ادب و هنر

تغییر با طعم تجربه

رسانه ملی در دهه اخیر به‌شدت عریض شده و با رساندن کارمندان خود به حدود 50 هزار نفر به یک شهر انسانی که مرتب در حال بلعیدن بودجه است، شباهت پیدا کرده است. چنین سازمانی فقط اگر بخواهد هزینه دستمزد پرسنل خویش را فراهم کند نیاز به کلی بودجه دارد چه برسد به برنامه‌سازی خارج از سازمان که هزینه‌های فراوان دیگری را به سازمان تحمیل می‌کند.
یکی از مواردی که در حکم مهندس ضرغامی برای دومین دوره ریاست بر سازمان صدا و سیما وجود داشت، تأکید بر چابکسازی و پویایی سازمان بود. امری که به عقیده منتقدین تقریباً اصلاً محقق نشد. ولی بعد از انتصاب سرافراز به این سمت، برخی تغییرات که در ابتدای راه با مقاومت مواجه شد این روزها رنگ و بوی دیگری گرفته است.

سه ماه بعد از انتصاب محمد سرافراز بهعنوان مدیر صداوسیما همچنان تغییراتی در این سازمان در حال انجام است. سرافراز از همان ابتدای کارش و حضور در مراسم معارفه خود بر چابکسازی و حل مشکلات مالی این نهاد عریض و طویل بهعنوان برنامههای اصلی خود تأکید کرد. در انتخاب مدیران زیرمجموعه نیز توجه به این دو اصل بود که مورد توجه قرار گرفت. ادغام برخی شبکههای رادیویی و تلویزیونی و همچنین ادغام برخی معاونتهای زیرمجموعه تلاشهایی در جهت همین چابکسازی بود.

سرافراز برای آنکه متهم نشود به اینکه کاسه کوزههای مرتبط با پرخرجبودن این سازمان را بر سر نیروهای رده پایین شکسته است، سعی کرد تحولات را از بالاترین سطح یعنی مسئولین و معاونتها و ریاستها شروع کند؛ ادغام برخی معاونتها و ادارات کل و بازنشستهکردن بعضی مسئولان قدیمی از جمله برنامههای سرافراز در این جهت بودند.

رد پای تجربه در مدیریتها

در کنار این امر سرافراز کوشیده با انتخاب آدمهای امتحان پسداده در معاونتهای کلیدی خود راهی برای برون رفت از چاه ویل کمبود بودجه در سازمان پیدا کند. او با سپردن معاونتهای سیما و امور فناوری به افراد قدر، توجهش را معطوف بخشهای مالی، انسانی و سیاسی کرده است. سرافراز بخش مالی را زیرمجموعه حوزه ریاست قرار داده و ساماندهی نیروها از بازنشسته تا قراردادی را در دستور کار این بخش قرار داد.

ادغام کم بینندهها

در حوزه تلویزیون نخستین کاری که با آمدن سرافراز و بهدنبال وی انتصاب اصغر پورمحمدی بهعنوان معاون سیما انجام شد، حذف برخی شبکههای تقریباً بیمخاطب تلویزیون مانند «تماشا» بود. پورمحمدی شبکه «تماشا» را حذف کرده و آن را با شبکه «نمایش» ادغام کرد تا تنها یک شبکه باشد که به نمایش آثار سینمایی بپردازد. از آن طرف شبکههای برون مرزی و از جمله «جام جم 1» نیز از گیرندههای دیجیتال حذف شدند و به جای آن شبکههای «افق» و «نسیم» گستره سراسری یافتند. با توجه به کیفیت پایین برنامههای شبکهای مانند «تماشا» حذف آن نهتنها بازخورد منفی چندانی از سوی مخاطبان نداشت که بسیاری اینگونه حذفها را راهکاری دانستند برای کمک به رونق دیگر شبکهها. «تماشا» از ابتدای شروع به کار بیشتر سبد پخش خود را با آثار و مجموعههای آرشیوی پر میکرد و همین باعث شده بود که به رقیبی برای شبکه «آی فیلم» تبدیل شود که این دومی هم در کنار برخی برنامههای تولیدی، بیشتر ساعات خود را به پخش نسخههای باکیفیت آثار خاطره انگیز تلویزیون اختصاص داده است. شبکههای برون مرزی «جام جم» هم جز یکی دو برنامه زنده چیز تازه و دندانگیری برای مخاطب نداشتند که با حذف آنها مخاطب داخلی چیزی را از دست رفته ببیند.

تغییر سیاستهای شبکههای اصلی

از آن طرف سیاستهای برخی شبکههای تلویزیونی نیز تغییر پیدا کرد. شبکه پنجم سیما که پیشتر بهعنوان شبکه تهران شناخته میشد گسترهای سراسری پیدا کرده و بهعنوان شبکه تخصصی اقتصاد فعالیت خواهد کرد.

شبکه دوم از این به بعد با نام شبکه تخصصی «اجتماعی» برنامهسازی میکند؛ بخش کودک هم از این شبکه جمع شده و به شبکه پویا نقل مکان خواهد کرد. شبکه سوم نیز بنا شده با تمرکز بیشتری بر محور «ورزش، مسابقه و سرگرمی» به تولید و پخش برنامه بپردازد و شبکه ورزش را هم زیر مجموعه خودش قرار بدهد. اینگونه حذف و ادغامها این حس را ایجاد کرد که شاید با آمدن نسرین آبروانی معاون صدا اینگونه حذفها در شبکههای رادیویی هم انجام شود. هرچند آبروانی در شروع به کار خود از این گفت که برنامهای برای حذف شبکههای رادیویی ندارد؛ اما خیلی زود و با حذف شبکه رادیویی کتاب و ادغام آن در رادیو فرهنگ مشخص شد که وی نیز بناست راه اسلاف خود در سیما را ادامه دهد. البته که بعد از مدتی «رادیو تلاوت» هم حذف شد تا مهر تأییدی باشد بر ادامه سیاستهای کوچکسازی صداوسیما. برخی شنیدهها از حذف برخی شبکههای دیگر رادیویی مانند «رادیونمایش» حکایت دارند؛ اما این موضوع هنوز قطعی نشده است.

راهی برای برون رفت از مشکلات

نکته مهم تغییر و تحولات صورتگرفته در رسانه ملی آن است که حتی با این حذفهای ابتدایی باز هم برای کمک به افزایش کیفیت تولید هم که شده این سازمان به حذف و تعدیلهای بیشتری نیاز دارد. مسئله اینجا است که رسانه ملی در دهه اخیر بهشدت عریض شده و با رساندن کارمندان خود به حدود 50 هزار نفر به یک شهر انسانی که مرتب در حال بلعیدن بودجه است، شباهت پیدا کرده است. چنین سازمانی فقط اگر بخواهد هزینه دستمزد پرسنل خویش را فراهم کند نیاز به کلی بودجه دارد چه برسد به برنامهسازی خارج از سازمان که هزینههای فراوان دیگری را به سازمان تحمیل میکند. شاید خارجکردن شبکههای مختلف تلویزیون از مدار بودجهای سازمان و البته گرداندن آنها به شکلی شبه خصوصی به این صورت که نیمی از بودجهشان را سازمان تأمین کند و نیمی را خود با جذب اسپانسر، بتواند راهی بهتر برای برون رفت از مشکلات باشد.

https://shoma-weekly.ir/hqUXzH