محمد بشیری
ظاهرأ سریال "تا ثریا..." آنقدر در پرده دری و هنجار شکنی پیش رفته که صدای خود تلویزیون را نیز بلند کرده و این ضرب المثل را در ذهن تداعی میسازد که آش آنقدر شور شده که صدای آشپز هم بلند شده است!
در روزهای گذشته شاهد پخش یک گزارش در مجموعههای مختلف خبری سیما در باره سریال" تا ثریا" بودیم که نسبت به ترویج و تبلیغ روابط آزاد بین دختران و پسران نوجوان(نه حتی جوان!) به شدت انتقاد مینمود و با نشان دادن صحنههایی ازاین سریال که اعضای یک خانواده به پسر نوجوان خود توصیه میکردند تا بجای عقد، همچنان با دوست دختر خود روابط دوستانه داشته باشد، به نکوهش تبلیغ چنین روابطی در سریالهای تلویزیونی میپرداخت. البته چنین انتقادی گذرا از یک سریال که با هزینههای میلیاردی ساخته شده است، تنها یک فرار رو به جلو از سوی سیما محسوب میشود و گرنه اگر صدا و سیما واقعاً نسبت به چنین آشی که خود پخته و به خورد خلق داده، صادق میباشد، باید سر آشپز مربوطه را مورد مواخذه و این آش را از روی سفره ملت جمع نماید.
با کمال تاسف باید گفت علی رغم اینکه علی دارابی در بدو تصدی مسئولیت معاونت سیما قولهای زیادی برای ایجاد تحول در برنامههای این رسانه داد و دراین راستا انواع و اقسام شوراهای راهبردی را شکل بخشید، اما درعمل تاکنون هیچگونه تحول محسوسی دراین سازمان عریض و طویل رخ نداده و همچنان درب بر همان پاشنهای چرخیده که سالهاست میچرخد. بخشی از این مشکل و عدم هماهنگی البته شاید توسط کسانی رقم میخورد که سالهاست در بدنه سازمان جا خوش کرده و هیچگونه تحولی را بر نمیتابند. نگارنده شخصاً در چندین مورد وقتی که بعضی از دست اندرکاران سیما را به سخنان معاونت سیما ارجاع داده و از آنها میخواستم تا حداقل بر اساس چشم اندازی که ایشان بر اساس افق رسانه ملی اعلام کرده، حرکت نمایند و از برخوردهای سلیقهای و حذفی با مضامین ارزشی اجتناب کنند، با لبخند معنی دار آنها روبرو شده که اظهارمی داشتند شما این حرفها را بشنوید اما باور نکنید! فقدان استراتژی و برخوردهای به شدت شخصی و سلیقهای و عدم توجه به افق رسانه ملی در صدا و سیما، چنان از حد گذشته است که در همین جشنواره جام جم که به فیلمهای تلویزیونی اختصاص داشت، بعضی از برندگان اعلام کردند که ما قبلأ فیلمنامه همین فیلمی را که اکنون برگزیده شده، بارها و بارها به شبکهها و گروههای مختلف تلویزیونی برای تولید پیشنهاد دادیم، اما آنها به راحتی آن را رد کردند و سرانجام بر اثر پافشاری و پس از سالها دوندگی وقتی همان فیلمنامه در یک گروه به تولید رسید، دیدیم که با اقبال مردم و داوران روبرو شد. این حرف آن هم از سوی بعضی برندگان سیما، خود نشانی آشکار از همان برخورد سلیقهای و فلهای با مضامین ارزشی در صدا و سیماست که گاهی شأن بعضی شبکهها و گروههای تلویزیونی و سیما فیلم را در حد یک موسسه خصوصی و با منافع خصوصی پایین میآورد و باعث از دور خارج شدن متون ارزشمند و ارزشی و به حاشیه رفتن هنرمندان دلسوز و متعهد میگردد. واضح است در چنین شرایط آشفته ای، سریالی مانند تا ثریا تولید شود که به اعتراف خود سیما، به مروج روابط غیر شرعی و غیر عرفی تبدیل شده و درهمان حال بسیاری از فیلمنامههای ارزشی در شوراهای مختلف تلویزیون مورد قلع و قمع قرار میگیرند.
البته بعضی از گمانه زنیها درباره علت پخش چنین گزارش شدید انتقادی از سریال تا ثریا در شبکهها و بخشهای مختلف خبری ، دلالت بر اختلافات موجود بین معاونت سیاسی سیما که بخشهای خبری را دراختیار دارد و معاونت سیما که برنامههای نمایشی را اداره مینماید، دارد. این گمانه زنی وقتی قوت میگیرد که میبینیم پخش این گزارش در نزدیک ایام انتخابات انجام گرفته و با توجه به اینکه علی دارابی معاونت سیما ازافراد اصلی یک جریان سیاسی است، این حرکت، معنایی دیگر بخود میگیرد. به هر حال این انتقاد بی سابقه ، چه بر اساس اختلافات سیاسی درون سازمانی صورت گرفته باشد یا خیر، اما در اصل و درستی انتقاد جای هیچ شکی نیست و بر این اساس از شورای نظارت بر سیما و کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی انتظار میرود تا به چنین بی اخلاقیهای فرهنگی در بعضی برنامه های تلویریونی واکنش نشان داده و فریادی رسا وتاثیر گذار سر دهند.
متأسفانه طی هفتههای گذشته بعضی از هنجارشکنیهای تلویزیون از جمله در برنامه "جمع ما" که مجری آن در بعضی دقایق برنامه با ملاقهای در دست به آموزش آشپزی پرداخته و دقایقی بعد در همان برنامه در مقام یک جامعه شناس! روانشناس! سیاستمدار! و غیره و غیره به بیان حرفها و نظراتی میپردازد که نه تنها کوچکترین بهرهای از کارشناسی ندارد، بلکه به بعضی هنجار شکنیها نیز منجر میگردد؛ باعث گردیده که مبحث کارشناسی دراین رسانه مهم در سطح وسیعی نزول کرده و هرکس مجاز باشد براساس خوش آیند این مدیر شبکه یا آن مدیر گروه هر حرف فاقد ارزشی را به خورد خلق دهد.
وقتی که رئیس رسانه ملی ادعا میکند ممکن است برای ریاست جمهوری پنج شش نفر کاندیدای مناسب وجود داشته باشد، اما برای انتخاب مثلاً مدیر شبکه سوم نمیتوان به جز مدیر فعلی گزینهای دیگر یافت، باید به عمق یک سونگری و بلکه سطحی نگری در این دستگاه عریض و طویل پی برد و این پرسش جدی را مطرح نمود که صدا و سیما یک رسانه ملی است یا یک رسامه میلی!؟
باور کنیم که اضمحلال نهاد خانواده که با چنین برنامههایی شدت میگیرد، روزی روزگاری دامن تمام بخشهای کشور را خواهد گرفت و دستگاههای مختلف باید هزینههای هنگفتی برای آن پرداخت کنند. پس تا این دیوار کج " تا ثریا " بالا نرفته آستینی باید بالا زد.