چاپ آغازشد
3)تمدن الکترونیک که بااختراع رادیو شروع شد
به نظر لوهان ،جهان امروز بسوی دهکده قدیم که تمدن شفاهی باشد درحال حرکت است،زیرابواسطه پیشرفتهای تکنولژیکال ،ارتباط چهره به چهره رو به گسترش است،که امروزه به همین دلیل ،نظریه پردازان،به نظریه"دهکده جهانی" وبه تبع آن به نظریه به اصطلاح محتوم"گلوبالیزم یاجهانی شدن" رسیده اند.
جهانی شدنی که ازمنظر "فرانسیس فوکویاما"به معنای یکپارچکی درهمه زمینه ها واستانداردسازی سیاست وفرهنگ برپایه ضوابط وملاک های غربی(آمریکایی)است.(نظریه پایان تاریخ)
اگر یک نگاه آسیب شناسانه به سبک زندگی وحیات انسانی بشر بیاندازیم ،به این نتیجه خواهیم رسید که عالم خودآگاه یاناخودآگاه، متاثر ازپیشرفتهای ابزارمحور وتکنولوژیکال تمدن غرب است.
تمدنی که بنابر تحلیل امام خامنه ای (سال79-قم)دارای 3ویژگی است:مادیت منهای معنویت-قدرت منهای عدل-علم منهای تقواست.
ازاین رو "سبک زنگی بشر"شدیدا ماتریال وماده گرا ،با2هدف وگزاره یعنی "سود ولذت"ویا"سود برای لذت"درحال به اصطلاح "لیبرالیزه شدن"است.
بااین مقدمه به نقطه اصلی بحث خواهیم رسید وآن اینست که امام خامنه ای درمورخ 23/7/91دردیدار پرشوربا دانشجویان وجوانان خراسان شمالی،به آسیب شناسی وضع موجود وسبک زندگی درایران وچاره آن...؟پرداختند.
ایشان فرمودند:تمدن نوین اسلامی 2بخش دارد:1)بخش ابزارمحور 2)بخش حقیقت محور
-پیشرفت بایددراین 2بخش ،متناسب باهم صورت بپذیرد،که متاسفانه مابعدازانقلاب ،هرچند دربخش ابزارمحور(تکنولژی وصنعت)پیشرفتهای قابل ملاحظه ای داشته ایم لیکن دربخش پیشرفت حقیقی ونرم افزاری تمدن اسلامی یعنی سبک وشیوه زندگی بامسائلی نظیر،خانواده-ازدواج-نوع مسکن-نوع لباس-الگوی مصرف-تفریحات-کسب وکار و رفتارهای فردی واجتماعی درمحیطهای مختلف و...توفیقات چشمگیری نداشته ایم.
برخی ازفهرستهای آسیب شناسانه "آقا"اینگونه بود:
-چرادرروابط اجتماعی حقوق متقابل رعایت نمیشود؟
-چرادربرخی مناطق طلاق زیاداست؟
-الگوی تفریح سالم چیست؟
-درمعاشرتهای روزانه آیا "راست "میگوییم؟
-علت بیماری قانون گریزی چیست؟
-ساعات کارمفیددستگا هها چراکم است؟
-آیاحقوق متقابل زن ومرد رعایت میشود؟
-چرامصرف گرایی؟
و...
بنابراین درراستای فرمان "ولایت"اندیشمندان ونظریه پردازان باید به "علت شناسی"و"چاره شناسی"بپردازند.
مبرهن است که جهان دربخش پیشرفت حقیقت محور(خردورزی-اخلاق-حقوق)درحال پسرفت وقهقراست.
-شهیدمطهری درکتاب "رشدوتکامل اجتماعی انسان"روابط انسانها باهم رابه چنددسته تقسیم کرد:
1-رابطه انسان باطبیعت(به دلیل استفاده ازطبیعت-سفربه کرات و...بشرپیشرفت کرده است)
2-ربطه انسان باانسان(برمبنای حسن همزیستی مسالمت آمیز-که جامعه شناسان پیشرفت دراین بخش ،تردیددارند)
3-رابطه انسان باخودش(بلاتردیدپیشرفتی حاصل نشد)
وبازگفتند:مهمترین رکن روابط انسانی ،رابطه انسان باخوداست که محل چاش وآسیب درموضوع بحث ،یعنی "سبک زندگی"هم میباشد.
-دراسلام ،جنگ وجدال "خودانسانی"رابا"خودحیوانی"یا نفس ،"جهاداکبر"نامیده شد.
-دراسلام حتی ،مقدمه رسیدن به شناخت خداهم ،رسیدن به شناخت خوداست(من عرف نفسه فقدعرف ربه)
سوال دیگراینست که چراانسان دررابطه با خودودررابطه با نوع خود دچارچالش است،باتوجه به اینکه درحال حاضر به جهان "چهره به چهره"یا "تمدن شفاهی"نزدیک شدیم یا در درون آن هستیم؟؟
علت شماره (1) اینست که: بشر،درپیشرفت ابزاری ،بدلیل گم کردن هدف،متوقف شده است،به عنوان مثال:اگرعلم به این مرحله رسیدکه هواپیمایی راتولیدکند،به این معناست که هدف سازنده آن ،رسیدن سریع انسان از یک نقطه مبدا به یک نقطه مقصد بوده است وهواپیما صرفا ابزار رسیدن به هدف است نه خودهدف.
-بنابراین بشر نمی داند مبدا ومقصدش کجاست؟هرچندابزار رسیدن به انهارادردست دارد.
-حقیقت پیشرفت ،درابزارسازی نیست.
-دکترشریعتی(جامعه شناس)ذرفرازکوتاهی عنوان کردند،"ابزارتمدن نشان ازمتمدن بودن نیست،وغرب ،ابزارتمدن راداردامااین بمعنای متمدن بودن نیست"مثل اینکه فردی صاحب یک اتومبیل گران قیمت وشیک باشد واین مستلزم این نیست که آن فردیک انسان باشخصیت ومتمدنی است چراکه امکان دارد،سرشاخه یک باندبزرگ بین المللی قاچاق انسان یاموادمخدرباشد.
-علت شماره(2) "تعویض هدف"است ونه"گم کردن هدف"
-اساسا "غربی سازی جهان یاگلوبالیزم آمریکایی"یعنی "هدف سازی آمریکایی"بواسطه "هدف ربایی آمریکایی"
-یعنی "لیبرالیزه شدن اخلاق"دربشر
-یعنی ،هدف،سود است برای لذت بیشتر
-با هدف"سود و لذت"تمام دست آوردهای بشر،ابزاری خواهدشد برای "سود و لذت"
-حتی روابط انسانی برای "سود و لذت"است وبس
-هیچ قید انسانی واخلاقی نمی تواند مانع "سودجویی ولذت جویی"شود
-با هدف "سود و لذت"،قدرت منهای عدالت ،علم منهای تقوا ومادیت منهای هر جلوه معنوی خواهدشد(نظریه امام خامنه ای درتعریف تمدن غرب-قم 79)
هدف ،هدف سازان وهدف ربایان غربی برای مدیریت فرآیند"گلوبالیزیشن"وتاثیر گذاری بر چهار رکن "فرهنگ"-"اقتصاد"-"سیاست"-"اخلاق" به عنوان پایه های اساسی "زندگی اجتماعی"برمبنای تمدن غرب ولبرالیزم استواین یک شکل تکامل یافته ای از "استعمار فرامدرن"می باشد واین یعنی ،تشکیل یک باند بین المللی "ربایش اهداف عالیه"و تعویض ان با"اهداف دانیه"است.
-انقلاب کبیر اسلامی ایران ،در دربعد"سیاست"،بنیاد وساختار "هدفذ سازی آمریکایی"رادچاریک چالش بزرگ نمود یا به تعبیر "میشل فوکو""اولین شورش بزرگ علیه نظامهای زمینی وآنهم نه پدیده ای آشفته واحساسی بلکه طریقتی استثنایی وکارآمد به نام معنویت سیاسی" بوده است.
-لذا به نظر نویسنده روسی "پروساکوف" "انقلاب اسلامی ایران ،پس ازفروپاشی سازمان فکری کمونیزم ،به عنوان برترین پایگاه تحول فکری وپیشرفت بشریت درآستانه قرن 21شناخته می شود"
-انقلاب کبیر اسلامی یک "نه بزرگ"به توسعه مبتنی بر الگوی غرب بوده ،چراکه فسادزیادی درزمین ایجاد کرده است ولیکن این حضوربزرگ در عرصه سیاست یا به تعبیری "انقلاب سیاسی درایران وجهان" ( بادرنظر گرفتن نظریه "صدورانقلاب" )بوده است که لاجرم درمفهوم کامل پیشرفت، بایدباید انقلاب متناظر باارکان دیگر تحولات اجتماعی یعنی:
-انقلاب اقتصادی درایران وجهان
-انقلاب فرهنگی درایران وجهان
-انقلاب اخلاقی درایران وجهان ،هم به وقوع بپیونددکه ازمنظرامام خامنه ای ،دراین بخشها کمی متوقف شده ایم(نه تنها درجهان بلکه درایران اسلامی)
بنابراین :یک "چاره بزرگ "در میان چاره سازی های دیگرکوچک وبزرگ،اینست که باید درمقابل یک "باندبزرگ هدف سازی جهانی غرب"گاردمتناسب ایدئولژیکی وتکنولژیکی گرفت ودرمواجهات "چهره به چهره" درفضای تمدن شفاهی ،برهان قاطع اسلام وانقلاب رابه جهان بنمایانیم و"صادرات وبازرگانی دینی""رابایدتقویت کنیم که دراین بخش ،حوزه ودانشگاه (بویژه حوزه های علمیه با توجه به نظریه آخوند حکومتی در حکومت آخوندی)نقش بسزایی میتوانند ایفا نمایند ،تا انشالله درمقابل چشم جهانیان، الگوی یک تمدن ممتاز،باشکو ،متعالی وبرجسته با "مدل اسلامی ایرانی پیشرفت" جلوه نمایی کند.
1)تمدن شفاهی یاکهکشان شفاهی
2)تمدن مکتوب که بااختراع ماشین چاپ آغازشد
3)تمدن الکترونیک که بااختراع رادیو شروع شد
به نظر لوهان ،جهان امروز بسوی دهکده قدیم که تمدن شفاهی باشد درحال حرکت است،زیرابواسطه پیشرفتهای تکنولژیکال ،ارتباط چهره به چهره رو به گسترش است،که امروزه به همین دلیل ،نظریه پردازان،به نظریه"دهکده جهانی" وبه تبع آن به نظریه به اصطلاح محتوم"گلوبالیزم یاجهانی شدن" رسیده اند.
جهانی شدنی که ازمنظر "فرانسیس فوکویاما"به معنای یکپارچکی درهمه زمینه ها واستانداردسازی سیاست وفرهنگ برپایه ضوابط وملاک های غربی(آمریکایی)است.(نظریه پایان تاریخ)
اگر یک نگاه آسیب شناسانه به سبک زندگی وحیات انسانی بشر بیاندازیم ،به این نتیجه خواهیم رسید که عالم خودآگاه یاناخودآگاه، متاثر ازپیشرفتهای ابزارمحور وتکنولوژیکال تمدن غرب است.
تمدنی که بنابر تحلیل امام خامنه ای (سال79-قم)دارای 3ویژگی است:مادیت منهای معنویت-قدرت منهای عدل-علم منهای تقواست.
ازاین رو "سبک زنگی بشر"شدیدا ماتریال وماده گرا ،با2هدف وگزاره یعنی "سود ولذت"ویا"سود برای لذت"درحال به اصطلاح "لیبرالیزه شدن"است.
بااین مقدمه به نقطه اصلی بحث خواهیم رسید وآن اینست که امام خامنه ای درمورخ 23/7/91دردیدار پرشوربا دانشجویان وجوانان خراسان شمالی،به آسیب شناسی وضع موجود وسبک زندگی درایران وچاره آن...؟پرداختند.
ایشان فرمودند:تمدن نوین اسلامی 2بخش دارد:1)بخش ابزارمحور 2)بخش حقیقت محور
-پیشرفت بایددراین 2بخش ،متناسب باهم صورت بپذیرد،که متاسفانه مابعدازانقلاب ،هرچند دربخش ابزارمحور(تکنولژی وصنعت)پیشرفتهای قابل ملاحظه ای داشته ایم لیکن دربخش پیشرفت حقیقی ونرم افزاری تمدن اسلامی یعنی سبک وشیوه زندگی بامسائلی نظیر،خانواده-ازدواج-نوع مسکن-نوع لباس-الگوی مصرف-تفریحات-کسب وکار و رفتارهای فردی واجتماعی درمحیطهای مختلف و...توفیقات چشمگیری نداشته ایم.
برخی ازفهرستهای آسیب شناسانه "آقا"اینگونه بود:
-چرادرروابط اجتماعی حقوق متقابل رعایت نمیشود؟
-چرادربرخی مناطق طلاق زیاداست؟
-الگوی تفریح سالم چیست؟
-درمعاشرتهای روزانه آیا "راست "میگوییم؟
-علت بیماری قانون گریزی چیست؟
-ساعات کارمفیددستگا هها چراکم است؟
-آیاحقوق متقابل زن ومرد رعایت میشود؟
-چرامصرف گرایی؟
و...
بنابراین درراستای فرمان "ولایت"اندیشمندان ونظریه پردازان باید به "علت شناسی"و"چاره شناسی"بپردازند.
مبرهن است که جهان دربخش پیشرفت حقیقت محور(خردورزی-اخلاق-حقوق)درحال پسرفت وقهقراست.
-شهیدمطهری درکتاب "رشدوتکامل اجتماعی انسان"روابط انسانها باهم رابه چنددسته تقسیم کرد:
1-رابطه انسان باطبیعت(به دلیل استفاده ازطبیعت-سفربه کرات و...بشرپیشرفت کرده است)
2-ربطه انسان باانسان(برمبنای حسن همزیستی مسالمت آمیز-که جامعه شناسان پیشرفت دراین بخش ،تردیددارند)
3-رابطه انسان باخودش(بلاتردیدپیشرفتی حاصل نشد)
وبازگفتند:مهمترین رکن روابط انسانی ،رابطه انسان باخوداست که محل چاش وآسیب درموضوع بحث ،یعنی "سبک زندگی"هم میباشد.
-دراسلام ،جنگ وجدال "خودانسانی"رابا"خودحیوانی"یا نفس ،"جهاداکبر"نامیده شد.
-دراسلام حتی ،مقدمه رسیدن به شناخت خداهم ،رسیدن به شناخت خوداست(من عرف نفسه فقدعرف ربه)
سوال دیگراینست که چراانسان دررابطه با خودودررابطه با نوع خود دچارچالش است،باتوجه به اینکه درحال حاضر به جهان "چهره به چهره"یا "تمدن شفاهی"نزدیک شدیم یا در درون آن هستیم؟؟
علت شماره (1) اینست که: بشر،درپیشرفت ابزاری ،بدلیل گم کردن هدف،متوقف شده است،به عنوان مثال:اگرعلم به این مرحله رسیدکه هواپیمایی راتولیدکند،به این معناست که هدف سازنده آن ،رسیدن سریع انسان از یک نقطه مبدا به یک نقطه مقصد بوده است وهواپیما صرفا ابزار رسیدن به هدف است نه خودهدف.
-بنابراین بشر نمی داند مبدا ومقصدش کجاست؟هرچندابزار رسیدن به انهارادردست دارد.
-حقیقت پیشرفت ،درابزارسازی نیست.
-دکترشریعتی(جامعه شناس)ذرفرازکوتاهی عنوان کردند،"ابزارتمدن نشان ازمتمدن بودن نیست،وغرب ،ابزارتمدن راداردامااین بمعنای متمدن بودن نیست"مثل اینکه فردی صاحب یک اتومبیل گران قیمت وشیک باشد واین مستلزم این نیست که آن فردیک انسان باشخصیت ومتمدنی است چراکه امکان دارد،سرشاخه یک باندبزرگ بین المللی قاچاق انسان یاموادمخدرباشد.
-علت شماره(2) "تعویض هدف"است ونه"گم کردن هدف"
-اساسا "غربی سازی جهان یاگلوبالیزم آمریکایی"یعنی "هدف سازی آمریکایی"بواسطه "هدف ربایی آمریکایی"
-یعنی "لیبرالیزه شدن اخلاق"دربشر
-یعنی ،هدف،سود است برای لذت بیشتر
-با هدف"سود و لذت"تمام دست آوردهای بشر،ابزاری خواهدشد برای "سود و لذت"
-حتی روابط انسانی برای "سود و لذت"است وبس
-هیچ قید انسانی واخلاقی نمی تواند مانع "سودجویی ولذت جویی"شود
-با هدف "سود و لذت"،قدرت منهای عدالت ،علم منهای تقوا ومادیت منهای هر جلوه معنوی خواهدشد(نظریه امام خامنه ای درتعریف تمدن غرب-قم 79)
هدف ،هدف سازان وهدف ربایان غربی برای مدیریت فرآیند"گلوبالیزیشن"وتاثیر گذاری بر چهار رکن "فرهنگ"-"اقتصاد"-"سیاست"-"اخلاق" به عنوان پایه های اساسی "زندگی اجتماعی"برمبنای تمدن غرب ولبرالیزم استواین یک شکل تکامل یافته ای از "استعمار فرامدرن"می باشد واین یعنی ،تشکیل یک باند بین المللی "ربایش اهداف عالیه"و تعویض ان با"اهداف دانیه"است.
-انقلاب کبیر اسلامی ایران ،در دربعد"سیاست"،بنیاد وساختار "هدفذ سازی آمریکایی"رادچاریک چالش بزرگ نمود یا به تعبیر "میشل فوکو""اولین شورش بزرگ علیه نظامهای زمینی وآنهم نه پدیده ای آشفته واحساسی بلکه طریقتی استثنایی وکارآمد به نام معنویت سیاسی" بوده است.
-لذا به نظر نویسنده روسی "پروساکوف" "انقلاب اسلامی ایران ،پس ازفروپاشی سازمان فکری کمونیزم ،به عنوان برترین پایگاه تحول فکری وپیشرفت بشریت درآستانه قرن 21شناخته می شود"
-انقلاب کبیر اسلامی یک "نه بزرگ"به توسعه مبتنی بر الگوی غرب بوده ،چراکه فسادزیادی درزمین ایجاد کرده است ولیکن این حضوربزرگ در عرصه سیاست یا به تعبیری "انقلاب سیاسی درایران وجهان" ( بادرنظر گرفتن نظریه "صدورانقلاب" )بوده است که لاجرم درمفهوم کامل پیشرفت، بایدباید انقلاب متناظر باارکان دیگر تحولات اجتماعی یعنی:
-انقلاب اقتصادی درایران وجهان
-انقلاب فرهنگی درایران وجهان
-انقلاب اخلاقی درایران وجهان ،هم به وقوع بپیونددکه ازمنظرامام خامنه ای ،دراین بخشها کمی متوقف شده ایم(نه تنها درجهان بلکه درایران اسلامی)
بنابراین :یک "چاره بزرگ "در میان چاره سازی های دیگرکوچک وبزرگ،اینست که باید درمقابل یک "باندبزرگ هدف سازی جهانی غرب"گاردمتناسب ایدئولژیکی وتکنولژیکی گرفت ودرمواجهات "چهره به چهره" درفضای تمدن شفاهی ،برهان قاطع اسلام وانقلاب رابه جهان بنمایانیم و"صادرات وبازرگانی دینی""رابایدتقویت کنیم که دراین بخش ،حوزه ودانشگاه (بویژه حوزه های علمیه با توجه به نظریه آخوند حکومتی در حکومت آخوندی)نقش بسزایی میتوانند ایفا نمایند ،تا انشالله درمقابل چشم جهانیان، الگوی یک تمدن ممتاز،باشکو ،متعالی وبرجسته با "مدل اسلامی ایرانی پیشرفت" جلوه نمایی کند.