نگاه

تفاوت ترور ، اعدام انقلابی و اجرای حکم الهی

امروزه ما گرفتار تهاجم گسترده استکباری و استعماری هستیم که می‌خواهد ارزش‌های انقلاب انقلابیون اسلام و انقلاب اسلامی را استحاله کند. بر همین اساس این روزها تلاش می‌کنند که برای اجرای حکم الهی به سوی یافتن حجت شرعی می‌روند و نیتشان را برای خدا خالص می‌کنند که اجرای حکم الهی در مورد حسنعلی منصور را یک اقدام مسلحانه و یا ترور نام‌ بگذارند
امروزه ما گرفتار تهاجم گسترده استکباری و استعماری هستیم که میخواهد ارزشهای انقلاب انقلابیون اسلام و انقلاب اسلامی را استحاله کند. بر همین اساس این روزها تلاش میکنند که برای اجرای حکم الهی به سوی یافتن حجت شرعی میروند و نیتشان را برای خدا خالص میکنند که اجرای حکم الهی در مورد حسنعلی منصور را یک اقدام مسلحانه و یا ترور نام بگذارند لذا می گویند ترور حسنعلی منصور و بعد هم مستکبرین در رسانههایشان این موضوع را مطرح میکنند که آیا در اسلام ترور وجود دارد یا خیر ؟ در اسلام یک بحث فتک وجود دارد که تقریباً به معانی پرور یعنی کشتن بیرحمانه غافلگیرانه میباشد و اسم فاعل آن هم فاتک یعنی کسی که دیگری را با جسارت و بیرحمی میکشد و جمع آن هم فتاک میشود.

ترور

این قتل بیرحمانه و ناجوانمردانه همین تروری است که امروز در مبانی بینالمللی و حقوق بشر ممنوع است و اسم آن را تروریسم میگذارند و آن را جزو جنایات ضد بشریت به حساب میآورند هشت فتک در اسلام هم منع شده است به عنوان نمونه در روایتی از امام صادق(ع) آمده است که شخصی میخواست فردی که سب به امیرالمؤمنین(ع) کرده بود را بکشد آمد از امام اجازه بگیرد امام فرمودند چگونه میخواهی با او برخورد کنی؟ گفت سر راه او مینشینم و خیلی تند صحبت کرد حضرت فرمودند این فتک است و در اسلام نهی شده است.

اعدام انقلابی

ما در کنار این مطلب اعدام انقلابی داریم . اعدام انقلابی در مبانی حقوق بشر حقوق مدنی و روابط بینالملل مورد بحث قرارگرفته است مثلاً در جنگ آزادیبخش یا مبارزات آزادیبخش اعدام انقلابی را جزو ترور محسوب نمیکنند یعنی الآن که در فلسطین اسرائیل غاصب بیرحم و جلاد ملت آنجا را زیر سلطه دارد، مبارزات آزادیبخش ملت فلسطین در انفجار و یا کشتن خائنین اسرائیلی را کسی ترور محسوب نمیکند. پس خوب دقت کنید که در مبانی علم حقوق هم این مسئله به عنوان دفاع پذیرفته شده است. اعدام انقلابی در اسلام از موضوع فتک و ترور تفکیک شده است و مبحث دفاع مورد بررسی قرارگرفته است زیرا دفاع برای افراد واجب و لازم است و افراد گوناگون هم میتوانند در این دفاع شرکت کنند لذا در بخشهای تاریخی هم مثلاً وقتی عباس آقا تبریزی امین السلطان نخستوزیر مظفرالدین شاه و ناصرالدین شاه را اعدام انقلابی میکند با اینکه برای این کار حجت شرعی ندارد اما چون این فراماسونر خائن را اعدام انقلابی کرده و کشته است اینهایی که امروز این حرفها را میزنند و کشتن منصور خائن را ترور عنوان میکنند اقدام عباس آقای تبریزی در اعدام انقلابی امین السلطان را تائید میکنند چون همانطور که ذکر شد در دنیا بحث اعدام انقلابی جایگاه خاصی را دارد و به آن مبارزه آزادیبخش میگویند.

اجرای حکم الهی

گروه مسلح اسلامی اعدام انقلابی هم نمیکند زیرا اعدام انقلابی حجت شرعی میخواهد اگر نظام، نظام حکومت اسلامی بوده و ولایت امر بر عهده فقیه و یا مجتهد مسلم مأذون از فقیه باشد اساساً در چنین شرایطی کسی نمیتواند اعدام انقلابی بکند در چنین وضعیتی دادگاه باید بر مبنای قضاوت و عدل اسلامی هرکسی که مرتکب خیانت و جرم شده است را محاکمه کرده و بر مبنای حدود اسلامی اگر حکم قصاص است قصاص را در مورد او اجرا نماید. اما حتی در دوران مبارزه با رژیم ستمشاهی رژیمی که در ۱۵ خرداد اینگونه مردم را قتلعام کرده امام را تبعید نموده و به دنبال ریشهکن کردن اسلام در کشور بوده است باز هم یک گروه انقلابی مسلمان وقتی میخواهد حسنعلی منصور را از سر راه مسلمین بردارد و به سزای خیانت به نوامیس و آزادی و استقلال و غرور ملی این مملکت برساند باید به دنبال حجت شرعی بگردد. لذا یاران موتلفه اسلامی با شهید آیتالله مطهری و شهید آیتالله بهشتی و برخی دیگر از بزرگان علما و مراجع صحبت میکنند و بعد وقتی آقای مطهری به صراحت حکم میدهد که برای بازسازی روحیه مردم و اینکه اینها بدانند علیرغم این همه خیانت رژیم هنوز ملت زنده است و محکم میایستد این کار ضروری است باز هم برادران موتلفه اسلامی آقای حاج تقی خاموشی را به محضر آیتاللهالعظمی میلانی از مراجع عالیقدر جهان تشیع میفرستند قضیه را با ایشان در میان میگذارند و از محضر ایشان هم حکم شرعی میگیرند. یعنی در دادگاه عدل اسلامی و بر اساس احکام الهی حجت شرعی چنین اقدامی را احراز میکنند.

عزیزان و یاران موتلفه اسلامی این مبنا را از امام گرفتند حال عدهای شبهه مطرح میکنند که آیا امام با این حرکت موافق بود یا خیر؟

امام در اعلامیه کاپیتولاسیون فرمودند ای علما ای مراجع ای قم ای نجف ای تهران ای مشهد من اعلامخطر میکنم رفت اسلام ما را فروختند ملت ما را فروختند آزادی ما را فروختند استقلال ما را لگدکوب کردند ملت ایران میداند چه خیانتی به اینها کردهاند بعد میفرمایند اینها خائن هستند این نمایندگانی که اینها را تصویب کردهاند خائن هستند و نماینده ملت نیستند و اگر نماینده ملت هم بودند من آنها را عزل میکردم وقتی امام حکم خیانت میدهد بنابراین یک مجتهد باید عمل این مجرمین خائن را مورد بررسی قضاوت اسلامی قرار بدهد. در ارتباط با مهدورالدم بودن او حکم بدهد حکم اجرا هم بدهد ممکن است خیلیها مهدورالدم باشند ولی مجتهد اجازه اجرای حکم آنها را ندهد.

https://shoma-weekly.ir/in6mKZ