نگاه

تلاش برای آزادی شهدای موتلفه

پس ‌از آنکه شاخه نظامی موتلفه یعنی شهید امانی، بخارایی، نیک نژاد و هرندی منصور را اعدام انقلابی کردند و حکم اعدام این عزیزان صادر شد. خدمت آیت‌الله میلانی رفتم ایشان فرمودند: « من از این حضرات حمایت می‌کنم؛ زیرا در بین مقامات لشکری و کشوری نفوذ دارم» به ایشان عرض کردم «صادق امانی را هم می‌خواهند شهید کنند، ایشان یک فرد برجسته هستند از طرفی وی که منصور را ترور نکرده فقط کسی که این کار را انجام داده باید کشته شود آن سه نفر دیگر چرا باید اعدام شوند شما اعتراض کنید اطلاعیه بدهید که این کار خلاف اسلام و دموکراسی است»
جواد مقصودی- پس از آنکه شاخه نظامی موتلفه یعنی شهید امانی، بخارایی، نیک نژاد و هرندی منصور را اعدام انقلابی کردند و حکم اعدام این عزیزان صادر شد. خدمت آیتالله میلانی رفتم ایشان فرمودند: « من از این حضرات حمایت میکنم؛ زیرا در بین مقامات لشکری و کشوری نفوذ دارم» به ایشان عرض کردم «صادق امانی را هم میخواهند شهید کنند، ایشان یک فرد برجسته هستند از طرفی وی که منصور را ترور نکرده فقط کسی که این کار را انجام داده باید کشته شود آن سه نفر دیگر چرا باید اعدام شوند شما اعتراض کنید اطلاعیه بدهید که این کار خلاف اسلام و دموکراسی است» ایشان فرمودند:« شما بروید قم و از علمای قم نامه بگیرید» من هم به قم رفتم ولی نتوانستم از آقای شریعتمداری و سایر مراجع نامه بگیرم تا مانع شهادت آنها شوم؛ بنابراین نزد آقای غروی کاشانی در سهراه سیروس رفتم ایشان که از بزرگان مراجع و مبارزان بود گفت: حاضرم بهجای صادق امانی اعدامم کنند» گفتم: «من آمدهام ابرو را درست کنم نیامدم که چشم را هم کور کنم بالاخره شما هم یک مرجع هستید» ایشان گفت: «حرف من تأثیری ندارد» حق با وی بود حرفهایشان در حد سایر مراجع اثر نداشت سرانجام رژیم این چهار بزرگوار را به شهادت رساند.

*برگرفته از خاطرات جواد مقصودی

https://shoma-weekly.ir/qnbibx